بازگشت

شجاعت


همان گونه كه در روايات وارد شده است او شجاعت نياي بزرگش را به ارث برده است. [1] به همين جهت شهامت و شجاعتي در روز جاودانه عاشورا از او تبلور يافت كه به حق سمبل و نمونه شد.اين بدان معنا نيست كه از پدر گرانمايه اش علي عليه السلام شجاع تر بود همان گونه كه برخي ساده انديشان تصور كرده اند، بلكه حقيقت اين است كه براي تجلي شجاعت او، شرايطي فراهم شد كه نه براي پدرش اتفاق افتاد و نه براي ديگر قهرمانان و شجاعان پرآوازه ي روزگار.

«عبدالله بن عمار» در اين مورد مي گويد: «من هرگز قهرمان محاصره شده اي را شجاع تر و استوارتر از او نديدم.او با اين كه فرزندان و ياران و مردان خاندانش در يك پيكار نابرابر به شهادت رسيده بودند، خود هم چنان شهامتمندانه و با قوت قلب و ثبات قدم در برابر امواج جاهليت ايستاده بود، به تنهايي به ده ها هزار تن نيروي دشمن، يورش قهرمانانه مي برد و آنان از برابرش بسان ملخ هاي پراكنده و از هم گسيخته فرار مي كردند.» [2] .


يورش قهرمانانه ي يك پيكارگر، بر ده ها هزار نفر، از قوت قلب سرچشمه مي گيرد و از شجاعت وصف ناپذير حكايت مي كند كه فراتر از صولتي است كه هزيمت و پراكندگش ملخ وار دشمن زبون را باعث مي شود.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 43، ص 263.

[2] بحارالانوار، ج 45، ص 50؛ تاريخ طبري، ج 5، ص 452.