بازگشت

درجات مختلف زائران


خواص و پاداش زيارت آن حضرت به تناسب اختلاف حالات زائرانش مختلف است و زائر در هر مرحله اي از مراحل به پاداشي كه سرآمد ديگر پاداش هاست، دست مي يابد.نگارنده از روايات معتبر، شانزده فضيلت براي آن حضرت دريافت داشته و خلاصه كرده است:

1- نخست اين كه هنگامي كه فردي تصميم به زيارت آن حضرت مي گيرد خداوند گناهانش را مورد بخشايش قرار مي دهد و هنگامي كه در راه زيارت او گام مي سپارد، آنها را از كارنامه ي عملش محو مي نمايد و در مرحله ي بعد كارهاي شايسته اش را چند برابر مي سازد و همين گونه در هر مرحله اي به كارهاي نيك او


افزوده مي شود تا وارد بهشت گردد.

هنگامي كه آهنگ زيارت آن حضرت نموده و غسل كند، پيامبر گرامي ندايش مي دهد كه: «يا وفد الله! ابشروا بمرافقتي في الجنة....»

اي روي آورنده به خدا! و اي ميهمان او! بشارتت باد به همراهي من در بهشت.

و اميرمؤمنان عليه السلام به او ندا مي دهد كه: «انا ضامن لقضاء حوائجكم....»

من ضامن برآورده شدن خواسته هاي شما هستم.

و آن دو گرامي از چپ و راست همراهيش مي كنند تا از زيارت بازگردد. [1] .

2- زائر حسين عليه السلام پس از تصميم به زيارت و آمادگي، وارد مرحله دوم مي شود و وسايل حركت خويش را مي گيرد تا به سوي كوي دوست حركت كند، اينجاست كه همه ي آسمانيان بشارتش مي دهند. [2] .

3- هنگامي كه در راه سفر و تهيه ي زاد و توشه براي زيارت آن حضرت، هزينه نمايد، در برابر هر درهم از هزينه اش پاداشي هم چون كوه «احد» بدو ارزاني مي دارد و چند برابر آنچه انفاق نموده است جايگزين آن مي سازد و همه ي بلاها را از او برمي گرداند.

در روايتي آمده است كه: «براي هر درهم بخشش زائر حسين عليه السلام در راه خدا، ده هزار درهم پاداش مي دهد.»

آن گاه فرمود: «و فراتر از همه ي اين پاداش هاي مادي، خشنودي خدا و دعاي خير پيامبر، علي و امامان نور عليهم السلام است كه بدرقه راه اوست.» [3] .

4- هنگامي كه از منزل خود خارج مي شود از جهات ششگانه او ششصد فرشته او را همراهي مي كنند. [4] .

5- به هنگام راهپيمايي به سوي كوي او، به هر چيز و هر نقطه اي گام نهد دعايش مي كنند. [5] .

چون گام هايش را برمي دارد و مي نهد، به هر گامي، هزار كار شايسته دارد. [6] اگر بر كشتي نشسته باشد با حركت كشتي ندايش مي دهد كه: «آگاه باش كه رستگار


شدي وبهشت به وجود شما خوشبخت گرديد.» [7] .

هنگامي كه بر مركب سوار شود با حركت هر دست آن، پاداش هزار كار شايسته خواهد داشت. [8] .

6- هنگامي كه در راه كوي دوست، خورشيد بر او بتابد گناهانش را، بسان آتشي كه هيزم را مي بلعد و نابود مي كند، از بين مي برد. [9] .

7- هنگامي كه از شدت حرارت هوا، عرق مي كند و يا رنج و خستگي بر او دست مي دهد روايت شده است كه: «از عرق او هفتاد هزار فرشته پديد مي آيد كه تا روز برپايي رستاخيز، ستايش خدا مي كنند و براي زائر حسين عليه السلام بخشايش او را مي طلبند.» [10] .

8- هنگامي كه با آب فرات، غسل زيارت مي نمايد همه ي گناهانشان مي ريزد.آن گاه پيامبر ضمن ميهمان خدا خواندن او، بشارت بهشت و همنشيني خود را به او مي دهد و اميرمؤمنان عليه السلام برآورده شدن خواسته ها و برطرف ساختن گرفتاري دنيا وآخرت او را تضمين مي نمايد. [11] .

9- هنگامي كه پس از غسل زيارت، به سوي او حركت مي كند، به هر قدمي كه بر مي دارد و مي نهد، يكصد حج و يكصد عمره ي پذيرفته شده و يك صد ميدان جهاد به همراه پيامبر، بر ضد بدترين دشمنان حق و عدالت، پاداش دريافت مي دارد. [12] .

