بازگشت

ايوب پيامبر و حسين


خداوند در مورد اين پيامبر بزرگ فرمود:

... انا وجدناه صابرا نعم العبد انه اواب.» [1] .

ما او را بنده اي شكيبا يافتيم، او كه همواره رو به درگاه ما داشت، چه نيكو بنده اي بود.

حسين عليه السلام را خداوند نه تنها شكيبا يافت، بلكه سپاسگزار به آنچه مورد رضاي


خدا باشد نگريست، فراتر از آن، خشنود به تحمل همه ي رنج ها براي او يافت؛ به همين دليل بود كه او را به نفس آرامش يافته و خشنود بارگاه خويش، وصف فرمود. [2] .

و نيز در مورد او به اين بسنده نكرد كه: «چه نيكو بنده اي است!» بلكه او را مبارك توصيف كرد [3] و در رديف بندگان خاص خود قرار داد و حسين عليه السلام را از محمد صلي الله عليه و آله و سلم بنده ي برگزيده اش كه در موردش فرمود: «سبحان الذي اسري بعبده» [4] قرار داد و او را از حسين عليه السلام. [5] .

حسين عليه السلام همواره رو به درگاه خدا داشت چرا كه هر فرماني از جانب خدا را به انجام مي رساند، به فرمان سخت تري، مأمور مي شد و شور و شوق ديدار خدا در همه ي وجودش شراره مي كشيد.

ايوب پيامبر همه ي آزمايش ها و گرفتاري ها، شكيبايي ورزيد و خدا او را شكيبا يافت اما شماتت دشمن را تحمل نكرد.

حسين عليه السلام در روز پرشكوه عاشورا بر همه ي مصائب، شكيبايي ورزيد، اما هنگامي كه خواهرش زينب عليها السلام را نگريست كه در آستانه ي شهادت برادر از خيمه ها بيرون آمده، اين برايش سخت گران آمد و كوشيد تا او را به خيمه ها بازگرداند. [6] .


پاورقي

[1] سوره ي ص، آيه ي 44.

[2] اشاره به آيه ي 27، سوره ي فجر.

[3] بحارالانوار، ج 44، ص 238.

[4] سوره ي اسري، آيه ي 1.

[5] اشاره به روايت «حسين مني و انا من حسين» دارد.

[6] بحارالانوار، ج 45، ص 44 و 55.