بازگشت

زائران ويژه ي حج حسين


در بحث گذشته روشن شد كه حسين عليه السلام بيت الله حقيقي است، به همين جهت، زائران و حاجيان ويژه اي از فرشتگان و پيامبران و... دارد.

1- نخستين زائر كوي او از انسانها، پيامبر محبوب خدا بود.

آن حضرت مناسك و آداب ويژه اي در حج حسين عليه السلام به جا آورد كه خواهد آمد.

2- پس از پيامبر زائران حج حسين عليه السلام، همان شهيدان پاكباخته و فداكاري بودند كه او را همراهي كردند.

آنان، در كوي او احرام خون بستند و از همه چيز و همه كس، حتي از زنان، كودكان، مال و جان خويش به خاطر فداكاري در راه اهداف بلند حسين عليه السلام دست شستند و پس از بيرون آوردن لباس از تن و بستن احرام و انجام مناسك و آداب آن در مناي حسين عليه السلام با پيكرهاي خونين خويش سه شبانه روز وقوف كردند و آن گاه بدون كفن در تربت او خفتند. [1] .

حج آنان به خاطر تفاوت مناسك و آداب زيارتشان متفاوت بود

آنان نه تنها بر گرد بيت حقيقي خدا طواف كردند و عمل سعي انجام دادند و در كوي مقدس او همراه او ماندند و نماز طواف در پيشگاه خداي او به جا آوردند [2] و با قصد و نيت خاصي جز حاجيان و شهيدان راه حق، آداب حج حسين عليه السلام را


انجام دادند، بلكه با نيت و سبك ويژه اي اين عبادت بزرگ و پرشكوه را براي تقرب به خداي حسين عليه السلام به جا آوردند كه حالتي وصف ناپذير در كران تا كران وجودشان پديدار شد، چرا كه آنان با ديدن شرايط و موقعيت حسين عليه السلام در اوج تنهايي و گرفتاري خود و خاندانش، به گونه اي دگرگون گشتند كه نداي فداكاري تا آخرين نفس و رمق و تا آخرين قطره خون، سر دادند [3] و در آن شرايط، عبادت و حج شان متفاوت شد.

برخي به سوي ميدان جهاد، احرام بستند، اما در همان لحظات آغازين روز عاشورا به شهادت رسيدند، [4] و برخي، چون حرّ، احرام بستند و موفق به استلام آستانه ي اين بيت حقيقي خدا شدند و آن گاه به شهادت مفتخر گشتند. [5] .

برخي، چون سعيد بن عبدالله، علاوه بر احرام، طواف نيز كردند و آن گاه جان در راه دوست نثار نمودند، [6] و برخي علاوه بر احرام و طواف، عمل سعي را نيز انجام دادند و شهيد شدند، برخي، علاوه بر اين آداب، موفق به انجام نماز طواف به همراه حسين عليه السلام نيز شدند، و برخي، اركان بيت الله حقيقي را نيز بوسيدند، [7] اما به عبادت، بيتوته و شب زنده داري در منادي حسين عليه السلام موفق نشدند و برخي به اين مرحله نيز پركشيدند.

علاوه بر اين زائران پاكباخته، زنان گرانقدر و شهامتمندي نيز به زيارت بيت حقيقي خدا و حج حسين عليه السلام توفيق يافتند و برخي حج ويژه اي به جا آوردند.

1- ام وهب، يكي از اين زنان آزاده بود كه پيش از گرايش آگاهانه به اسلام، مسيحي بود.اين بانوي روشنفكر و فداكار، پس از احساس توان و قدرت بر انجام حج حسين عليه السلام احرام بست و با شعور بلندش در مشعر معرفت ايستاد و دريافت كه ياري حسين عليه السلام براي هر شرافتمندي لازم است، چرا كه ياري او، ياري حق و عدالت، خدا و انسانيت است.او بيت حقيقي خدا و پيشواي راستين نور است و قرباني دادن در راه او ضروري است و مايه ي مباهات؛ به همين جهت فرزند خويش را به عنوان قرباني آورد و خطاب به او گفت: «پسرم! بپا خيز و غيرتمندانه فرزند پيامبر را ياري كن.»


فرزندش گفت: «چنين خواهم كرد و ذره اي ترديد و كوتاهي روا نخواهم داشت.»

