بازگشت

برنامه ريزي


«برنامه ريزي» عبارت است از پيش بيني اقداماتي كه به منظور تحقق اهداف بايد در آينده صورت پذيرد؛ به عبارت ديگر «برنامه ريزي» يعني فراگرد تعيين و تعريف اهداف و تدارك دقيق و پيشاپيش اقدامات و وسايلي كه تحقق اهداف را ميسّر مي سازد. [1] .

در هر برنامه توجه به دو نكته حائز اهميت است؛ اول، دقت در هدفگذاري دوم، پيش بيني دقيق اقدامات آينده و زمانبندي آن.

نخست، هدفگذاري: در حماسه حسيني تعيين هدف به دقيق ترين شكل آن صورت پذيرفته بود. تجلّي اين امر را بايد در نامه ها و عملكرد امام حسين (ع) مشاهده كرد. اجمالاً در ضرورت هدف براي برنامه مي توان گفت كه وجود آن از تشتّت آراء، هرج و مرج عمليات و بي ملاكي در قضاوت جلوگيري مي كند. از نكات بسيار مهم در اين رابطه مي توان به موارد زير اشاره نمود:

1. در قالب هر برنامه دو نوع هدف وجود دارد؛ هدفهاي ظاهري يا رسمي كه همان هدف هاي اوليه براي طرّاحي برنامه است، و هدف هاي واقعي كه برنامه در عمل به آن سو كشيده مي شود، و آنچه كه عاملان اجرا به آن مبادرت مي ورزند هدفهاي واقعي است و چه بسا با هدفهاي رسمي متفاوت باشد. اين تفاوت در بسياري از مواقع نگرانيهايي براي مديران و برنامه ريزان به وجود مي آورد. لكن در نهضت امام حسين (ع) تفاوتي بين هدفهاي رسمي و واقعي مشاهده نمي شود، زيرا آنچه كه امام حسين (ع) به عنوان هدف بيان كرده بود از پيش، پدرش علي (ع) از جدّش پيامبر اكرم (ص) و او از جبرئيل و جبرئيل از خداوند متعال بيان كرده بودند.

2. موفقيت يك برنامه نيز در دستيابي به هدفهاي آن است؛ كه اين امر مي تواند با توجه مداوم و مستمر به هدف در مرحله اجراء تضمين شود. از اين رو؛ امام حسين (ع) روزي كه از مدينه مي خواست خارج شود، اهداف نهضت را در قالب وصيت نامه به برادرش محمد بن حنفيه چنين بيان مي دارد: «مردم دنيا بدانند كه من يك فرد جاه طلب، مقام طلب، اخلال گر، مفسد و ظالم نيستم، من چنين هدفهايي ندارم، قيام من قيام اصلاح طلبي است، قيام و خروج كردم براي اينكه مي خواهم امّت جدّ خودم را اصلاح كنم من مي خواهم امر به معروف و نهي از منكر بكنم...» [2] .

در صبح روز عاشورا اين هدف را با عبارت ديگر تكرار مي كند:

«خداوند پايان كار را براي همه روشن كرده است كه همه كشته مي شوند و هر كس براي هدف ديگري آمده از همين جا برگردد. فردا عده اي نگويند ما به طمع حكومت و رياست رفته بوديم ولي مطلب عوض شد.»

دوم، پيش بيني و مرحله بندي: منظور از پيش بيني استفاده از فنوني است كه نحوه تداوم به انجام رسيدن اقدامات بعدي را [3] روشن مي سازد. از اين رو يكي از وظايف مديريت و رهبري مجموعه انساني، تخمين و پيش بيني وقايع و رويدادها مي باشد، به همين سبب امام حسين (ع) نيز به دنبال امتناع از بيعت با يزيد؛ اين دشمن مستبد وخونخواربه خوبي پيش بيني از اوضاع به عمل آورده بود كه جلوه هاي آن را مي توان درانتخاب مكان و زمان مبارزه، حتي شيوه مبارزه و عبور از موانع ايجاد شده از سوي دشمن ملاحظه نمود:

- در خصوص شيوه مبارزه؛ امام (ع) با توجه به درك دوران حكومت پدرش و برادر بزرگوارش و همچنين بي وفايي مردم كوفه به درستي مي دانست كه دعوت 12 هزار نفري مردم كوفه از ايشان به واقعيت نزديك نيست، لذا در مقابله با يزيد با توجه به ياران اندك و اهداف عالي؛ بيداري جامعه اسلامي و افشا و عملكرد حكّام بني اميه به ويژه يزيد مي بايست شيوه مبارزه را نظامي - فرهنگي انتخاب كند.

