بازگشت

عزت اسلامي در پرتو قيام امام حسين


وجه تمايز شيعيان جهان در طول تاريخ اسلامي با ديگر مسلمانان ، الگوپذيري از امامان معصوم و مقتدا قرار دادن اين رهروان راستين شريعت محمدي (صلي الله عليه وآله ) و عشق و ايمان حقيقي به اين مشعل هاي فروزان جامعه بشري بوده است . به دليل اعتقاد به مشروعيت انحصاري امام معصوم و منصوص بودن آن در نزد شيعه تا قبل ازغيبت ، تمامي قدرت هاي حاكم صراحتاًنامشروع تلقي مي شوند و از زمان غيبت به بعد نيز سازش و همراهي با حكومت هايي كه جامع شرايط نيابت از امام غايب نبوده اند،همواره دشوار بوده است . شيعيان همواره در اقتدا به امامان خويش در سازش ناپذيري باحاكمان جور، شهره بوده اند و عزت و افتخار خود را در قيام عليه باطل جستجو مي كرده اند. در بررسي و تبيين بهتر اين مسئله توجه به دلايل قيام امام حسين (ع) براي درك بهتر نوع الگوپذيري شيعيان از ايشان در كسب عزت و افتخار اسلامي ، ضروري است كه در اين جا با توجه به حفظ اختصار و عدم اطاله كلام تنها به ذكر دو نمونه اكتفاكنيم :

1. انجام تكليف در سخت ترين شرايط : اساسي ترين عامل براي قيام امام حسين (ع) انجام تكليف الهي و عمل به فريضه امر به معروف و نهي از منكر بوده است .علامه طباطبايي در تفسير آيه : «فقاتل في سبيل الله لاتكلف الا نفسك و حرض المؤمنين » مي فرمايد: منظور از «لا تكلف الا نفسك » اين است كه هر انساني مكلف به انجام وظيفه خويش است ؛ زيرا خداوند خطاب به پيامبر مي فرمايد: اگر مردم در امر جهادكندي و سستي كنند وظيفه شخصي تو به قوت خود باقي است ، تو خود به مقاتله بپرداز.البته وظيفه تو نسبت به ديگران ترغيب و تشويق آنان نيز خواهد بود.

بر اين اساس در جامعه اسلامي اگر هر كس تنها به وظيفه خود عمل كند وديگران را نيز امر به معروف و نهي از منكر نمايد عزت و افتخاري از آن بالاتر درسربلندي آن جامعه متصور نخواهد بود. امام حسين (ع) در نخستين گام هاي تاريخي خويش در پاسخ مروان بن حكم ـ فرستاده يزيد براي اخذ بيعت از ايشان ـ ضمن تشريح جايگاه خود و يزيد فرمودند: «...و مثلي لا يبايع مثله »؛«...فردي هم چون من با فردي مثل يزيد بيعت نمي كند...» نكته در اين جاست كه ايشان اين عدم بيعت را متعين دريك شخصيت خارجي خاص ومنحصر به زماني خاص نمي دانستند، بلكه به اعتقاد ايشان هر كس پيرو راستين ايشان باشد با فرد فاسقي هم چون يزيد سازش نخواهد كرد.بر اين اساس در هر زماني تكليف شيعيان در برابر يزيديان زمان روشن خواهد بود.

امام در حين خروج از مدينه در وصيت نامه اي كه به برادر گرامي شان محمد بن حنفيه نوشتند، پس از اقرار به وحدانيت الهي فرمودند: «... انما خرجت لطلب الاصلاح في امة جدي اريد ان امر بالمعروف و انهي عن المنكر؛... همانا خروج من براي طلب اصلاح در امت جدم و انجام امر به معروف و نهي از منكر بوده است .» در اين عبارت به خوبي فلسفه قيام ايشان و درسي كه شيعيان بايد از آن بگيرند مشهود است .

2. پاسداري از اسلام و امامت در كربلا: نكته دوم در انگيزه قيام امام حسين (ع) ـ كه مي تواند بهترين درس براي شيعيان ايشان باشد ـ پاسداري از اسلام و امامت بود.هدف امام در پاسداري از اسلام ، مقابله با وضعيتي بود كه ضمن آن حلال الهي حرام و حرام الهي حلال گرديده بود، حق و حقيقت قرباني هوا و هوس هاي هوسبازان شده و به طور كلي اسلام در معرض خطر بعدي قرار گرفته بود. اين وضعيتي است كه اگر در هر زماني رخ دهد تكليف مسلمانان بر قيام عليه باطل و احقاق حق براي پاسداري از دين اسلام تعلق خواهد گرفت .

الگوي ديگر واقعه عاشورا پاسداري از مقام والاي امامت و ولايت بود كه اصحاب امام در شب عاشورا برخلاف اعلام رفع بيعت امام از ايشان با قلبي آكنده از عشق الهي و علاقه شديد به امام خويش ايستادگي و صلابت خود را در دفاع از مقام شامخ ولايت تا آخرين قطره خون اعلام داشتند و عزت و افتخار شهادت در راه حق را بر ذلت زندگي تحت حاكميت باطل ترجيح دادند.اين بزرگ ترين درسي است كه ما در حادثه خونين كربلا مي توانيم از ياران با وفاي امام بگيريم . شب عاشورا ـ كه به حق بايد آن را شب پاسداري از مقام امامت و ولايت ناميد ـ بهترين ترجمان كسب عزت و افتخار جامعه اسلامي را در پيروي و حمايت قاطع از مقام ولايت مي داند. شيعيان به حق آموخته اند كه در موقعيتي كه كيان اسلام در معرض خطر قرار مي گيرد، هم چون امام خويش تا آخرين لحظه كه خود وياران وزنان و فرزندانش را در معرض شهادت و اسارت مي ديد ولي هرگز حاضر به پذيرش ذلت زندگي تحت حاكميت ظلم نشد، بلكه مرگ در اين راه را سعادت توصيف نمود، آنان نيز با الهام از اين حادثه عزت و سربلندي خود را در پيروي از مقام ولايت و قيام عليه حاكمان طاغوت جست جو كنند.

دشمنان انقلاب اسلامي با درك اهميت اين مسئله همواره سعي داشته اند با تبليغات سوء ودشمني هاي مكرر در اين پيوستگي بين رهبر و جامعه اسلامي رخنه ايجاد نمايند، لكن تا زماني كه اتحاد و پيروي مردم از ولي فقيه جامعه اسلامي به قوت خود باقي است عزت و افتخار ايشان نيز محفوظ و نظام اسلامي با شكوه و صلابت به راه خود ادامه خواهد داد.