بازگشت

مقدمه


اكنون قرنهاست كه بشر با بهره گيري از توانمندي هاي شناختي خود به مفهوم «مديريت» انديشيده و با تأمّل در آن زندگي خود را بهبود بخشيده است و با كاربستهاي دانش مديريت در زندگي به فراست دريافته است كه در عرصه زندگي اجتماعي ملزم به پذيرش يك نظام رهبري و مديريت است. نكته حائز اهميت اين است كه اين كوششها نشانه تحقق كامل آن به حساب نمي آيد و چه بسا دانسته هاي موجود در اين باره بسيار بيشتر از نادانسته هاي محتمل است. در اين ميان اديان بزرگ الهي نيز چه در قالب تعاليم ديني كه عمدتاً مبتني بر وحي استوار بوده است، و چه در سيره عملي پيامبران به اين امر توجه ويژه اي نشان داده اند. پيامبران موفق شده اند كه عالي ترين نمودهاي رهبري را در طول تاريخ تمدن بشري به نمايش بگذارند. در دين مبين اسلام، بارزترين نشانه هاي شيوه رهبري و مديريت در كلام و سيره رسول گرامي اسلام (ص) و سلاله پاك او حسين (ع) به ويژه نهضت عاشورا تجسّم يافته است. زيرا اصولاً در منطق شيعه، امامت و ولايت ركن اساسي مديريت ديني محسوب مي شود و از جايگاه و رفعت بالايي برخوردار است.

نهضت حسيني نمايشگاهي است از عظمت و علّو استعدادهاي انساني، نمايشگاه تصميم گيري، تدبير و مديريت در شرايط بحران. تمام حوزه هاي نهضت امام حسين (ع) تذكرات مديريتي دارد، از اين رو فرهنگ مديريتي عاشورا در دنياي امروز يك مسأله قابل بررسي، زنده و مؤثر است، محتواي حركت عاشوراي حسيني، تبلور عيني يك الگوي راهبردي است براي احياي دين، مديريت و سازندگي اجتماعي كه هرگاه اين محتوا به درستي تبيين شود مي تواند به صورت الگوي مطلوب و مؤثر مورد استفاده قرار گيرد. لكن تاكنون اين الگوي با ارزش، تنها موضوع مباحث تاريخي و كلامي قرار گرفته و از جنبه رهبري و مديريت اصولاً مطمح نظر نبوده است، از اين رو، اين مقاله صرف نظر از كند و كاوهاي تاريخي و اعتقادي مربوط به واقعه، به تبيين كاركردهاي مديريتي و رهبري مي پردازد.

از آنجا كه هر پديده اي مي تواند داراي دو نوع كاركردهاي آشكار و پنهان باشد، در اين مقاله صرفاً كاركردهاي آشكار عاشورا در حوزه مديريت و رهبري مورد بررسي قرار خواهد گرفت، هر چند كاركردهاي پنهان آن مهم تر از جنبه هاي آشكار است لكن نياز به فهم بسيار عميق دارد كه از عهده نگارنده خارج است، همچنين عده اي از انديشمندان اسلامي مانند شهيد آيت الله مرتضي مطهري معتقدند علم بشر، از تبيين تمام اهداف و فلسفه حماسه حسيني قاصر است.

در عين حال چنانچه از دريچه مديريتي به نهضت حسيني توجه شود مي توان مجموعه آموزه هاي مديريت و رهبري اين نهضت را در سه حوزه يا سطح اساسي دريافت و تبيين نمود:

1. مديريت امام حسين (ع) در حوزه جذب و هدايت نيروها و اصحاب از مدينه تا كربلا،

2. مديريت امام حسين (ع) در حوزه هدايت و بيداري جامعه اسلامي؛

3. مديريت امام حسين (ع) در حوزه هدايت جامعه جهاني.

همچنان كه از عنوان بحث روشن است تحقيق پيشنهادي حاضر به قدر مجال پيرامون تبيين مديريت امام حسين (ع) در حوزه اول خواهد بود.