بازگشت

انتخاب راه و راهنما


چهاردهمين نداي خدا به بندگان اين است كه آنان را به گزينش راه صحيح و راهنماي درستي براي گام سپردن در راه خدا وعبادت او فرا مي خواند ومي فرمايد:

«ان هذه تذكرة فمن شاء اتخذ الي ربه سبيلا.» [1] .

اين قرآن اندرزي است حكيمانه، پس هر كس كه مي خواهد راهي به سوي پروردگارش بر گزيند.

و راه حسين عليه السلام بزرگترين، پر شكوه ترين، استوارترين، روشن ترين، آسان ترين و نزديك ترين راه ها به سوي خداست و خودش پيشوا و راهنمايي والا.

آري! نداهاي چندگانه اي كه ترسيم شد، نمونه هايي از انبوه نداها و خطاب هاي خدا به بندگان و نمونه هايي از مقررات اوست.

بدين گونه مي توان ساير پيام ها و نداهاي الهي در قرآن، از قبيل خطاب به تجارت سودمند و رهايي بخش از عذاب دنيا و آخرت و... را بدانها قياس كرد و ثمره ي هر كدام هم با بيان و سبكي كه گذشت، قابل دريافت است.بنابراين، آنچه نيامده است با آنچه ترسيم شد، قابل دريافت است و ذره اي اغراق و مبالغه گويي هم در مورد حسين عليه السلام و آثار و خواص توسل و اقتداي عارفانه به او، در كار نيست.

2- اين گونه نداهاي تكويني خدا، به سوي انسان در مراحل مختلف مرگ و عالم برزخ نيز، با توسل عارفانه و عاشقانه به حسين عليه السلام آسان مي گردد، چرا كه از وسايل نجات بخش آن حضرت يكي هم نثار اشك بر او و دگرگون شدن حال به هنگام به ياد آوردن، سياست ناجوانمردانه رژيم سياهكار اموي با اوست و از خواص اين توسل آن است كه پيامبر و امامان نور عليهم السلام در آسانه ي مرگ بر بالين چنين انسان پاكباخته اي حاضر، و ضمن درود و تحيت بر او، بشارت به نجات و فلاح او مي دهند و از اين بشارت به گونه اي خوشحال و شادمان مي گردد كه اثر شادماني تا روز رستاخيز در اعماق قلبش موج مي زند و به واسطه آن همه ي نداها و خطاب هاي


تكويني، لحظات حتضار و عالم برزخ بر او آسان مي گردد و اين گونه نجات مي يابد. [2] .

3- مرحله ي سوم، مرحله ي خطاب هاي غضب آلود و به ستوه آورنده اي است كه طي آن فرمان بازداشت، كيفر، به بند و زنجير كشيدن و به دوزخ افكندن گناهكاران زشت كردار، صادر مي شود و نجات اين مرحله ي سخت نيز با توسل و اقتداي عارفانه و خالصانه بر حسين عليه السلام نه تنها ممكن است؛ بلكه همه ي آنها را مي توان به نداهاي مهر و محبت تبديل ساخت.

دليل اين سخن آن است كه خود پيامبر ضمانت ملاقات زائر عارف و وظيفه شناس حسين عليه السلام را نمود و وعده داد كه:

«من تعهد مي كنم كه در روز رستاخيز ضمن ملاقات با زائر حسين عليه السلام دستش را بگيرم و از مراحل هول انگيز و سختي هاي قيامت، نجاتش بخشيده و او را به بهشت درآورم.» [3] .

با اين بيان در روز قيامت و در آستانه ي رستاخيز و به هنگامه ي خطاب خدا بر كيفر و عذاب گناهكاران، به بركت توسل عارفانه و خالصانه بر حسين عليه السلام به اين اكتفا نمي شود كه اين خطاب ها از زائران و سوگواران او برداشته شود، بلكه فراتر از اين خواهد بود و اين محبت عميق به او و زيارت عارفانه ي او... به صورت كارهاي شايسته جاودانه و اعمال قبول شده اي در خواهد آمد كه همواره به حساب انسان واريز مي گردد.

آري! به وسيله ي حسين عليه السلام دوزخ و دروازه ي بزرگ بهشت كه به نام مقدس اوست، گشوده مي شود و به وسيله ي او ورود از هر دردي از درب هاي بهشت، ميسر مي شود، چرا كه او باب بهشت است و كليد درب هاي آن.و اوست كه باعث مسدود شدن طبقات مختلف جهنم است.


پاورقي

[1] سوره ي دهر، آيه ي29.

[2] بحارالانوار، ج 44، ص 290.

[3] بحارالانوار، ج 44، ص 235.