آن گاه تصميم خود را گرفت به ميدان جهاد شتافت و اشعاري كه نشانگر معرفت و فرهنگ او بود، با بيان و صدايي رسا خواند.هفده نفر از سواره نظام و دوازده نفر از پياده نظام دشمن ددمنش را به خاك هلاكت افكند و پيروزمندانه به سوي مادرش بازگشت و پرسيد: «آيا از او خشنود است؟» كه گفت: «از او راضي نخواهد شد جز اينكه به فرمان سيد و سالارش حسين عليه السلام تا سرحد شهادت جهاد نمايد، تا حسين عليه السلام شفيع روز رستاخيز او گردد.»

بار ديگر پسرش را به ميدان جهاد فرستاد و خود نيز قهرمانانه و به گونه اي بي سابقه پس از شهادت پسرش، بر قلب سپاه دشمن يورش برد و رمي جمراتي نمود كه كسي نكرده بود. [8] .

2- دومين زائر كوي حسين عليه السلام در آن شرائط، همسر باوفاي اين مجاهد شهيد بود.

او در مراحل نخست، بيت حقيقي خدا و عظمت او را درنيافته و براي حج او احرام نبسته و همسرش را نيز بازمي داشت و مي گفت: «مرا به مرگ خود داغدار مساز.» كه مادرش او را به شتافتن به كوي حسين عليه السلام ترغيب مي كرد، اما پس از رخدادهاي عظيم ساعات نخست روز عاشورا، در آن بانوي جوان و هوشمند، انقلاب دروني پديد آمد و خود نيز به سوي كوي حسين عليه السلام احرام بست و همسرش را ندا داد كه: «هان همسر غيرتمند و شجاعم! در راه پاكان و شايستگان جهاد كن.» و خود تا آخرين نفس و آخرين قطره خون بر گرد بيت حقيقي خدا به طواف پرداخت و سعي نمود و هروله كرد و با پيكر پاك خود در مني و قربانگاه كربلا سه شبانه روز بيتوته نمود. [9] .

3- سومين بانوي زائر حج حسين عليه السلام مادري بود كه به همراه همسر و فرزند نورس خويش آمده بود.همسرش به شرف شهادت نائل آمد و پسرش را ديدند كه به سوي ميدان مي رود حسين عليه السلام فرمود: «پدر اين كودك به شهادت رسيده است و مادرش نگران اوست.» و بدين وسيله خواست او را از رفتن به ميدان جهاد بازدارد، اما كودك شيردل و هوشمند گفت: «سالار من! مادرم مرا به ميدان فرستاد و به من گفت: پسرم! بپا خيز و پسر پيامبر را ياري كن و پيشاپيش او به شرف شهادت


نائل آي.»

و بدين گونه اين زن باايمان و پرتوان، قرباني خويش را در كوي دوست، تقديم بارگاه خدا كرد.سر فرزندش را بريدند و براي ارعاب و ايجاد وحشت در اردوگاه نور، به سوي مادرش پرتاب كردند.مادرش آن سر را در آغوش گرفت و بوسه باران ساخت، سپس به سوي دشمن ددمنش بازگشت داد، چرا كه در راه دوست نثار كرده بود و شايستگان و آزادگان هديه خويش را بازنمي ستانند. [10] .

4- اما حج واقعي كوي حسين عليه السلام و آداب و مناسك حقيقي آن را دختر قهرمان و توحيدگراي علي عليه السلام انجام داد.

اين بانوي بزرگ، حجي به جا آورد كه پيش و پس از او كسي به جا نياورد، حج پرشكوهي كه در بستن احرام، انجام مناسك، طواف، رسيدن به كعبه و ركن، سعي ميان صفا و مروه... و در همه ي آداب، وصف ناپذير بود و مشروح آن خواهد آمد.



پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 45، ص 62.

[2] بحارالانوار، ج 45، ص 21.

[3] بحارالانوار، ج 45، ص 29.

[4] بحارالانوار، ج 45، ص 12.

[5] بحارالانوار، ج 45، ص 10 و 12.

[6] بحارالانوار، ج 45، ص 21.

[7] بحارالانوار، ج 45، ص 30.

[8] بحارالانوار، ج 45، ص 17.

[9] بحارالانوار، ج 45، ص 17.

[10] بحارالانوار، ج 45، ص 27 و 28.