10- با نزديك شدن به كوي دوست، گروه هاي مختلف فرشتگان، در دسته هاي ده ها هزار، به استقبال او مي شتابند كه از جمله ي آنها چهار هزار فرشته اي خواهند بود كه روز عاشورا براي ياري او اعلان آمادگي كردند و او نپذيرفت و آن گاه از جانب خدا دستور يافتند تا پس از شهادتش در آستان او باشند. [13] .

11- هنگامي كه زائر آن حضرت، مرقد منور او را با معرفت زيارت مي كند، آن گرامي بدو نظر مي افكند و بر او دعا مي كند و از پدر و نياي بزرگش نيز مي خواهد، تا او را دعا كنند. [14] آن گاه فرشتگان و از آن پس همه ي پيامبران او را دعا مي كنند و تمامي پاداش هايي كه براي عبادت ها برشمرديم، در نامه ي عملش نوشته مي شود.و


سرانجام فرشتگان با او مصافحه مي كنند و بر چهره اش نشاني از نور عرش نقش مي بندد كه اين زائر مرقد فرزند پيامبر و مرقد پيشواي شهيدان است. [15] .

12- هنگامي كه به سوي خاندانش برمي گردد، گروه هايي از فرشتگان از آن جمله هفتاد هزار فرشته همراهيش مي كنند و جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل بدرقه اش مي نمايند و دو فرشته ي نگهبان او از او خداحافظي مي كنند و مي گويند:

«اي دوست خدا! تو مورد بخشايش خدا قرار گرفته اي، به راستي كه تو از حزب خدا و پيامبر و امامان نور هستي، به خدا سوگند كه نه تو آتش دوزخ را خواهي ديد و نه آتش دوزخ تو را و نه به تو طمع خواهد كرد.» [16] .

آن گاه ندا مي دهند كه: «گوارا باد بر تو! پاكيزه و رستگار شدي و بهشت نيز به وجود تو مفتخر شد.» [17] .

13- هنگامي كه پس از اين زيارت، به مدت يك سال يا دو سال بعد، از دنيا برود فرشتگان در تشييع جنازه او حاضر و براي او طلب بخشايش خدا مي كنند. [18] و حسين عليه السلام به ديدارش مي شتابد.روايت است كه آن حضرت فرمود: «من زارني في حياته، زرته بعد وفاته....» [19] .

هر كسي مرا در زندگي اش زيارت كند، پس از مردنش بازديدش خواهم كرد.

ممكن است بازديد او از زائرش پس از مرگ يا شب اول قبر باشد و يا....پس، اي غريبان خفته در گورها!

اي تنهايان در قبر!

اي وحشت زدگان در قبر!

اي كساني كه مي دانيد هنگامي كه روح از بدنتان خارج شد، هيچ كسي با شما ديدار رويارو نخواهد داشت، بلكه اگر كسي به ديدار شما بيايد با بودن فاصله دو متري از خاك و گل ميان شما و او، از شما ديدار مي كند.

اي كساني كه رابطه و رويارويي ميان شما و مردم قطع مي شود! نه، شما پس از مرگ چهره ي آنان را مي نگريد و نه آنان چهره شما را، بدانيد كه اگر اين سعادت را داشتيد كه حسين عليه السلام به ديدار شما بيايد، آن حضرت در آن شرايط به طور روبه رو


با شما ديدار مي كند، هم شما او را مي نگريد و هم او شما را.

با اين وصف آيا احتمال مي دهيد كه پس از ديدار آن حضرت از شما و درود و سلام گفتن بر شما، باز هم وحشت و گرفتاري برايتان باقي بماند؟

هرگز!

اما بدانيد كه آن حضرت به همان اندازه، شما را ديدار و مورد عنايت قرار خواهد داد كه در زندگي او را زيارت نموده، دل در گرو عشق او نهاده، به او اقتدا كنيد.

14- اگر زائر حسين عليه السلام در راه زيارت او از دنيا برود، فرشتگان پيكر او را تشييع مي كنند و از بهشت براي او حنوط و كفن مي آورند و بر روي كفن او مي پوشانند و بر او نماز مي گذارند و زير پايش را با بويي خوش و معطر، فرش مي سازند.» و زمين را از سوي او كنار مي زنند تا جاي او فراخ و خوش باشد و درهاي رحمت آسمان به رويش گشوده مي شود و آن گاه آسايش و روزي خوش، تا قيام قيامت بر او نازل مي گردد. [20] .

