بازگشت

آنچه از فرشتگان ارزاني شد


از فرشتگان سه گروه و سه صنف به آن حضرت ارزاني شد:

الف: گروهي براي خدمت به او در دوران حيات پرافتخارش ارزاني شد كه در روايات آمده است، از آن جمله در روايت است كه: «يكي از فرشتگان بر خود باليد كه از جمله حاملان عرش، و مسئول اعلان فرارسيدن روز رستاخيز و از فرشتگان مقرب است.

جبرئيل در برابر او به خود باليد كه: امين وحي الهي و سفير خدا به سوي پيامبر و تدبيرگر برخي امور آسمانها، روز رستاخيز و... است و آن دو خدا را به داوري خواستند.

خداوند ضمن پيام خويش سوگند ياد كرد كه: موجودي گرانمايه تر از آنان آفريده است.گفتند: بار خدايا! اين چگونه ممكن است با اين كه ما را از نور عظمت خويش پديد آوردي؟

آن گاه به عرش نگريستند كه در آن اين كلمات را ديدند: «لا اله الا الله، محمد و علي و فاطمه و الحسن و الحسين» و بدين گونه در برابر شكوه و عظمت اين برگزيدگان بارگاه خدا از كار خويش، شرمنده شدند.

جبرئيل گفت: پروردگارا! به حق اين برگزيدگان بارگاهت، سوگندت مي دهم كه


مرا در خدمت آنان قرار دهي.خواسته اش برآورده شد و در خدمت آنان قرار گرفت». [1] اما حسين عليه السلام ويژگي فراتري داشت، چرا كه فرشته ي وحي، گهواره جنبان او بود [2] و براي او اين گونه زمزمه مي كرد:



ان في الجنة نهرا من لبن

لعلي و لزهرا و حسين و حسن



كل من كان محبا لهم

يدخل الجنة من غير حزن



و از بهشت پرطراوت و زيبا براي حسين عليه السلام انواع ميوه ها و لباس ها آورد [3] لباس او را رنگين ساخت [4] و در سوگ او فرود آمد و تربت مقدس او را برگرفت [5] و با اين كه پس از رحلت پيامبر گرامي ديگر به زمين نمي آمد، به خاطر شهادت حسين عليه السلام فرود آمد.

امام سجاد عليه السلام مي فرمايد: «هنگامي كه پدر گرانقدرم حسين عليه السلام به شهادت رسيد، جبرئيل در چهره ي انساني فرود آمد و فرياد سهمگيني سر داد.دليل آن را پرسيدند كه گفت: چگونه فرياد سر ندهم در حالي كه پيامبر ايستاده و گاه بر زمين، و گاه بر اين سپاه گمراه و بيدادپيشه مي نگرد و من در هراسم كه دست به نفرين اين تجاوزكاران سياه رو بردارد و من نيز در اينجا نابود شوم.از گفتار او بسياري از خواب غفلت بيدار شدند و بر جنايت خويش پشيمان گشتند.»

آن گاه امام سجاد عليه السلام اضافه كرد: «آن ندا كننده جبرئيل بود و اگر اجازه داشت در ميان آنان صيحه اي مي كشيد كه همه را نابود مي ساخت، اما خداوند به آنان مهلت داد تا بر ظلم و كفرشان بيفزايند.» [6] .

اما جز فرشته ي وحي، فرشتگان بسياري براي خدمت به آن حضرت مأموريت داشته اند، از جمله: آنهايي كه تربت او را به خدمت نياي گرانقدرش آوردند و آنهايي كه جهت تبريك ولادت و تسليت آن حضرت فرود آمدند و گروه هاي ديگري كه از روايات دريافت مي گردد. [7] .

ب: گروه دوم از فرشتگان براي خدمت به آن حضرت، آنهايي بودند كه در موقعيت هاي گوناگوني، به ياري آن حضرت آمدند كه عبارتند از:


1- فرشتگاني كه به صورت مسلح و آماده به هنگام حركت دادن آن حضرت از مدينه به سوي مكه به حضورش شرفياب شدند و خاطرنشان ساختند كه خداوند بارها به وسيله ي آنها نياي كبيرش را ياري كرده و اينك آماده ياري رساني بر او بر ضد دشمنانش هستند، آن حضرت فرمود: «ميعادگاه ما كربلاست.» از او خواستند اجازه دهد او را همراهي كنند، كه فرمود: «من از رژيم اموي، هراسي ندارم و مي دانم تا رسيدن به كوي شهادت و وعده گاه خويش نمي توانند، مرا به شهادت برسانند.» [8] .

