بازگشت

معنا و مفهوم شناسي


اسوه و اسوه از ريشه اسا (أ - س - و) به معناي قدوه و الگو است . البته به معناي مصدري آن يعني حالت پيروي كردن نيز آمده است . در مفردات راغب آمده است كه اسوه عبارت از حالتي است كه انسان هنگام پيروي از غير پيدا مي كند. كه در واقع همان تأسي كردن و اقتدا نمودن است .

در قرآن كريم در سه مورد اين واژه به كار رفته است كه به همان معناي مصدري است . مرحوم علامه طباطبائي ؛ در تفسير آيه : لقد كان لكم في رسول الله اسوة حسنه ...مي فرمايند: اسوه در مورد رسول خدا (ص) پيروي از اوست و معناي آيه اين است كه يكي از احكام رسالت رسول خدا (ص) و ايمان آوردن شما اين است كه هم در گفتار و هم دررفتارش به او تأسي كنيد. اين معنا منافاتي با معناي اسمي آن ندارد؛ همان گونه كه زمخشري در كشاف در معناي اسوه دو احتمال ذكر كرده است ؛ يكي اين كه خود رسول خدا (ص) في نفسه «أسوه حسنه و مقتدي به » است ، ديگري اين كه در وجود رسول خدا (ص) خصلتي هست كه جا دارد مردم به آن حضرت در آن صفت اقتدا كنند.

در روايات با بررسي احاديث مشتمل بر واژه اسوه به دست مي آيد كه آن لا اقل به سه معنا به كار رفته است :

اول به معناي مصدري ، يعني اقتدا و پيروي . عمده روايات به همين معنا آمده است ؛ مانند: «فلك بابي عبد الله الحسين - صلوات الله عليه - اسوة ، اي الاقتداء اي شابهته في الغربه ؛ بر شماست كه از امام حسين (ع) پيروي كنيد»

دومي به معناي الگو و مقتدي است ؛ مانند: «و انصح لمن استشارك و اجعل نفسك اسوة لقريب المسلمين و بعيدهم ؛ هر كه را از تو مشورت خواست نصيحت كن و خويشتن را الگو براي مسلمانان دور و نزديك قرار بده .»

سومي به معناي سنت و روش است ؛ مانند: «كان في الزمن الاول ملك له أسوة حسنة في أهل مملكته ؛ در مملكت داري و برخورد با رعيت روش و سنت حسنه اي داشت .

مؤيد اين معنا روايت ديگري است كه در آن اسوه و سنت در كنار هم آمده است :«... فصارت اسوة و سنة .»

«قدوه » دو بار در قرآن آمده است : يكي در مورد تبعيت از هدايت هاي انبياء:اولئك الذين هدي الله فبهديهم اقتده و ديگري در مورد تبعيت گمراهان از سنت آبا و اجداد خود: انا وجدنا آبائنا علي أمة و انا علي آثارهم مقتدون .

اين واژه و مشتقات آن كه بيش از دويست مورد در روايات آمده است همه به معناي تبعيت و پيروي از يك رهبر و امام يا سنت حسنه اي به كار رفته است : و اقتدوا بهدي نبيكم فانه أفضل الهدي ، «بسنته فاقتدوا و الي ربكم به فتوسلوا».

به هر حال ، اسوه در منابع اسلامي در معناي پيروي كردن ، اقتدا نمودن ، مقتدا،سنت و روش آمده است . معادل فارسي آن الگو و سرمشق است كه البته از وسعت معنايي بيشتري برخرودار است . چرا كه اسوه و قدوه عمدتاً ناظر به الگوهاي انساني است و بيشتر در مورد تربيت و تقويت ابعاد اخلاقي ، رفتاري و شناختي انسان به كار مي رود. در حالي كه واژه الگو، علاوه بر اينها به معناي طرح ، مدل ، نمونه و غيره نيز آمده است كه عمدتاً در مسائل آموزشي و يادگيري كاربرد دارد.

مفهوم اصطلاحي اسوه و الگو در حوزه تعليم و تربيت كاملاً با معناي لغوي آن تطابق دارد و الگو به طرح و نمونه يا مدلي از شكل يا اشياء موردي از رفتار اطلاق مي شود. در مورد انسان الگو به شخصيتي گفته مي شود كه به دليل دارا بودن برخي از خصوصيات ، شايسته تقليد و پيروي است . در روانشناسي اجتماعي نيز كسي كه رفتارش مورد تقليد كودكي قرار گيرد، مدل خوانده مي شود و در علوم اجتماعي ، الگوها آن شيوه هاي زندگي اي هستند كه از صورت فرهنگي نشأت مي گيرند. افراد به هنگام عمل به طور طبيعي با اين الگوها سر و كار دارند و اعمال آنها با اين الگوهاي تطابق مي يابند.همان طور كه مشاهده مي شود، معناي اصطلاحي الگو در اين سه علم بسيار به هم نزديك است .