رفتار ضد انساني با شايستگان
تماشاي انسان فاجعه ديده، به ويژه بزرگ مردي كه برخلاف شيوه ي بزرگوارانه اش با او رفتار شود، از عواملي است كه قلب را مي شكند، سوز دل برمي انگيزد و سيلاب اشك را، جاري مي سازد؛ هر چند كه فرد يا خاندان مصيبت زده ناآشنا و بيگانه و يا حتي دشمن انسان و كافر باشند.
به همين دليل است كه سياست حكومت ها، همان گونه كه در جريان «ذوالقرنين» با يكي از سلاطين عجم آمده است، [1] نوعي مدارا با بزرگان و بزرگ زادگان دشمن به هنگام شكست آنان است.
سيره و سياست حكيمانه و پرجاذبه ي اسلام نيز به خوشرفتاري با بزرگان و بزرگ زادگان جريان يافته است، به همين جهت است كه پيامبر بزرگوار، جامه ي خويش را در تجليل از عدي بن حاتم، آن هم زماني كه هنوز اسلام نياورده بود، براي
نشستن او پهن كرد و فرمود:
«اكرموا عزيز قوم ذل.» [2] .
بزرگ مردمي را كه شكست خورده است، گرامي بداريد.
اميرمؤمنان نه تنها لباس عمرو، قهرمان پيكارجوي مشركين را در نبرد خندق از تن او بيرون نياورد، بلكه زره بي نظير و گرانقيمت او را نيز، برنگرفت و فرمود كه: «او سردسته ي گروه خويش است و من نمي پسندم به كشته ي او اهانت گردد و در ميدان نبرد برهنه بماند.» [3] .
و از همين ديدگاه انساني است كه اسلام براي دختران سردمداران تجاوزكاري كه به اسارت رفته باشند، دستوري توأم با احترام مقرر داشته، نه فروش در كوچه و بازار و يا هتك حرمت آنان. [4] .
اينك بياييد با ارادت و اخلاص بر سالار انسانيت، سيلاب اشك، روان سازيم، چرا كه او بزرگ بزرگان گيتي در همه ي عصرها و نسل هاست كه حرمت او را شكستند و پيراهن از پيكر به خون خفته اش درآوردند و خاندانش را به گونه اي در شهرها به اسارت بردند كه برخي از جهال و اوباش به فكر به كنيزي گرفتن دختران پيامبر افتادند.
آري! كسي كه اين گونه بر او سوگواري نكند، قدر و منزلت قهرمان قهرمانان را نشناخته است.
پاورقي
[1] بحارالانوار، ج 12، ص 209.
[2] بحارالانوار، ج 2، ص 44.وسائل الشيعة (آل البيت) ج 12، ص 101.
[3] بحارالانوار، ج 20، ص 257.
[4] بحارالانوار، ج 45، ص 330.