بازگشت

از آدميان


خداوند از ميان بندگانش، به آن حضرت، ياراني عنايت فرموده است كه به تعبير خودش، شايسته تر و وفادارتر از آنان را به پيشوايي از پيشوايان نور عنايت نفرموده است؛ [1] كه اين واقعيت با نگرش به فداكاري و جوانمردي آنان در حماسه ي جاودانه ي


عاشورا به خوبي جلوه گر است.

و نيز از ميان انسان ها، انبوه شيفتگان و شيعياني را به او داده است كه نسبت به وجود گرامي او مهر و محبت ويژه اي دارند و آن را به گونه اي ابراز و آشكار مي سازند كه گاه با هيچ معيار و ملاك مادي سنجش پذير نيست.

و گاه چنان سرمست مهر او مي شوند و در سوگواري بر او، به كارهايي دست مي زنند كه نه تنها با تقرب به خداي امام حسين عليه السلام نمي سازد، بلكه سر از نافرماني او درمي آورد؛ همان گونه كه برخي در عاشورا به ياد نام و عزاداري آن حضرت، به خود صدمه مي زنند و يا خود را زخمي مي سازند.

به طوري كه گزارش شده است در برخي نقاط گيتي گروهي از شيفتگان به آن حضرت در روز جانسوز عاشورا، ضمن وارد آوردن صدمات و جراحات بر خود، كاالي را حفر نموده و آن را مملو از مواد آتش زا مي سازند و پس از مشتعل ساختن آن، به شيوه ي خاص عزاداري و سوگواري خود، بر سر و سينه زنان، به درون آتش هاي شعله ور مي روند و از حرارت عشق به آن حضرت، چنانند كه گويا آتش در آنان اثر نمي گذارد و خود با صراحت مي گويند كه ما حرارت آتش را احساس نمي كنيم.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 44، ص 392.