15- هنگامي كه زائر آن حضرت در راه زيارت او زنداني گردد و يا كتك بخورد، از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه:

«به هر روز زنداني شدن يا كتك خوردن، در روز قيامت پاداش و شادماني خواهد داشت و اگر پس از زنداني شدن كتك هم بخورد براي هر ضربه اي، حوريه اي خواهد داشت و براي هر دردي هزاران پاداش كار نيك و محو هزاران گناه و دريافت هزاران درجه و هم سخن پيامبر خواهد بود تا از حساب رستاخيز نجات يابد و فرشتگان عرش او را مورد مهر قرار مي دهند و بدو گفته مي شود آنچه دوست داري بخواه.

از سوي ديگر اذيت كننده او را براي حساب مي آورند و جنايت او به قدري است كه بدون سؤال و پاسخ، به شدت مورد بازخواست قرار مي گيرد و از آب جوشان دوزخ و چرك و خونابه آن دريافت مي دارد و بر بندي از آتش كشيده مي شود و بدو مي گويند به خاطر جنايتي كه مرتكب شدي اينك طعم تلخ كيفرت را بچش! چرا كه تو ميهمان خدا و پيامبر را زنداني ساختي و شكنجه كردي و شرايط دردناك او را به زائر حسين عليه السلام نشان مي دهند و مي گويند: اينك بنگر آيا انتقام تو از او گرفته شد و او خدا را سپاس مي گذارد و مي گويد: سپاس خداي را كه


انتقام مرا و پسر پيامبر را از او گرفت.» [21] .

16- و نيز از امام صادق عليه السلام آمده است كه: «اگر زائر حسين، در راه زيارت او كشته شود با نخستين قطره خون، همه ي گناهانش مورد بخشايش قرار مي گيرد و سرشت ملكوتي او بسان سرشت پيامبران به گونه اي شستشو داده مي شود كه از سرشت حيواني كافران و فاسقان پاك و پاكيزه و خالص مي گردد؛ همين گونه قلب او شستشو داده مي شود و هر ناخالصي از آن زدوده و لبريز از ايمان مي گردد.و در حالي خدا را ملاقات مي كند كه از همه ناخالصي ها خالص است و شفاعت خاندان و هزاران نفر از برادران ديني اش بدو ارزاني شده است.فرشتگان به همراه جبرئيل و فرشته ي مرگ، نماز او را مي خوانند و كفن و حنوط او از بهشت هديه مي گردد و آرامگاهش بر او گسترده و نورباران مي گردد.

دري از درهاي بهشت به رويش گشوده مي شود و فرشتگان از بهشت بر او هديه مي آورند و پس از هيجده روز، به ملكوت پرمي كشد و تا آستانه ي رستاخيز با دوستان خدا همچنان در آنجا خواهد بود.

پس از آغاز برپايي رستاخيز، او نيز سر از رحم خاك برمي دارد و بار ديگر با پيامبر و علي و امامان نور عليهم السلام مصافحه مي كند.آنان بشارت كاميابي و نجات بدو مي دهد و او را به همراه خود مي برند تا از حوض كوثر مي نوشد و هر كه را دوست دارد مي نوشاند....» [22] .


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 101، ص 64 و 147.

[2] بحارالانوار، ج 101، ص 163.

[3] بحارالانوار، ج 101، ص 50، ح 1 و 2.

[4] بحارالانوار، ج 101، ص 68.

[5] بحارالانوار، ج 101، ص 14 و 15.

[6] بحارالانوار، ج 101، ص 142.

[7] بحارالانوار، ج 101، ص 36.

[8] بحارالانوار، ج 101، ص 25.

[9] بحارالانوار، ج 101، ص 14 و 15.

[10] بحارالانوار، ج 101، ص 357.

[11] بحارالانوار، ج 101، ص 64 و 147.

[12] بحارالانوار، ج 101، ص 87.

[13] بحارالانوار، ج 44، ص 286.

[14] بحارالانوار، ج 101، ص 64.

[15] بحارالانوار، ج 45، ص 182.

[16] بحارالانوار، ج 101، ص 24.

[17] بحارالانوار، ج 101، ص 36.

[18] بحارالانوار، ج 101، ص 18.

[19] بحارالانوار، ج 101، ص 16.

[20] بحارالانوار، ج 101، ص 78.

[21] بحارالانوار، ج 101، ص 78 - 80.

[22] بحارالانوار، ج 101، ص 78.