2- پس از حركت حسين عليه السلام از مكه به سوي كربلا، گروه ديگري به حضورش رسيدند.روايت است كه: «سه روز پيش از حركت حسين عليه السلام به سوي عراق، برخي به حضورش شرفياب شدند و از شرائط مردم آن منطقه و تزلزل رواني آنان و اين كه چگونه دل هايشان با حسين عليه السلام است و شمشيرهايشان با دشمن، با او سخن گفتند.آن حضرت به سوي آسمان اشاره كرد، گويي درهاي آسمان گشوده شد و انبوهي بي شمار از فرشتگان فرود آمدند.آن گاه آن حضرت فرمود: اگر نه اين كه، مي بايد كارها به صورت عادي جريان يابد و پاداش پرشكوه شهادت و جهاد در راه حق، محفوظ بماند، به وسيله ي اينها با دشمن پيكار مي كردم، اما خود نيك مي دانم كه كربلا شهادتگاه من و ياران فداكار من است و جز پسرم علي عليه السلام همه به شهادت خواهند رسيد.» [9] .

3- در كربلا هنگامي كه كار بر او سخت شد، فرشتگان الهي شرفياب شدند و پرچم پيروزي بر فراز سر او به اهتزاز درآمد و او ميان پيروزي ظاهري و حقيقي، مخير شد كه با آگاهي و آزادي، ديدار خدا را برگزيد. [10] .

ج: گروه ديگر، آنهايي هستند كه در شهادتگاه او به فرمان خدا به تدبير امور مي پردازند:

1- جمعي از آنها همواره در سوگ او سوگوارند و كارشان گريه بر آن حضرت است و آنها چهار هزار فرشته اند. [11] .

2- جمعي ديگر به استقبال و بدرقه ي زائران آن حضرت و عيادت بيماران آنان و


تشييع جنازه ي مردگان آنان مي روند. [12] .

3- برخي در كنار شهادتگاه او همواره عاشقان كوي او را به زيارت قبر مطهرش فرامي خوانند و ندا مي دهند كه: «هان اي حق طلبان و اي طالبان سعادت و نيك بختي! به سوي خلاصه ي آفرينش بشتابيد و با عزت و كرامت بازگرديد و براي هميشه از يأس و نوميدي در امان باشيد.» [13] .

4- برخي ديگر به زائران هدفدار و شايسته اش ندا مي دهند كه: «خوشا به حال شما اي بندگان خدا! با زيارت آن حضرت، بهره ي پرشكوه برديد و خداوند گناهان شما را بخشيد، از اين پس مراقب كارهاي خود باشيد.» [14] .

5- دسته اي كه هر روز به زيارت او مي شتابند. [15] .

6- دسته اي ديگر بر او درود مي فرستند و شمارشان صد هزار فرشته است. [16] .

7- انبوهي از آنان بر زائران تقواپيشه و هدفدار حسين عليه السلام طلب آمرزش مي كنند. [17] .

8- فرشتگان شب و روز كه با فرود از آسمان، با فرشتگان نگهبان حرم حسين عليه السلام با مهر و محبت ديدار مي كنند. [18] .

9- فرشتگاني كه به زائرين كوي او، درود نثار مي كنند. [19] .

10- فرشتگاني كه سلام عاشقان كوي او را از راه دور به آن حضرت مي رسانند. [20] .

11- فرشتگاني كه به فرمان خدا با نشاني از نور، زائران او را مشخص مي سازند تا روز رستاخيز ممتاز باشند و پيامبر و فرشته ي وحي، آنان را از خطرات رستاخيز نجات مي دهند. [21] .

12- فرشتگاني كه قطرات اشك سوگواران آن حضرت را جمع و با آب


حيات مي آميزند و آن را گواراتر مي سازند. [22] .

13- هفتاد هزار فرشته اي كه در هر آسمان، از روز عبور روح مقدس حسين عليه السلام از كنارشان، به احترام او ايستاده اند و تا روز رستاخيز بر او خضوع مي كنند. [23] .

14- فرشتگاني كه در رجعت آن گرامي، يار او هستند، اينها همان فرشتگاني هستند كه از بارگاه خدا، براي ياري او در كربلا اجازه گرفتند، اما هنگامي رسيدند كه آن گرانمايه به شهادت رسيده بود... و آن گاه بدانان وحي شد كه: «در كنار شهادتگاه او تا هنگامه ي رجعت او بمانيد تا آن روز ياريش نماييد و تا آن روز بر او سوگوار باشيد كه نتوانستيد ياريش نماييد.» از اين رو آنها تا رجعت او، سوگوار هستند و از انسان ها نيز هر كس به خاطر فوت ياري حسين عليه السلام از او، بر آن شهيد، جاودانه گريه كند از آن فرشتگان خواهد بود. [24] .

