بازگشت

مقدمه


تاريخ كهن جهان اسلام پر از حوادثي است كه درعالم اتفاق افتاده است كه بسياري از آنها، هم از نظر كميت و هم كيفيّت اهميّت فراوان داشته و موجب تأثر و تألّم انسان ها گرديده ولي به مرور زمان ، كهنه و متروك گرديده . و از صحنه تاريخ خارج و در بوته فراموشي قرار گرفته است ، ولي خاطره كربلا و نهضت مقدس حضرت سيدالشهدا (ع)، نه تنها به مرور زمان و گذشت دوران فراموش نگرديده و از صفحه تاريخ خارج نشده ، بلكه هرـ چه زمان بر او گذشته عظمت آن اهميت او افزون تر گرديده است .در هر سال مراسم بزرگ داشت عاشورا و عزاداري آن بزرگوار با هيجان و شكوه بيشتر و تأثير زيادتر، بهتر از سال هاي قبل برگزار مي گردد و هر چه از عمر او بگذرد عظمتش بيشتر مي شود و اين همان معجزه حضرت سيدالشهدا (ع) و كرامت تاريخ مقدس و جاويد عاشورا است .

براي انسان هاي مؤمن هيچ چيز ارزش و اهميتش زيادتر از ايمان و عقايد اسلامي نيست .

مؤمنان عاشق خدا هستند و براي امتثال امر خدا و جلب رضايت معشوق و محبوب خود حاضرند از همه چيز بگذرند و در راه خدا فداكاري كنند.

خداوند در آيات زيادي ـ بيش از صد و چهل آيه ـ درباره فداكاري در راه دين بحث نموده و براي مجاهدان عظمت و مقامي ارجمند قائل شده است .

خداوند مي فرمايد:

«به درستي كه خدا خريداري كرده از مومنان جان ها و مال هاي آنان را و در مقابل ،بهشت را به آنان مي دهد، آنان با دشمنان در راه خدا، كار زار مي كنند پس مي كشند و كشته مي شوند در حالي كه وعده داده شده اند بر حق ...

در روايتي از پيامبر اكرم (ص)، وارد شده است كه بالاتر از هر عمل نيكي عمل نيك ديگري هست ، تا آن كه برسد به حدي كه انسان در راه خدا كشته شود، پس بالاتر از آن هيچ عمل نيك و خوبي وجود ندارد.

از پيامبر(ص) روايت وارد شده است كه تمام خوبي ها در شمشير فداكاران و مجاهدان و در زير سايه شمشير آنان است و جامعه اصلاح نمي گردد، جز با شمشير،شمشيرها كليد بهشت و دوزخ هستند.

«ايثار» از واژه هاي بسيار مقدّسي است كه در آيات شريفه قرآن و روايات از آن و ازكساني كه متصف به آن مي باشند، فوق العاده تعريف و تمجيد شده است . علامه طباطبائي ايثار را چنين تعريف مي كند: ايثار نمودن ، مقدّم داشتن چيزي است بر چيزديگر و ايثارگران كساني هستند كه در حال نياز و احتياج آن چه در دست دارند در راه خدا مي دهند و ديگران را بر خود مقدّم مي دارند.

خداوند در سوره «دهر» از خاندان عصمت و طهارت تجليل فرموده است نكته حساس اين تجليل ها، مسئله ايثاري است كه آن بزرگواران نموده اند و در حال نياز و احتياج ، فقر او سائلان را بر خود مقدّم داشته اند.

اولياي خدا چون معتقد به معاد و قيامت هستند و اين دنيا را منزل گاه موقّت و پلي براي رسيدن به عالم بقا و جاويدان مي دانند، لذا هيچ گاه دل به او نمي دهند و خود را عاشق و اسير او نمي گردانند، بلكه به او به ديده وسيله مي نگرند نه اصالت و هدف . و در اين عالم خود را آماده مي كنند، براي عالم بالاتر و هر لحظه مهيّاي عروج و حركت به جهان ديگر هستند و مرگ را براي خود وسيله ترقي و رسيدن به مقامات عالي تر مي دانند و نه تنها از او ترس ندارند، بلكه از او استقبال مي نمايند.

خداوند در آيات بسيار، اين مطلب را يادآوري فرموده است ، مثلاً مي فرمايد:

«كسي كه ايمان به خدا و قيامت داشته باشد و عمل صالح و نيك انجام دهد، پس چنين شخصي ترس ندارد و اندوهناك نخواهد شد.»