بازگشت

در ميان آتش هاي پرشراره


هفتمين نداي فريادرسي را از درون آتش هاي شعله ور و پرشراره ي دوزخ سر خواهي داد، آن گاه كه به خاطر عملكرد نادرست در زندگي، تلاش و كوشش تو براي نجات بي ثمر مي ماند و به دوزخ افكنده مي شوي؛ آنجا گاهي از مأموران آتش فريادرس مي طلبي و گاه از مالك دوزخ و بزرگ آنان، گاه از ظالمان و طغيانگران كوردلي كه با فريب و مكر تو را به دنبال خود كشانده و به آتش هاي شعله ور سپردند.

آري! از آنان فريادرسي مي خواهي، اما همه ي آنها بي نتيجه مي ماند و كمك خواهي از ستمكاران نه تنها سودت نمي بخشد، بلكه جواب آنان بر رنج و عذاب تو خواهد افزود و با اين كه كمك خواهي تو از آنان اندك است و از آنان مي خواهي كه يك روز عذاب را از تو بردارند و از مالك دوزخ تقاضا مي نمايي كه مرگت را برساند و نجاتت دهد و از سركشان تبهكار مي خواهي كه ساعتي از عذاب يا اندكي از آن را از تو برطرف نمايند، اما از فريادهاي كمك خواهانه ات سودي نمي گيري.

اما حسين عليه السلام طبق وعده اي كه به زائران عارف و خالص خويش داده است، اگر


تا اين مرحله به خاطر سياهي پرونده زندگي ات و مقررات خداوند در مورد تبهكاران، تو را نجات نداده باشد، اميد كه در آن مرحله سخت به ديدارت بشتابد و با آمدن آن حضرت آتش هاي شعله وري كه براي تو افروخته شده است، خاموش گردد و عذاب از تو برداشته شود و آن گرامي تو را از دوزخ نجات و به بهشته رهنمون گردد. [1] .

5- از خطاب هاي خاص به حسين عليه السلام به هنگام زيارتش، درود و سلامي است كه بر تك تك اعضاي مقدس آن حضرت نثار مي گردد، در صورتي كه در ديگر زيارت ها بر ويژگي هاي شخصيت والاي زيارت شونده يا بر روح بلند و پيكر مقدس او، درود و سلام نثار مي گردد.

آري! اين از ويژگي هاي حسين عليه السلام است كه علاوه بر روح بزرگ و پيكر مطهر و ويژگي ها و صفات و ارزش هاي والايش، بر تك تك اعضا پيكر مقدس او نيز درود فرستاده مي شود و به گونه اي كه در زيارتنامه او آمده است: بر سر مقدس، چهره ملكوتي، گونه هاي گلگون، لب هاي تشنه، دهان و دندان هاي مبارك، محاسن شريف، خون جوشان، سينه ي پرمهر، ستون فقرات، قلب رئوف، جگر سوزان و ديگر اعضا و اندام هاي مقدسش هر كدام جداگانه و مستقل درود و سلام نثار مي گردد.

و نيز از ويژگي هاي آن حضرت است كه سلام و درود بر اعضا پيكر مقدس او هم به صورت هاي مختلف نثار مي گردد، براي نمونه:

در مورد سر مقدس او، گاه سلام بر سر شريف گفته مي شود و گاه بر سر برافراشته بر فراز نيزه ها، گاه سلام بر سر نصب شده بر فراز دروازه شهرها گفته مي شود و گاه سلام بر سر بريده شده از قفا، گاه سلام بر سر بر روي خاك يا بر طشت نهاده شده خطاب مي گردد و گاه به صورت هاي ديگر....

در مورد گلوي مقدس او نيز درود و سلام به صورت هاي چندگانه اي نثار مي گردد، گاه سلام بر گلوي بريده شده نثار مي گردد و گاه گلوي قطع شده و گاه گلوي زده شده با شمشير بيداد.

در مورد پيكر مقدس او نيز همين گونه است، گاه درود بر پيكر رشيد به خاك افتاده اش نثار مي گردد و گاه بر بدن گلگونش، گاه بر كالبد مجروحش و گاه بر بدن به خون آغشته اش؛ گاه بر پيكر قطعه قطعه اش و گاه بر بدن پايمال شده و پراكنده


شده بر روي خاك.

و نيز از ويژگي هاي آن حضرت در اين مورد اين است كه، بر هر عضو و جزيي از پيكر مقدسش با بيان ويژگي خاص آن، سلام و درود نثار مي گردد و به هر كدام از آن ويژگي ها نيز با خصوصيات خود آن ويژگي، براي نمونه:

به سر مقدس آن حضرت با عنوان سر مطلوب و مصلوب و موضوع درود و نثار مي گردد.

سر مطلوب يعني: سر مقدسي كه مورد درخواست بارگاه فريب و ستم اموي بود.

سر موضوع يعني: سري كه در بارگاه بيداد يزيد يا عبيدالله و در برابر آنان بر طشت نهاده شد.

سر مصلوب يعني سري كه بر درخت و دروازه ي دمشق يا سردرب بارگاه يزيد نصب گرديد. [2] .

دليل نامگذاري به اين نام ها و نثار سلام و درود با اين عناوين خاص بر آن حضرت، اين است كه هر كدام از اين نام ها و عناوين، نشانگر فداكاري بي نظير او در راه خدا و تسليم او به دستورات خدا و جانفشاني و فداكاري او، به منظور احياي دين راستين و بشر دوستانه و آزادي بخش خداست و خدا نيز به پاداش اين رسالت عظيم، براي او حرم امني قرار داد و دلها و قلبها را در گرو عشق او نهاد تا بدو توسل جويند و به راه و رسم الهي و تعالي بخش او اقتدا كنند و از او طلب شفاعت نمايند و اين يكي از مفاهيم سلام بر پيامبر و امامان نور عليهم السلام است؛ و هنگامي كه ما بدين گونه بر روح بلند و ويژگي هاي والا و شخصيت نمونه و بر اعضاي پيكر مقدس او درود و سلام عارفانه نثار كنيم و بر هر كدام به صورت جداگانه سوگواري نماييم، اميد است كه به هر سلام بر او، آتش شعله وري را كه با گناهان خويش بر اعضاي پيكرمان برافروخته ايم، خاموش گردد.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 101، ص 16.

[2] بحارالانوار، ج 101، باب زيارات.