15- فرشتگاني كه سلام پيامبر را به زائر او مي رسانند. [25] .

16- فرشتگاني كه بنا به روايت حضرت صادق در يك گروه، به شمار هفتاد هزار مأمورند كه در كنار قبر آن حضرت خداي را عبادت كنند و پاداش آنها ويژه ي زائران حسين عليه السلام است و يك نماز آنان، معادل با يك هزار نماز، از فرزندان انسان است. [26] .

17- فرشتگاني كه به فرمان خدا، زائران حسين عليه السلام را تا خانه اش همراهي مي كنند و آن گاه فرمان مي يابند تا در خانه ي او بمانند و خدا را عبادت كنند و آن گاه كه زائر حسين عليه السلام جهان را بدرود گويد تا روز رستاخيز نايب الزياره ي او گرداند. [27] .

18- فرشتگاني كه پس از مرگ زائر حسين عليه السلام كنار قبر او مي مانند و تا روز رستاخيز براي او آمرزش مي طلبند. [28] .

19- فرشتگاني كه هر روز بر گرد حرم او طواف مي كنند. [29] .

20- همه فرشتگاني كه با شهادت حسين عليه السلام به بارگاه خدا ناله زدند و هنگامي كه به خاك افتاد و سر مقدسش جدا شد، به يكباره به بارگاه خدا ناله زدند كه: «بار خدايا! اين حسين عليه السلام، پسر پيامبر برگزيده ي توست كه با او اين گونه رفتار مي شود.» آن گاه بدانان وحي شد كه: «آرام باشيد! به عزتم سوگند كه داد او را خواهم گرفت.»


آن گاه اشباح امامان نور را بر آن فرشتگان نماياند كه حضرت مهدي در ميان آنان به نماز ايستاده بود و خطاب به فرشتگان فرمود: «به وسيله ي اين قائم از اين ظالمان، انتقام خواهم گرفت.» [30] .

21- فرشتگاني كه پس از شهادت او، تربتش را به آسمان ها بردند.و روايت است كه: «فرشته اي به سوي درياها فرود آمد و بال هاي خود را بر همه ي درياها گشود و فرياد زد كه: هان اي ساكنان دريا! لباس سوگواري بپوشيد كه پسر پيامبر را سر بريدند.» و آن گاه از تربت او برگرفت و به آسمان ها برد و همه ي فرشتگان آن تربت را بوييدند. [31] .

22- فرشتگاني كه به منظور غسل و تجهيز و به خاكسپاري آن حضرت، در شهادتگاهش فرود آمدند. [32] .


پاورقي

[1] ناسخ التواريخ، ج 4، ص 58.

[2] بحارالانوار، ج 44، ص 188.

[3] بحارالانوار، ج 43، ص 289 و 310.

[4] بحارالانوار، ج 44، ص 245.

[5] بحارالانوار، ج 44، ص 236.

[6] بحارالانوار، ج 45، ص 173.

[7] بحارالانوار، ج 43، ص 249 و ج 44، ص 236.

[8] بحارالانوار، ج 44، ص 330.

[9] بحارالانوار، ج 44، ص 364.

[10] بحارالانوار، ج 45، ص 12.

[11] بحارالانوار، ج 101، ص 40.

[12] بحارالانوار، ج 101، ص 55.

[13] «يا باغي الخير! اقبل الي خالصة الله ترحل بالکرامة و تأمن الندامة.» بحارالانوار، ج 45، ص 29.

[14] «طوبي لک ايها العبد! قد غنمت و سلمت قد غفر لک ما سلف، فاستأنف العمل.» بحارالانوار، ج 45، ص 29.

[15] بحارالانوار، ج 101، ص 56.

[16] بحارالانوار، ج 45، ص 182.

[17] بحارالانوار، ج 101، ص 57.

[18] بحارالانوار، ج 45، ص 224.

[19] بحارالانوار، ج 101، ص 11.

[20] بحارالانوار، ج 43، ص 243.

[21] بحارالانوار، ج 45، ص 128.

[22] بحارالانوار، ج 44، ص 305.

[23] بحارالانوار، ج 45، ص 225.

[24] بحارالانوار، ج 45، ص 225.

[25] بحارالانوار، ج 101، ص 72.

[26] بحارالانوار، ج 101، ص 55.

[27] بحارالانوار، ج 101، ص 68 و 163.

[28] بحارالانوار، ج 101، ص 62 و 163.

[29] بحارالانوار، ج 101، ص 48.

[30] بحارالانوار، ج 45، ص 221.

[31] بحارالانوار، ج 45، ص 221.

[32] بحارالانوار، ج 45، ص 182.