بازگشت

تجليل كعبه از جانب حضرت و پاداش آن


حسين عليه السلام در برابر كعبه تعظيم كرد و آن چنانكه شايسته بود به خانه ي خدا به خاطر خدا، احترام كرد و خداوند به پاداش آن، ويژگي ها و ارزش هاي كعبه را بدو كه خانه ي حقيقي خداست، ارزاني داشت.

آن حضرت، در روز جمعه سوم شعبان وارد مكه شد [1] و تا ايام حج در آنجا سكونت گزيد، براي اداي حج يا عمره ي تمتع احرام بست؛ اما هنگامي كه دريافت از يك سو سي نفر از شياطين خشونت پيشه و سفاك بني اميه براي ترور آن حضرت در خانه ي خدا و در لباس احرام گسيل داشته شده و از سوي ديگر سپاهي گران، به فرماندهي عمر بن سعد، براي دستگيري او بسيج شده اند [2] به فرمان خدا حج خويش را به عمره ي مفرده تبديل و در آستانه ي روز عرفه از خانه ي خدا وداع كرد و خارج شد تا حرمت آنجا حفظ شود و حكومت سياهكار استبداد، حرمت او را در خانه خدا نشكند كه در نتيجه شكوه و احترام كعبه نيز شكسته شود.

برادرش محمد، در شب حركت از مكه، به حضورش شرفياب شد و ضمن ارزيابي اوضاع، خاطرنشان ساخت كه: «شما پيمان شكني مردم كوفه را در مورد پدر و برادر گرانقدرتان، نيك مي دانيد، من از آن نگرانم كه آنان چون گذشته عمل


كنند و با شما نيز پيمان شكني نمايند؛ از اين رو اگر در مكه بمانيد، عزيزترين و تسخير ناپذيرترين ساكنان حرم هستيد.»

آن حضرت فرمود: «از آن نگرانم كه به دستور يزيد در حرم الهي ترور شوم و با ريخته شدن خون پسر پيامبر در كعبه، حرمت آن شكسته شود.»

محمد گفت: «اگر چنين است به سوي يمن يا برخي مناطق كوهستاني برويد كه در اين صورت توان دستگيري و بيداد در حق شما را نخواهند داشت.»

آن حضرت فرمود: «در اين مورد خواهم انديشيد،» اما، هنگامي كه سحرگاه كاروان حسين عليه السلام كوچ كرد و خبر حركت آن به گوش محمد رسيد، خود را به كاروان رسانيد و زمام مركب حسين عليه السلام را گرفت و از دليل حركت كاروان پرسيد كه فرمود: «پس از ديدار تو شامگاه گذشته، پيامبر را در خواب ديدم كه فرمود: حركت كن چرا كه خداوند مي خواهد تو را در شهادتگاهت، شهيد بنگرد.» [3] .

محمد ضمن بيان «انا لله و انا اليه راجعون»، گفت: «پس با اين شرايط همراه بردن خاندان و كودكان و بانوان حرم، چرا؟»

فرمود: «خداوند مي خواهد آنان را اسير بنگرد.» [4] .

و فرمود: «اگر من در لانه ي جنبنده اي از جنبندگان زمين باشم، استبدادگران مرا درخواهند آورد تا با كشتن من، به اهداف شيطاني خويش دست يابند.» [5] .

پس از ديدار محمد با برادر گرانقدرش حسين عليه السلام، عبدالله بن زبير، عبدالله بن عباس و عبدالله بن عمر، شرفياب حضورش شدند و اين سه شخصيت سرشناس، و او را از رفتن به سوي كوفه بر حذر داشتند، اما آن حضرت به نخستين آنان فرمود: «من دوست ندارم حرمت خانه ي خدا شكسته شود و در حرم امن الهي خونم را بريزند.» [6] .

به سومين آنان از بي وفايي دنيا و ارزش هاي مادي و شقاوت دنياپرستان و كشته شدن يحيي و نيز شقاوت بني اسرائيل، كه هفتاد پيامبر خدا را در يك روز ميان طلوع فجر تا خورشيد كشتند... سخن گفت. [7] .

به ابن عباس فرمود: «پيامبر خدا، مرا بدين قيام عدالت خواهانه دستور داده


است و من براي انجام فرمان او خواهم شتافت.» [8] .

بدين گونه آن سه نفر بر او درود گفتند و با گريه او را وداع كردند و «عبدالله بن عمر» تقاضا كرد كه آن حضرت لباس خويش را كنار زند تا او جايگاه بوسه هاي پيامبر بر سينه او را ببوسد.... [9] .

آري! خواننده ي انديشمند! شما در كار بزرگ اين پيشواي شكوهمند، تدبر كن و به گفتار پرمحتوا و بلند او بينديش كه مي فرمايد: «من از آن مي ترسم كه رژيم فريبكار اموي، به بهانه هاي پوچ سياسي و دروغ هاي رايج خويش، با ريختن خون من در خانه ي خدا، حرمت اين خانه پرشكوه را بشكند؛ از اين جهت كوچ مي كنم....» آري! بينديش كه چگونه آن حضرت كه خود بزرگتر و پرشكوه تر از خانه ي خداست، بر شهادت و اسارت خود و خاندانش رضايت مي دهد؛ اما حرمت و شكوه خانه ي خدا و دين خدا و مقررات او را پاس مي دارد و اجازه نمي دهد اين قانون شكني و شقاوت رژيم، در كنار حرم و داخل خانه ي خدا، صورت گيرد و احترام خانه در ديدگاه جهانيان شكسته شود؛ به همين دليل است كه خداوند در روز عرفه، نخست به شيفتگان كوي او نظر لطف مي كند، آن گاه به آنانكه در عرفات گرد آمده اند.و نيز به خاطر تجليل و بزرگداشت حرم از سوي اوست كه خداوند همه ي ويژگي ها و ارزش ها و شرافتي را كه به كعبه بخشيده است، بدو ارزاني مي دارد.

اينك، به ياري خداي بزرگ و با ستايش او بر اين الهام قلبي، حدود پنجاه امتيازي را كه براي كعبه برشمرده ايم به صورت مقايسه اي فشرده با عظمت خانه ي حقيقي خدا، ترسيم خواهيم كرد. [10] .


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 44، ص 332.

[2] بحارالانوار، ج 45، ص 99.

[3] اثبات الوصيه، ص 139.

[4] بحارالانوار، ج 44، ص 364.

[5] بحارالانوار، ج 45، ص 99.

[6] بحارالانوار، ج 44، ص 185.

[7] بحارالانوار، ج 44، ص 365.

[8] بحارالانوار، ج 44، ص 364.

[9] بحارالانوار، ج 44، ص 313.

[10] در اين بخش مقايسه ذوقي جالبي ميان کعبه و حسين عليه السلام با الهام از روايات انجام شده است که جز يکي دو مورد اندک تلخيص، ديدگاه مؤلف برگردان شده است.(مترجم).