بازگشت

نيايش و راز و نياز


يكي از دلايل به تأخير افكندن پيكار با دشمن، يافتن فرصت ديگري براي راز و نياز و مناجات و نيايش با خدا در شب عاشورا بود.به همين جهت پس از پاسي از


شب به دعا مشغول شد و تا صبحگاه در حال نيايش بود و دعاي شبانگاهي اش به اين دعاي صبحگاهي پيوند خورد كه فرمود:

«اللهم انت ثقتي في كل كرب و رجائي في كل شدة و انت لي في كل امر نزل بي ثقة وعدة، كم من كرب يضعف عنه الفؤاد و تقل فيه الحيلة و يخذل فيه الصديق و يشمت فيه العدو، انزلته بك و شكوته اليك رغبة مني اليك عمن سواك، ففرجته....» [1] .

بار پروردگارا! تو در هر غم و اندوه پناهگاه و در هر رخداد سخت و ناگوار مايه ي اميد و در هر حادثه اي پناه و سلاح من هستي.چه بسيار غم هايي كه دل ها در برابر آن ناتوان و راه چاره در برطرف ساختن آن، مسدود مي گردد و دوستان و دشمنان، زبان به سرزنش و نكوهش مي گشايند، كه من همه را به بارگاه تو آوردم و به تو شكايت كرده و از ديگران قطع اميد نمودم و تنها تو بودي كه به داد من رسيدي و اين غم هاي كمرشكن را برطرف ساختي و مرا از امواج سهمگين بلا، رهانيدي.

و آخرين دعاي او در حالي كه با بدن غرقه در خون بر خاك افتاده بود اين بود:

«اللهم متعال المكان، عظيم الجبروت، شديد المحال، غني عن الخلائق، عريض الكبرياء، قادر علي ما تشاء، قريب الرحمة، صادق الوعد، سابق النعمة، حسن البلاء، قريب اذا دعيت، محيط بما خلقت، قابل التوبة لمن تاب اليك، قادر علي ما أردت، و مدرك ما طلبت و شكور اذا شكرت... انا عترة نبيك و ولد حبيبك محمد صلي الله عليه و آله و سلم.» [2] .

اي خدايي كه مقاومت بسي بلند و والا و خشم و غضبت بر ستمكاران شديد و قدرتت از هر قدرتي فراتر است.

اي خدايي كه از مخلوق خويش بي نيازي و در بزرگي وعظمت فراگير و به آنچه بخواهي، پرتوان و در رحمتت بر بندگان نزديك و بر آنچه پديد آورده اي، احاطه داري.

اي خدايي كه هر كس از در توبه به سويت درآيد، پذيرايي و به آنچه بر انجامش، اراده كني توانا، آنچه را بخواهي درك مي كني و كسي را كه سپاست گويد، سپاس مي گويي.

خداوندا! ما خاندان و فرزندان پيامبر محبوب و برگزيده ي تو هستيم كه ما را مي كشند.


خداوندگارا! در رخدادها و حوادث بر ما گشايش و در گرفتاري ها راه نجات و رهايي، عنايت فرما....


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 45، ص 4؛ تاريخ طبري، ج 5، ص 423.

[2] بحارالانوار، ج 348، 101.