بازگشت

هود پيامبر و حسين


هود، پيامبر خدا بود و صاحب توكل و اعتمادي خاص، آن گونه كه در برابر دشمنان با توكل به خدا گفت:

«... فكيدوني جميعا ثم لا تنظرون.» [1] .

همگي بر ضد من حيله گري برخيزيد و مرا مهلت ندهيد.

حسين عليه السلام نيز هنگامي كه در برابر سپاه اموي ايستاد، پس از خيرخواهي و ارشاد آنان، شهامتمندانه همين سخن را گفت. [2] .

هود پيامبر اين سخن را گفت، اما قومش او را زدند و بدو سنگ انداختند، اما از او دست برداشتند، ولي سپاه اموي با همه سلاح ها و امكانات خويش، به هر


شقاوتي بر ضد حسين عليه السلام و يارانش دست يازيدند.

كافران ستمكار، هود پيامبر را، مورد يورش قرار دادند و تا به شماره افتادن نفس، گلويش را فشردند و آن گاه رها كردند، [3] اما سپاه اموي، حسين عليه السلام را سر بريدند و پس از شهادت، پيكرش را قطعه قطعه ساختند و آن گاه اسب بر بدن مقدسش تاختند و پيكرش را درهم نورديدند. [4] .


پاورقي

[1] سوره ي هود، آيه ي 55.

[2] بحارالانوار، ج 45، ص 9.

[3] بحارالانوار، ج 11، ص 361.

[4] بحارالانوار، ج 45، ص 57.