از آنجايي كه درگيري نظامي در مدينه احتمال مي رفت كه به نفع يزيد تمام شود، از اين رو امام (ع) در كنار شيوه نظامي، شيوه فرهنگي را اتخاذ مي كند تا در صورت فراهم شدن شرايط نظامي، كار حكومت فاسد را يكسره كند و در غير اين صورت حداقل به هدف افشاي چهره فساد، و بيداري مسلمانان دست يافته باشد، به يقين مي توان گفت كه اين نوع مبارزه يعني نظامي - فرهنگي اولين بار بود كه در اين نهضت به كار مي رفت. از اين رو به گمان قوي حركت خانواده پيامبر (ص) به همراه زنان و كودكان كم سن وسال حتي كودك شيرخوار تا كودكاني كه بايد دست آنها را گرفت و در دل تاريكي از كوره راهها وبيابانها از مدينه تا مكّه و از آنجا تا كربلا، عاطفه آن مردم را برانگيخته و آتشي بردلهاي مرده مي زد و سؤالهايي در اذهان عمومي به وجود مي آورد، كه بعدها ثمره آن روشن گرديد.

- در خصوص انتخاب مكان و زمان مبارزه؛ امام (ع) با انتخاب راه ها و منازل رسمي (كه تقريباً از ميان آبادي ها مي گذشت) در ايّام مباركي نظير شعبان، رمضان و ذي حجة به تحقق اهداف نهضت تسريع بخشيد زيرا فاصله بسيار طولاني طي يكصد و هفتاد و پنج روز به ويژه توقف چهار ماهه در مكّه (محل تجمع عبادي مسلمانان از سراسر نقاط) منجر به اين شد كه امام (ع) فرصت اطلاع رساني را بيابد و پيام نهضت را ابلاغ كند و همچنين اقدام به جذب نيرو نمايد و در نهايت كاروان كربلا را براي حماسه عاشورا كاملاً آماده سازد. حتّي كشاندن 30 هزار نفر از سپاه دشمن به كربلا خود يكي از تدابير امام (ع) در اين زمينه بود؛ كه مبادا كشته شدنش مخفيانه صورت گيرد، بلكه در مقابل و مشهد ديدگاه 30 هزار نفر قرار گيرد تا براي مستندات تاريخي پيام عاشورا مؤثر واقع شود. به هر حال بايد اذعان نمود كه هزار نكته باريكتر ز مو در اين حماسه وجود دارد كه ما عاجز از ذكر تمام آن مي باشيم.

- برنامه ريزي در روز عاشورا؛ امام در شب عاشورا پس از جلسه اي كه با ياران خويش داشت به برنامه ريزي جهت مقابله با دشمن مي پردازد و بهترين راه مقابله را انتخاب مي كند؛ به بررسي اطراف خيمه ها مي پردازد و دستور مي دهد همان شب خيمه ها را كه از هم دور بودند نزديك يكديگر قرار دهند و آن چنان نزديك آوردند كه طناب خيمه ها در داخل يكديگر فرو رفت و به گونه اي كه عبور يك نفر از بين دو خيمه ممكن نبود و همچنين دستور دادند كه خيمه ها را به شكل هلال نصب كنند و شبانه در پشت خيمه ها گودالي حفر كنند كه اسبها نتوانند از روي آن عبور كنند، و امكان حمله دشمن از پشت كاملاً از بين برود. همچنين دستور دادند مقداري از خار و خاشاك انباشته كنند تا صبح عاشورا آنها را آتش بزنند كه تا اينها زنده اند دشمن نتواند از پشت خيمه ها حمله كند؛ يعني فقط از روبه رو و راست و چپ با دشمن مواجه باشند و از پشت سرشان اطمينان داشته باشند. در واقع با اين برنامه ريزي امام (ع) توانست از سه طرف راه دشمن را مسدود نمايد و تنها يك راه باريكي براي ورود و خروج به خيمه ها قرار داده بود و آن مسير هم به وسيله مردان جنگاور وشجاع مورد حفاظت قرار داده بود و اين تدبير باعث شده بود كه با تعداد 72 نفر از صبح تا عصر عاشورا در مقابل 30 هزار نفر مقاومت كنند و تلفات سنگيني (بيش از 1000نفر) نيز از دشمن بگيرند.

بنابراين در مي يابيم كه امام حسين (ع) در آخرين لحظات حيات خويش خود را از تدابير مديريتي (برنامه ريزي) بي نياز نمي ديد و مقاومت او در مقابل دشمن حالت انفعالي نبود، بلكه هوشمندانه و كاملاً مسلط بر اوضاع بوده است. در اين رابطه به تصويري كه بر گرفته از نقليات تاريخي است دقت كنيد:


پاورقي

[1] علي علاقه بند، همان، ص‏36.

[2] محمد صادق نجمي، همان، ص‏37.

[3] محمد صادق نجمي، همان، ص‏192.