بازگشت

پيشواي ستوده


از ويژگي هاي آن حضرت يكي هم آن است كه مورد ستايش همگان است.

خدا، پيامبران، فرشتگان، صالحان، مؤمنان، تقواپيشگان، دوستان تا كافران و دشمنانش، همگي او را ستوده و همگي در وصف او سخن گفته اند.


خداوند آن حضرت را در قرآن مجيدش به صورت هاي گوناگون ستوده است.

براي نمونه:

1- او را مصداق كامل و جامع نفس مطمئنه شمرده است. [1] .

2- او را بهره ي عظيمي از رحمت خويش عنوان ساخته است. [2] .

3- او را والاترين پدراني قرار داده، كه احترام و تجليل از آنان را مقرر داشته است. [3] اينك... نيك بينديش كه آيا بر اين پدر والا، خدمتي كرده اي و شرط احسان را انجام داده اي؟

4- او را مصداق بارز و سالار شهيدان و كساني كه مظلومانه به خون خويش غلطيدند برشمرده است. [4] .

5- او را ذبح عظيم توصيف فرموده است. [5] .

6- او را رمز و روح و حقيقت «كهعيص» شمرد. [6] .


7- و نيز آن حضرت را با نام هاي مقدس و بزرگي چون فجر، [7] زيتون، [8] مرجان [9] و... نام نهاد.

8- و در ستايش شخصيت و عظمت او در سمت راست عرش مرقوم داشت: «ان الحسين مصباح الهدي و سفينة النجاة.» [10] .

به راستي حسين عليه السلام مشعل روشني بخش هدايت و كشتي نجات است.

9- و نيز در احاديث قدسي، آن حضرت را با عظمت بسيار مورد ستايش قرار داد كه از آن جمله حديث طولاني است كه، بخشي از آن ضمن فرستادن درود و سلام و رحمت و بركات خويش بر او از آن حضرت به عنوان نور اولياء خدا و حجت بر بندگان و ذخيره براي نجات گناهكاران ياد مي كند.آيا ستايش و تجليل از اين فراتر؟! [11] .



پاورقي

[1] اشاره است به آيه ي شريفه ي: «يا ايتها النفس المطمئنة ارجعي الي ربک راضية مرضية.» سوره ي فجر، آيه 28 - 27.تفسير نورالثقلين، ج 5، ص 577، بحارالانوار، ج 44، ص 218.

[2] اشاره است به آيه ي شريفه ي «... يؤتکم کفلين من رحمته.» سوره ي حديد، آيه 28.تفسير نورالثقلين، ج 5، ص 252.بحارالانوار، ج 43، ص 269 و 307 و ج 67، ص 54.

[3] اشاره است به آيه ي شريفه ي: «و وصينا الانسان بوالديه احسانا.» سوره ي احقاف، آيه ي 15.بحارالانوار، ج 43، ص 246.

[4] اشاره است به آيه ي شريفه ي: «من قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا.» سوره ي اسراء، آيه 33.تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 162 و بحارالانوار، ج 44، ص 219، 218 و ج 45، ص 298 و ج 51 ص 35 - 30.

[5] اشاره است به آيه ي شريفه ي: «و فديناه بذبح عظيم.» سوره ي صافات، آيه ي 107.تفسير نورالثقلين، ج 4، ص 430 و بحارالانوار، ج 44، ص 226.

[6] اشاره است به آيه ي شريفه ي «کهيعص» سوره ي مريم، آيه 1.در حديثي از حضرت ولي عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) آمده است:... حضرت زکريا در مناجات خود عرضه داشت:

«پروردگارا! هر گاه نام حضرت محمد و علي و فاطمه و حسن عليهم السلام را مي برم، غصه هايم برطرف مي شود و آرامش خاطر مي يابم، ولي هنگام بردن نام حسين عليه السلام اشک هايم جاري مي شود و آه جانسوز از سينه ام برمي خيزد.»

خدا، جريان شهادت او را بيان نمود و فرمود: «کاف» نام کربلا است و «هاء» اشاره به هلاکت عترت پاک اوست و «ياء» اشاره به يزيد است که از هر گونه ستم و ظلم به حضرت حسين دريغ نورزيد و «عين» اشاره به عطش و تشنگي او و «صاد» اشاره به صبر و مقاومت او.

آن گاه حضرت زکريا منقلب شد و سه شبانه روز از مسجد بيرون نيامد و در عزاي حسين عليه السلام گريه ها و ناله هاي جانسوز سر داد... و گفت: «پروردگارا! به من فرزندي عنايت فرما و او را نور چشمم قرار ده و مرا شيفته ي محبت او نما! آن گاه قلبم را در مصيبت او جريحه دار ساز! تا با حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم پيغمبر اسلام شريک غم باشم.»

خداوند به او، حضرت يحيي را عنايت فرمود.يحيي نيز همانند حسين عليه السلام شش ماهه به دنيا آمد.بحارالانوار، ج 44، ص 223 و ج 52، ص 84.

[7] اشاره است به آيه ي شريفه ي: «والفجر و ليال عشر.» سوره ي فجر، آيه ي 1 و 2.تفسير نورالثقلين، ج 5، ص 606 و بحارالانوار، ج 44، ص 218.

[8] اشاره است به آيه ي شريفه ي: «والتين و الزيتون.» سوره ي تين، آيه ي 1.تفسير نورالثقلين، ج 5، ص 571.بحارالانوار، ج 43، ص 291.

[9] اشاره است به آيه ي شريفه ي: «يخرج منهما اللؤلؤ و المرجان.» سوره ي رحمن، آيه 22.تفسير نورالثقلين، ج 5، ص 191.بحارالانوار، ج 43، ص 32.

[10] عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 60 و بحارالانوار، ج 36، ص 205 و ج 94، ص 184.

[11] بحارالانوار، ج 44، ص 238.