بازگشت

آيا هنگام آن نرسيده است؟


خداوند در قرآن شريف مي فرمايد:

«الم يان للذين آمنوا ان تخشع قلوبهم لذكر الله و ما نزل من الحق....» [1] .

آيا براي كساني كه ايمان آورده اند هنگام آن نرسيده است كه دل هايشان براي خدا و آنچه از حق فرود آمد، نرم گردد؟

آيا به راستي پس از اين كه به شما قدرت تعقل و انديشه عنايت شد و پس از اين كه نشانه هاي خدا را در كران تا كران وجود خود و در آسمانها و زمين و از هر ذره ي ناچيز تا برگ درخت و گياهي مشاهده كرديد و پس از اين كه تحولات عبرت انگيز روزگار و دگرگوني وضعيت غفلت زدگان را نگريستيد و آيات خدا از هر سو بر شما تلاوت شد و پس از عمري كه در آن هر كس پند پذير بود مي پذيرفت و از هر سو هشدار دهندگان به سويتان آمدند، نداهاي اندرز و موعظه از گذشته و آينده فرا رسيد و پس از اينكه روزگاري در اسلام و ادعاي مسلماني و پذيرش دين خدا بر شما سپري شد؛ با اين همه آيا باز هم وقت آن نرسيده است كه دل هاي شما به ياد خدا نرم و خاشع گردد؟

آيا هنگام آن فرا نرسيده است كه دل هاي شما به ياد خدا خاشع گردد؟ و


هنگامي كه او را به ياد آورديد از ايمان آورندگان به او باشيد از آنان كه چون نام خدا برده شود، خوف و هراس بر دل هايتان چيره گردد و شما را از گناه و نافرماني او باز دارد.

آيا هنگام آن نرسيده است كه ايمان آورندگان با درك و دريافت عظمت پروردگار خويش، دل هايشان به ياد او و براي او خاشع گردد و او را بخوانند و در زمره ي كساني در آيند كه وقتي در پيشگاه او به نماز برخاستند و او را طرف سخن خود يافتند، از كساني باشند كه در نمازهايشان خشوع مي ورزند. [2] .

دريغا! عمر گرانمايه به پايان رسيد و دو ركعت نماز خاشعانه و خالصانه براي خدا نخواندي! پس اينك، يك نماز واقعي براي خدايت بخوان! چرا كه ممكن است همان نماز، آخرين نماز شما باشد.

آيا هنگام نرسيده است كه ايمان آورندگان و كساني كه نيك مي دانند كه هيچ سود بخش و پناهگاهي جز خدا نيست، قلب هايشان براي او نرم گردد و انديشه و سخني جز ياد او نداشته باشند؛ آن گاه از كساني باشند كه چيزي نمي نگرند جز اينكه پيش از آن و پس از آن و همراه آن، خدا را مي بينند.

آيا وقت آن نرسيده است كه ايمان آوردگاني كه عمر گرانبهاي خويش را در بيگانگي از خدا سپري نموده و در عمرشان حتي يك روز و يك ساعت خدا را ياد نكرده اند، اينك لحظه اي به خود آيند و قلب هايشان با احساس خوف خدا نرم گردد، بدان اميد كه همين احساس عظمت خدا سر آغاز توبه و بازگشت آنان به سوي پروردگارشان باشد و آن گاه پس از عمري روي گرداني و بريدگي از حق، بار ديگر رابطه برقرار گردد و در همان حال با قطع رابطه از خدا از دنيا نروند؟

آيا هنگام آن نرسيده است كه ايمان آوردگان به خدا و آنانكه شناخت دوستان خدا روزيشان شده است، با فرا رسيدن ماه خونبار محرم و پديدار شدن هلال خونرنگ عاشورا، دل هايشان به ياد پيشواي بزرگ توحيد گرايان حسين عليه السلام نرم گردد و بر او بگريند؟ چرا كه اين سوگواري به آن حضرت نشانه ي ايمان به خدا و خشوع دل در برابر اوست؛ همان گونه كه: «دوستي حسين، دوستي خداست و دشمني او دشمني خدا.»

و كسي كه با او دوستي ورزد، به خدا دوستي ورزيده و هر كسي به او تمسك


جويد به خدا تمسك جسته و آن كه او را زيارت كند، خدا را زيارت كرده و هر كه قلبش به ياد او خاشع گردد، به ياد خدا خاشع گشته است، آيا به راستي وقت آن نرسيده است؟

آيا مردم را با اندوهي جانكاه كه قلب هايشان لبريز از غم و چشمانشان را گريان كرده است، نمي نگريد؟

پس، شما اي ايمان آوردگان! بدانيد كه اينك، هنگام خشوع قلب، به ياد حسين عليه السلام است، خشوعي كه به ياد خدا و خشوع در برابر او بر مي گردد.

پس، خدا را با ياد حسين عليه السلام بسيار ياد كنيد، با ياد بزرگ مردي كه ياد او به ياد خدا برمي گردد و قلب هايتان با گريه بر حسين و برپا ساختن سوگواري او نرم و خاشع گردد، كه خشوع به ياد او، به خشوع در برابر خدا بر مي گردد.


پاورقي

[1] سوره ي حديد، آيه ي 16.

[2] سوره ي مؤمنون، آيه ي 2.