بازگشت

غيرتمندي و عزت نفس


از صفات برجسته ي انساني يكي هم غيرتمندي است.غيرتمندي و غيرت ورزي به خود و به خاندان و يارانش

در مورد غيرت ورزي به خويشتن انبوه سخنان افتخارآفرين و اشعار حماسي و سروده هاي پرمحتوا و ستم سوزش، به هنگام يورش قهرمانانه به سپاه دشمن، بلندآوازه و شناخته شده است.

همان گونه كه عملكرد غيرتمندانه و افتخارآفرين او بسيار است، كه اينك يك نمونه ي آن را كه قلب ها را جريحه دار مي سازد، مي نگريم:

در روز جاودانه ي عاشورا هنگامي كه آن حضرت بر اثر شدت زخم ها و ضربت كاري عنصر ددمنشي به نام صالح بن وهب، توان نشستن بر فراز مركب و ادامه ي دفاع را از دست داد و به طرف راست چهره ي مقدسش، بر روي خاك افتاد؛ همان ويژگي غيرتمندي و عزت نفسش بدو اجازه آرميدن بر روي خاك و شنيدن شماتت دشمن بي فرهنگ را نداد؛ به همين جهت با زحمت بسيار بپا خاست و اين بار بر روي پاي خويش به دفاع از حق پرداخت.

پس از چندي شدت صدمات وارده، قدرت ايستادن را نيز از او سلب كرد، به ناچار در وسط ميدان نبرد نشست و در حالي كه حلقه محاصره بر او تنگتر مي شد، غيرتمندانه و شجاعانه به دفاع از حق ادامه داد.اين مرحله نيز با شدت يافتن زخم ها و ادامه ي خونريزي غير ممكن شد و پيشواي غيرتمندان عالم، در واپسين لحظات شهادت قرار گرفت؛ اما شگفتا كه در آن لحظات نيز به زحمت بپا مي خاست و بر خاك مي افتاد تا دشمن، كار او را تمام شده ننگرد و جرأت جسارت و شماتت نيابد.... [1] .

غيرتمندي و غيرت ورزي او در مورد خاندانش نيز درس آموز و شنيدني است.او تمام تلاش خويش را براي تدابير دفاعي به كار گرفت.

با حفر خندق بر اطراف خيمه ها، با افروختن آتش هاي شعله ور و پرشراره در درون خندق [2] و با فراخواندن پياپي دشمن زبون، كه:

«اقصدوني بنفسي و اتركوا حرمي.»

شما با من در پيكاريد نه با خاندانم، پس به خيمه ها نزديك نشويد.


و اين غيرتمندي به جايي رسيد كه با شنيدن خبر هجوم به خيمه ها، آب گوارايي را كه با زحمت بسيار بدان دست يافته و براي نوشيدن به دهان نزديك ساخته بود به زمين پاشيد و با همان حالت عطش براي دفاع از خيمه ها شتافت. [3] .


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 45، ص 54 و 55.

[2] بحارالانوار، ج 45، ص 4.

[3] بحارالانوار، ج 45، ص 51.