بازگشت

روز سهمگين رستاخيز


مرحله ي ديگري فرامي رسد و به صورت ديگري مخاطب مي شوي اين بار بدين صورت:

«اقرأ كتابك كفي بنفسك اليوم عليك حسيبا.» [1] .

هان اي انسان! كارنامه ي عمل خويش را بخوان.امروز تو خود براي حسابرسي از خويشتن بسنده اي.

و تو كارنامه ات را به دست راست يا چپ و يا از پشت سرت، دريافت مي داري و آن را به دست خود مي گشايي و مي خواني، اما چه خواندني؟ يا با حالتي اندوهبار و شرمسار خواهي گفت:

«يا ليتني لم اوت كتابيه و لم ادر ما حسابيه.» [2] .

اي كاش هرگز كارنامه ي زندگيم را به دستم نداده بودند وندانسته بودم كه حسابم چيست.

و يا برق شادي از ديدگانت درخشيدن خواهد گرفت و فريادخواهي كشيد كه: «فيقول هآؤم اقرؤا كتابيه.» [3] .

هان اي مردم! بياييد كارنامه ي زندگي مرا بخوانيد، من يقين داشتم كه حساب خويشتن را ملاقات خواهم كرد.

باز مرحله ي ديگري از راه مي رسد، اين بار به برخي ندا مي رسد كه:

«يا عباد لا خوف عليكم اليوم و لا انتم تحزنون.» [4] .

هان اي بندگان من! اينك، امروز نه بيم و هراسي بر شما خواهد بود و نه اندوهگين خواهيد شد.

و به برخي بدين صورت كه:

«و امتازوا اليوم ايها المجرمون.» [5] .

هان اي جنايتكاران! اينك روز جدايي است، كناره گيريد و از هم جدا شويد.


باز هم صحنه ي ديگر رستاخيز پديدار مي گردد و اين بار خطاب به فرشتگان در برخورد با بندگان است.

در مورد گناهكاران فرمان مي رسد كه:

«وقفوهم انهم مسؤولون.» [6] .

آنان را بازداشت كنيد، چرا كه آنان مسئول عملكرد خويش اند و بايد بازخواست گردند.

اما در مورد ايمان آورندگان دستور مي يابند كه با مهر و محبت بسيار با آنان روبرو گردند و به آنان اطمينان دهند كه:

«الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنة التي كنتم توعدون.» [7] .

نترسيد و اندوهگين مباشيد اينك شما را به بهشتي كه وعده داده شده ايد بشارت باد.

و باز مرحله ي ديگر و دستورات ديگري و اين بار فرمان كيفر شديد برخي سردمداران جنايتكار صادر مي گردد و به فرشتگان ندا مي رسد كه:

«خذوه فغلوه.» [8] .

او را بگيريد و به زنجيرش بكشيد.

و راستي كه چه بازداشت و به زنجير كشيدن وحشتناكي! كه نه عشيره اش مي تواند نجاتش دهد و نه خاندانش و نه راه نجات ديگري برايش خواهد بود: و نيز خطاب مي شود كه:

«ثم الجحيم صلوه.» [9] .

اينك او را به آتش هاي شعله ور دوزخ بكشانيد.

و ندا مي رسد كه:

«ثم في سلسلة ذرعها سبعون ذراعا فاسلكوه.» [10] .

اينك او را در زنجيري به درازاي هفتاد ذراع به بند بكشيد.

و تو چه مي داني كه اين گونه به زنجير كشيده شدن يعني چه؟ آن هم به زنجيري بسان زنجيرهاي دنيا و نه آن گونه كه فردي را در دنيا به زنجير مي كشند، بلكه در


شرايط بسيار دردناك و هراس انگيزي، جز آنگونه كه در دنيا ديده و يا شنيده ايم.

و نيز به فرشتگان در مورد انسان خطاب جديدي مي رسد كه: يا با تو انسان روبه رو شوند و اين گونه سخن گويند:

«و قال لهم خزنتها سلام عليم طبتم فادخلوها خالدين.» [11] .

درود بر شما، بهشت برايتان خوش باد بدانجا وارد شويد و در آنجا جاودانه بمانيد.

و يا طبق اين دستور عمل كنند كه:

«خذوه فاعتلوه الي سواء الجحيم - ثم صبوا فوق رأسه من عذاب الحميم.» [12] .

او را بگيريد و با خشونت تمام به درون شعله ها و شراره هاي دوزخش كشيد و بر سرش آب جوشان بريزيد.

و باز مرحله ي ديگري فرامي رسد، اين بار در برابر خطابهايي كه سخت عتاب آميز است و تو را در حضيض ذلت و ناتواني و در كمند دلهره و هراس قرار مي دهد؛ ندا مي رسد كه:

«يا معشر الجن و الانس ان استطعتم ان تنقذوا من اقطار السماوات و الارض فانفذوا....» [13] .

هان! اي گروه جنيان و آدميان! اگر مي توانيد كه از كرانه ها و كنارهاي آسمانها و زمين بيرون رويد، برويد....

و ندا مي رسد كه:

«... اخرجوا انفسكم اليوم تجزون عذاب الهون بما كنتم تقولون علي الله غير الحق....» [14] .

(هان اي گناهكاران!) روح خويشتن را (نيك) از كالبدتان خارج سازيد كه امروز عذاب خواركننده اي را پاداش خواهيد گرفت، چرا كه نسبت به خدا سخنان ناروا مي گفتيد و خود را بزرگتر از آن مي پنداشتيد كه آيات خدا را بپذيريد.

و ديگر خطاب هاي درهم كوبنده اي كه متوجه دوزخيان مي گردد و بدانها گفته مي شود كه:


«اصلوها فاصبروا او لا تصبروا سواء عليكم....» [15] .

اينك به دوزخ درآييد كه در آن شكيبايي بورزيد يا شكيبايي نورزيد، براي شما يكسان است؛ چرا كه تنها به آنچه در دنيا انجام مي داديد، كيفر مي شويد.

و اين گونه مورد خطاب قرار خواهي گرفت كه:

«ذق انك انت العزيز الكريم.» [16] .

بچش كه تو مي پنداشتي بسيار عزيز و گرانمايه هستي!

آري! اين خطاب ها و نداهاي هفتگانه ي اخير، برخاسته از دو سلسله خطاب ها و فرمان هاي تكليفي و ارشادي خدا، به خلق است كه در آغاز بحث ترسيم شد.اينك وضعيت خويش را نيك بنگر كه آن فرمان ها را به خوبي به كار بستي يا براي اين كيفرهاي دردناك آماده شده اي، كداميك؟


پاورقي

[1] سوره ي اسراء، آيه ي 14.

[2] سوره ي حاقه، آيه ي 26 و 25.

[3] سوره ي حاقه، آيه ي 19.

[4] سوره ي زخرف، آيه ي 68.

[5] سوره ي يس، آيه ي 59.

[6] سوره ي صافات، آيه ي 24.

[7] سوره ي فصلت، آيه ي 30.

[8] سوره ي حاقه، آيه ي 30.

[9] سوره ي حاقه، آيه ي 31.

[10] سوره ي حاقه، آيه ي 32.

[11] سوره ي زمر، آيه ي 73.

[12] سوره ي دخان، آيه ي 47 و 48.

[13] سوره ي رحمن، آيه ي 33.

[14] سوره ي انعام، آيه ي 93.

[15] سوره ي طور، آيه ي 16.

[16] سوره ي دخان، آيه ي 49.