بازگشت

نكته مهم


امام حسين (ع) علاوه بر بيان مفاسد حكومت آل ابي سفيان و عدم استحقاق رهبري آن ها به طرح جاي گاه و شايستگي خود براي اصلاح امور اشاره مي كند و مردم را براي پذيرش حكومت و رهبري عادل دعوت مي نمايد. براي اثبات اين مدعا، به چند نمونه اشاره مي شود:

1ـ در آغاز نفي بيعت يزيد ضمن سخناني به فرماندار مدينه مي فرمايد: «ايُّنا احق ُّبالخلافة و البيعة ».

2ـ در منزل «شراف » ضمن يك سخنراني مي فرمايد: «و نحن اهل البيت محمدٍ اولي بولاية هذا الامر؛ و ما اهل بيت پيامبر (ص) به ولايت و رهبري مردم شايسته تر ازاين ها مي باشيم ».

3ـ در نامه به مردم كوفه مي فرمايد: «يُخْبِرُني باجتماعكُم ْ علي نصرنا و الطلب بحقنا؛ خبر اجتماع و هماهنگي شما را كه براي نصرت و ياري ما خاندان و مطالبه حق ما بود دريافت نمودم .

4ـ در پاسخ نامه مردم كوفه مي فرمايد: «فلعمري مالامام ُ الاّ العامل ُ بالكتاب والاخذ بالقسط و الدائن بالحق و الحابس ُ نسفه ُ علي ذات الله؛ سوگند به جانم ! امام و رهبر كسي كه به كتاب خدا عمل نموده و راه قسط را در پيش گرفته و از حق پيروي و وجود خود را وقف فرمان الهي نمايد».

5ـ در نامه اي به مردم بصره مي فرمايد: «وَ نَحْن ُ نعلم انّا احق بذلك الحق المستحق علينا ممن تولاه ؛ و ما با علم و آگاهي بر شايستگي خويش نسبت به اين افراد براي پرهيز از اختلاف رضايت داديم ».

6ـ «و كُنّا اهله ُ و اوليائه ُ و اوصيائه ُ و ورثتَه ُ و احق الناس بمقامه في الناس فاستأثر علينا قومنا بذلك ؛ و ما خاندان اوليا اوصيا و وارثان وي و شايسته ترين افراد به مقام او از ميان امت بوديم ، ولي گروهي اين حق را از ما گرفتند...».

آن چه ، به روشني از اين عباراتها مي توان فهميد، اين است كه خلاف آل ابي سفيان غاصبانه و ناحق است . امام و رهبر بايد، عادل و براساس كتاب و سنت عمل نمايد. خلافت و رهبري حق مسلم خاندان عصمت و طهارت ، و امام حسين (ع) شايسته ترين و جامع ترين فرد براي رهبري و امامت مسلمانان بوده است .