بازگشت

اثبات ملازمه


اثبات ملازمه اول نيازمند مقدماتي است :

1. عالم مُلك تنزل يافته عالم مثال و عقل است . اين هم به برهان ، ثابت است و هم به قرآن (ان من شي ءٍ الا عندنا خزائنه ).

2. آنچه موجب «درك زيبايي » در عالم مُلك است : الف ) تناسب و موزون بودن پديده طبيعي ؛ ب ) وجود مُدرِك ، زيبائي در ماست .

3. عالم مُلك ، عالم تزاحم است ، چون محل كون و فساد و قوه و فعل است ، ولي در عالم عقل و تجرد نه حركتي است و نه كون و فسادي . اين هم در پديده تأثير مي نهد و هم در مدرِك زيبايي ؛ يعني هم از زيبايي پديده هاي ملكي مي كاهد و هم از مقدار درك ما.

4. هر چه از عالم تزاحم دور شويم ، زيبايي بيشتر مي شود. چون هم تناسب ، تزاحم ندارد و هم مُدرِك ْ قوي تر و لطيف تر مي شود.

با توجه به اين مقدمات ـ كه همه درجات خود اثبات شده است ـ اگر جان آدمي بتواند از عوارض مادي خويش تجرد حاصل كند و از كثرات عالم ملك بگذرد، هم مُدرِك زيبايي لطيف تر مي شود و هم چشم به عالم زيبايي هاي حقيقي و پايدار و ثابت باز مي كند. بر اين اساس ، ملازمه دوم هم ثابت مي شود: اين انقطاع از طبيعت اگر «به شكل اضطراري » (مثل كشتي نشستگان در طوفان ) باشد حداكثر، مفيد لحظه هاي زيباست .اما «به شكل اختياري » كه نوعي سلوك معنوي و پاك سازي حيات و جان از شائبه هاي مادي است ، منجر به زيباسازي حيات است . چون در گرو نسبت واقعي با عالم عقل است و مشكل نسبت هاي مجازي حل مي شود. اين پاك سازي حيات از شوائب مادي و عوارض آن ، همان حيات طيبه قرآني است كه در گرو ايمان و اطاعت از خدا و امام (ع) پديد مي آيدو بس :

(يا ايها الذين آمنوا استجيبوا لله و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم )