بازگشت

انگيزه هاي انقلاب امام حسين


يكي از علل قيام امام حسين (ع) فساد حكومت اموي بود. حضرت در سخنان متعددي فساد بني اميّه را مطرح فرموده است ؛ از جمله در نطقي كه پس از فرودآمدن در«بيضه » ايراد كرد و روي اطاعت از شيطان ، ترك اطاعت خدا، فساد آشكار، تعطيل حدودالهي ، حلال كردن حرام هاي خدا و تحريم حلال الهي وبيت المال را ملك خود دانستن تأكيد نمود.

در سخنان معروف خويش پس از فرودآمدن در سرزمين كربلا روي مسائلي مانند:دگرگوني اوضاع ، عمل نشدن به حق و نكوهيده ندانستن باطل تأكيد كرده و فرمود: «اَلاتَرَوْن َ اَن ّ الحق َّ لا يُعمَل به و اَن ّ الباطِل َ لايتُناهي عنَه ...»

انگيزه قيام امام حسين (ع) بيشتر جنبه اجتماعي داشت . اگر بخواهيم سير تحولات انقلاب امام حسين (ع) را مورد بررسي قرار دهيم از آغاز حركت آن حضرت ازمدينه تا كربلا، اين انگيزه به چشم مي خورد.

امام حسين (ع) براي دفاع از اسلام و احقاق حق ملت اسلامي قيام كرد. امام حسين (ع) بر ضد يزيد قيام كرد كه مظهر حكومت اموي بود. حكومتي كه بيت المال مسلمين را صرف خوش گذراني و عياشي خود مي كرد. حكومتي كه مسلمانان غيرعرب را مورد اذيت و آزار قرار مي داد و با ايجاد تفرقه و دو دستگي ميان مسلمانان عرب و غيرعرب وحدت و همبستگي مسلمانان را از بين مي برد. حكومتي كه همه افرادي را كه با سياست ِ قدرت حاكمه موافق نبودند تبعيد و بي خانمان مي كرد و يا به طرز فجيعي به شهادت مي رساند.

تعصبات قومي و قبيله اي را تحريك مي نمود تا هويت اجتماعي ملت اسلامي مورد تهديد و نابودي قرار گيرد. حكومتي كه هر گونه آزادي خواهي و اظهار عقيده را بابدعت گذاري و اسلام زدايي و تحريف حقايق ديني به انحراف مي كشاند.

امام حسين (ع) در چنين شرايط اسف باري دست به انقلاب زد. چنان كه خود حضرت در وصيتي كه به برادرش محمد حنفيه نوشت فرمود: «انگيزه نهضت و انقلاب من ، هوا و هوس و تمايلات بشري نيست ، هدف من فساد و ستم گري نيست ، بلكه هدف من اصلاح اوضاع نابسامان امت جدم پيامبر (ص) است .

هدف من امر به معروف و نهي از منكر است . هر كس دعوت مرا به پاس احترام حق پذيرفت زهي سعادت ، چون خدا هميشه پشتيبان حق است و هر كس نپذيرفت شكيبايي اختيار خواهم كرد تا خدا داور ميان من و اين قوم ، به حقيقت داوري كند، زيرا اوبهترين داوران است .»