بازگشت

ششمين ندا


پيشواي شهيدان با پيكر پاره پاره بر خاك افتاده بود...، سپاه دشمن، قهرمان همه ي والايي ها را در حلقه ي محاصره گرفته و براي كشتن او آماده مي شد، در اين لحظات


بود كه حسين عليه السلام براي اتمام حجت ششمين نداي حق طلبانه را در فضاي پر حماسه ي شهادتگاهش، طنين انداز ساخت.اين ندا در قلب خروشان زينب عليها السلام اثري عميق نهاد و او را از خيمه ها خارج و به سوي قتلگاه برادر سوق داد.

غمبارتر از آن، اين كه، دختر والاگهر علي عليه السلام براي اتمام حجت، عمر سعد، فرمانده ي سپاه شوم اموي را به ياري حق و عدالت - كه به مسلخ بيداد و رذالت كشيده مي شد - فراخواند و گفت:

«پسر سعد!... آيا اين گونه ظالمانه و ددمنشانه حسين را به خاك و خون مي كشند و تو بي تفاوت نظاره مي كني؟»

شرايط سخت و سخن آتشين و شهامتمندانه ي دخت سرفراز بتول عليهماالسلام عمر سعد را گرياند، قطرات اشك بر موهاي صورت غلطيد و با شرمساري و ذلت، چهره از بانوي قهرمان كربلا برگردانيد.... [1] .

پس، هان اي شيفتگان حق و عدالت! ششمين نداي ياري طلبانه حسين را لبيك گوييد.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 45، ص 55.