بازگشت

حج هاي پنجگانه


1- حسين عليه السلام از ميقات مدينه، احرام بست و به حجي همانند موسي لبيك گفت كه با تلاوت اين آيه شريفه كه: «... قال عسي ربي ان يهديني سواء السبيل.» [1] .

اميد است پروردگارم مرا به راه راست هدايت فرمايد.آهنگ آن را نمود؛ به همين جهت بود كه به هنگام خروج از مدينه اين آيه ي شريفه را تلاوت كرد:

«فخرج منها خائفا يترقب قال رب نجني من القوم الظالمين.» [2] .

موسي در حالي كه با ترس و نگراني از دشمن، از مصر خارج شد، گفت: «پروردگارا! مرا از شر اين گروه ستمكار نجات بخش.»

و نيز به هنگام ورود به مكه به تلاوت اين آيه ي شريفه پرداخت:

«و لما توجه تلقاء مدين قال عسي ربي ان يهديني سواء السبيل.» [3] .

من به سوي پروردگارم مي روم، او مرا راهنمايي خواهد كرد.

2- هنگامي كه از اين حج خارج شد و مناسك آن را به پايان برد از مكه و كعبه به حجي پرشكوه، همچون حج ابراهيم خليل، احرام بست و با تلاوت اين آيه ي شريفه از قرآن كه: «... اني ذاهب الي ربي سيهدين.» [4] آهنگ آن را نمود و بر انجام آن لبيك گفت. [5] .

3- حج ابراهيمي حسين عليه السلام از مكه آغاز و مناسك و آداب آن، در كربلا پايان يافت و آن گاه حسين عليه السلام سومين حج خويش را از اردوگاه خود در كربلا آغاز كرد و براي حجي خاص احرام بست و لبيك گفت.

4- هنگامي كه از سومين حج خويش، با انجام شايسته آداب و مناسك آن فارغ گشت از قلب ميدان كربلا، نيت حجي ديگر كرد و احرام بست و لبيك ديگري گفت.

5- پنجمين حج خويش را از شهادتگاه خويش آغاز كرد و از آنجا احرام آن را بست و لبيك آن را پس از جدايي روح مقدسش از پيكر و پس از شهادت در راه حق طنين افكن ساخت.

آري! حسين عليه السلام حج هاي پنجگانه اي داشت و براي هر كدام فراخوان خاصي كه


براي انجام هر كدام از آنها، او را فراخواند.آن حضرت در انجام فرمان خاص خدا، براي هر كدام از آنها احرام بست و لبيك گفت و مناسك و آداب آنها را آن گونه كه مي بايد، به پايان برد.

براي نمونه: آن حضرت از قبر مطهر پيامبر فراخوان نخستين حج خويشتن را شنيد، براي انجام آن لبيك گفت و از مدينه حركت كرد و هنگامي كه مناسك آن را به انجام رساند و در مكه آن را به پايان برد، فراخوان دوم را براي انجام حجي ديگر شنيد.از مكه احرام آن را بست و آداب و مراسم آن را بجا آورد و با رسيدن به كربلا آن را به پايان برد و آنجا بود كه عصر تاسوعا در جلو خيمه ها نداي سومين حج خويش را كه مناسك و مراسمي سخت داشت، شنيد و بدان لبيك گفت و تا ظهر عاشورا آن را به پايان برد.پس از انجام آن، فراخوان چهارم را براي انجام حج اكبر شنيد و با كفر و شرك و نفاق تا سرحد شهادت جهاد كرد.

پس از به پايان رساندن آن، كه سر مطهرش از بدن جدا شده بود و پيكر پاكش آغشته به خون و بر روي خاك كربلا مانده بود، نداي پنجمين حج از بارگاه دوست طنين افكند و حسين را بدون هيچ واسطه اي به انجام آن فراخواند، به انجام حج و بستن احرام و گفتن لبيكي كه ويژه ي او بود.


پاورقي

[1] سوره ي قصص، آيه ي 22.

[2] سوره ي قصص، آيه ي 21.

[3] سوره ي قصص، آيه ي 22.

[4] سوره ي صافات، آيه ي 99.

[5] بحارالانوار، ج 44، ص 332.