بازگشت

استغاثه حضرت يوسف


در آن هنگام كه برادران يوسف او را به چاه انداختند. در اعماق چاه جبرئيل به يوسف فرمود: براي نجات خود توسل به اين ذوات مقدس پنج تن بنما كه همانامحمد (ص) ، علي (ع) ، فاطمه (س) ، حسن (ع) و حسين (ع) مي باشد. پس حضرت يوسف (ع) چنين نمود و موجبات نجات و خلاصي او را خداوند متعال فراهم ساخت .

حسين جان ! عظمت ، شخصيت ، تحمل مصائب و سختي هاي تو را نه تنها انبياي الهي و فرشتگان آسمان و اديان مختلف و مكاتب گوناگون بيان نموده و با ديده تكريم وتعظيم بر آن اشك ريخته اند، بلكه يكي از سيمين بزرگان نيام «مهاتما بده » كه از بزرگان است وعده اي هم او را يكي از پيامبران مي دانند بعد از تعبير و تفسير فراوان كه در موردعظمت و شوكت حضرت محمد (ص) و حضرت علي (ع) و خوابي كه ديده و نويد و بشارت آمدن وجود مقدس علي (ع) و شكافته شدن ديوار كعبه و مولود كعبه علي (ع) را مي دهد وبشارت آمدن پيامبر گرامي اسلام را مي دهد در بستر مرگ وقتي شاگردش «آنند» راگريان و مضطرب مي بيند او را به آمدن خاتم پيامبران ـ كه نور خدا و عالم به اسرار هستي و صاحب يك تاج پنج پهلو كه مانند خورشيد و ماه مي درخشد و نام الماس بزرگ آن

«آليا» باشد ـ بشارت مي دهد و سپس مي گويد: آنند! به ياد داشته باش كه آن انسان هاي پاك در ابتدا آفريده شده اند ولي هنوز به ظاهر شدنشان بسيار مانده است .

[ستمگران دردانه هاي (فرزندان ) وي را بسي زيان و آزار رسانند و براي ريشه كن كردن آنان چيزي فرو گذار نكنند و دست به هر عمل ضد انساني زنند.

اما خدا نام و كار و مقصد او و نسل او را تا آخر دنيا باقي خواهد گذاشت . همين طورادامه مي دهد و مي گويد: خوشا به حال آنان كه با او و همراهان او همراهي كنند. اكنون اي آنند! بيش از اين نمي توانم به تو ياد دهم (و اسرار را برايت ظاهر كنم ) ].