بازگشت

عزت در روايات


در كتاب هاي روايي بخشي به نام كتاب ايمان و كفر و در آن بابي با عنوان «باب عزة المؤمن » وجود دارد. در مجموعه روايات عزت ، معاني و تفسير آن ، موجبات عزت و آنچه موجب بقا و دوام آن است و نيز رواياتي كه در كلمات مشتق از آن و يا رقيب و ضد آن آمده ، ديده مي شود. عزت را حلم و تمام عزت را اطاعت از امام و خواري در برابر حق و معادل تقوا و... دانسته اند.

پيامبر (ص) اصحاب را تعليم مي داد كه اهل درخواستي نباشند، منت پذير نباشند و حتي درخواست هاي فردي و مباح را واگذارند. صورت به سيلي سرخ كنند و دست نزد غير دراز نكنند. اين با عزت و سربلندي سازگار است . درخواست با شرافت انسان و آزادگي منافات دارد. در روايات فرموده اند: «التقلل و لا التوسل » قناعت به كم آري ولي دست نياز به سوي ديگري هرگز. «المنية و لا الدنية » مرگ آري ، اما تن دادن به پستي هرگز.

حديث قدسي شريفي با سلسله سندي صحيح از انس از رسول خدا (ص) روايت شده است كه فرمود: جبرييل نزدم آمد و گفت : «يا احمد، الاسلام عشرة أسهم و قد خاب من لا سهم له فيها؛... السادسة ، الجهاد و هو العز...؛ اي احمد! اسلام ده بخش است و حقيقتاً زيان ديده است كسي كه هيچ سهمي از آن نداشته باشد. (يك به يك مي شمارد تا اين كه مي فرمايد:) ششم ، جهاد است و آن عزت است .

علامه مجلسي در توضيح اين روايت گويد: جهاد سبب عزت اسلام يا مسلمين يا هر دو و ظفرمندي آن بر ساير اديان است .

در وصف خداوند گفته اند: «حجابه النور» و در شرح حجاب آورده اند كه حجاب و ساتر ميان خداوند و مخلوق ، انوار عزت و جلالت و وسعت عظمت و كبرايي اوست . درحديثي از معصومين (ع) خطاب به اهل بيت (ع) آمده «جعلكم الله تابوت علمه و عصي عزته ؛ خداوند شما را گرد آورنده علومش و قوت و قدرت عزتش قرار داد.»

طبري شيعي را ذكر سند از يونس روايت مفصلي را نقل مي كند كه وي براي ديدار امام صادق (ع) رهسپار شد. نزديك منزل امام و درون آن چيزهاي شگفتي را ديد و سپس بر امام وارد شد و گفت : السلام عليك يا بيت الله و نوره و حجابه ، امام پاسخ فرمود: و عليك السلام يا يونس . پس از جملاتي امام فرمود: «يا يونس ، سل ، نحن تجلي النور في الظلمات ، و نحن البيت المعمور الذي من دخله كان امنا، نحن عزة الله كبرياؤه ؛ اي يونس ، (هر چه مي خواهي ) بپرس ، ما تجلي نور (هدايت ) در تاريكي ها (ي جهل وگمراهي ) هستيم و ما بيت المعموريم (خانه اي ) كه هر كه در آن داخل شود در امان است ،ما عزت خداييم و ما كبرياي اوييم .

علامه مجلسي در شرح روايت پيامبر (ص) (أن المرء كثير) گويد: مراد از كثير عزت است ؛ هم چنان كه ذلت را كنايه از اندك به كار مي برند. در شرح كلام امير المؤمنين (ع) كه فرمود: «قيمة كل امرء ما يحسنه » گويند: عزت هر شخص و احترامش ميان مردم به اندازه علم و دانش اوست . امام صادق (ع) فرمودند: هر كه عزت بدون كمك عشيره و خاندان مي خواهد و قناعت بي مال و هيبت بدون سلطه ، پس بايد از خواري گناه به عزت طاعت خداوند منتقل شود.