بازگشت

فرجام سخن


حضرت اباعبدالله الحسين (ع)، عالي ترين الگوي آزادي و آزادگي براي بشر است .او به ما نشان داد كه سجيه آزادگي و كرامت نفس ، از نعمت وجود نيز برتر است . درس بزرگ كربلا اين است كه انسان ، چگونه بايد گوهر انساني خود را از زبوني و دنائت نگه دارد و با خود آگاهي ، عبوديت و سرانجام آزادگي ، به هدف عالي حيات نايل آيد. انسانيت ، تنها بر كيمياي خود آگاهي استوار است و انساني كه گوهر ذاتي خود را كشف نكند، از وجود خويش نيز تعريف و تعبير درستي نخواهد داشت . تاريخ آزادگي و آزادگان ، همان تاريخ معرفت گوهر ذاتي و خود آگاهي است كه نتيجه اي جز كرنش در مقابل حقيقت و نيل به مراتب عاليه عبوديت نخواهد داشت .

امام حسين (ع)، هستي و وجود انساني را از زاويه خود آگاهي مي نگرد و براي حفظ و اعتلاي آن ، با تمام امكانات و توانايي اش همت مي ورزد.

آزادگي ، مفهومي عالي است كه از خودآگاهي سرچشمه مي گيرد، با اين تفاوت كه به حوزه وجدان انساني نيز مربوط است ، لذا آزادگي براي انسان رشد يافته و خودآگاه ، به عنوان بهره وري معقول و اصولي از همه كمالات انساني محسوب مي شود. اگر انسان به قله آزادگي كه عالي ترين مرتبه كرامت نفس است دست يابد، نمي تواند از آن چشم پوشي كند، زيرا مهمل گذاشتن آن ، نفي انسانيت و شخصيت انساني او است .

انساني كه از آزادگي و عزت و كرامت تهي است ، از هر حيواني درنده خوتر است و به هر پستي و پلشتي آلوده مي شود، اما آن گاه كه چراغ جان آدمي ، به عزت و آزادگي فروزان شد و هويت انساني اش رنگ كرامت گرفت ، زندگي و برخورداري از حيات را جز براساس مناسبات عالي انساني و روابط ايماني نمي خواهد واگر حيات و هستي اش ، بر وفق اين مراد نگشت ، مرگ را بر زندگي در بند ستم گري و ذلت پذيري ترجيح مي دهد، و امام حسين (ع) عالي ترين نمونه اين آزادگي خود آگاهانه در تاريخ بشري است .



قصد جانان كرد و جان بر باد داد

رسم آزادي به مردان ياد داد