بازگشت

عيادت بيماران


از كارهاي شايسته، عيادت بيماران به خاطر خداست.خداوند ترك اين كار پسنديده را، نكوهش كرده است، به گونه اي كه در روايت آمده است كه مي فرمايد:

«بنده ي من! چرا هنگامي كه بيمار شدم از من عيادت نكردي؟» [1] .


و زيارت حسين عليه السلام اگر نيك بينديشيم، نه تنها عيادت بيمار است، آن هم نه بيماري كه گرفتار تب شديد يا سردرد است، بلكه عيادت بيماري با بدن مجروح و لب تشنه، گرفتار و دلسوخته، بيماري با بدن پاره پاره و فراتر از آن با پيكر پايمال شده است.اين مضمون جانگداز در رؤياي صحيحي از مادر گرانقدرش فاطمه عليها السلام رسيده است كه در زيارت فرزندش حسين عليه السلام بدان مرثيه سرايي كرده است كه:



ايها العينان فيضا

و استهلاّ لا تغيظا



و ابكيا بالطف ميتا

ترك الصدر رضيضا



لم امرّضه قتيلا

لا و لا كان مريضا [2]



اي ديدگان من! سيلاب اشك جاري سازيد و خشك نشويد.

و بگرييد كه در كربلا، شهيدي با پيكر درهم كوبيده شده و سينه پايمال شده بر روي خاك مانده است.

من در آنجا نبودم تا در لحظات شهادتش او را پرستاري كنم و او بيمار هم نبود، بلكه در راه دين خدا به دست ستمكاران به شهادت رسيد.

پس، اينك، هنگامي كه قصد زيارت آن حضرت را نمودي، نيت عيادت او را بنما چنانكه گويي به هنگام شهادت، او را پرستاري نموده و پيكر پاكش را بر روي ريگ هاي تفتيده عيادت مي كني و به هنگام ورود به آستان مقدسش همين احساس را با نظاره به قبر شريفش خواهي داشت.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 7، ص 304 و ج 67، ص 69 و ج 81، ص 219.

[2] بحارالانوار، ج 45، ص 227.