بازگشت

صالح پيامبر و حسين


اين پيامبر بزرگ به تقاضاي مردم و خواست خداوند، ناقه اي به عنوان معجزه آورد و اين ناقه وسيله ي آزمايش بندگان خدا بود، و حسين عليه السلام نيز خاندان و كودكانش را كه در محاصره ي رژيم سفاك اموي قرار گرفته بودند، وسيله ي آزمايش مردم مدعي اسلام و طرفداري از حق ساخت.

اين پيامبر بزرگ، از مردم خود خواست تا يك روز آب چشمه را سهم خويش سازند و روز ديگر سهم ناقه قرار دهند و مدتي چنين كردند، اما حسين عليه السلام از رژيم پليد اموي براي سيراب ساختن كودكان و خاندانش مقداري آب خواست و آنان امتناع كردند. [1] .

ناقه ي صالح، هنگامي كه مورد حمله قرار گرفت، بچه اش فرياد كشيد و بر كوه صعود كرد، به گونه اي كه اكنون نيز آن منطقه وحشتناك است، [2] و كودك خردسال حسين عليه السلام نيز پس از هدف گلوله قرار گرفتن، فرياد زد و جان به جان آفرين تسليم كرد و حسين عليه السلام فرمود: «بار خدايا! اين كودك خردسال، از بچه ي ناقه ي صالح مقامش والاتر است، انتقام او را بگير و اگر انتقام فوري مصلحت نيست، بهتر از آن پاداشمان ده.» [3] .


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 45، ص 41.

[2] بحارالانوار، ج 11، ص 392.

[3] بحارالانوار، ج 45، ص 47؛ ارشاد مفيد، ج 2، ص 108.