بازگشت

زمينه هاي حركت بزرگ اجتماعي


هر جريان اجتماعي، در صورتي اميد موفقيت آن مي رود كه زمينه اجتماعي آن فراهم باشد، بلكه مي توان گفت كه بدون فراهم بودن زمينه، هيچ جريان اجتماعي شكل نمي گيرد. نهضت امام حسين (ع) نيز از اين معيار مثتثنا نبود. حركتي فراگير كه مي خواهد سراسر جهان اسلام را پوشش دهد، بايد زمينه اجتماعي آن فراهم باشد. بايد بخش بزرگي از جامعه، در انديشه و رفتار، از آن حركت حمايت كند. با يك نگاه مي توان ديد كه زمينه اجتماعي نهضت حسيني كاملاً فراهم بوده است؛ زيرا از سويي حكومت ستم پيشه چندين ساله حزب عثمانيه، ناهنجاري هايي را پديد آورده بود كه مردم به ستوه آمده بودند و از سوي ديگر، پس از مرگ معاويه، اقتدار سياسي بني اميه رو به افول گذاشته بود. از سوي سوم، انديشه هاي بالنده تشكل هم سوي اهل بيت در حجاز و عراق به ويژه در كوفه و بصره، به جانب رهبري امام حسين (ع) معطوف شده بود. مردم امام را با جان و با عزمي محكم، براي هواداري از ايشان فرا خوانده بودند كه اين دغدغه ها در زمان معاويه هم بود. مروان در نامه اي به معاويه به اين حقيقت اشاره مي كند كه نگاه سران و شخصيت ها در حجاز و عراق، به سوي حسين است: «ان رجالاً من اهل العراق و وجوه اهل الحجاز يختلفون الي الحسين.» [1] .

و حتي مردم كوفه به طور رسمي و محرمانه نامه نوشتند و از امام حسين (ع) خلع معاويه را خواستار شدند. [2] .

نامه هاي هزاران نفر از سران و توده هاي شيعه در عراق، براي دعوت از حضرت به عراق نيز گواه صادقي بر وجود زمينه هاي فرا گير حركت اجتماعي است. تعداد نامه هاي مردم عراق را هيجده هزار و هم چنين چهل هزار يا صدهزار هوادار شمشير به دست، نقل كرده اند. [3] .

امام (ع) نيز بر اساس همين دعوت ها پس از بررسي و اطمينان، دعوت مردم عراق را پذيرفت و حتي به پيشنهادها و انتقادهاي بسياري كه ايشان را از رفتن به عراق برحذر مي داشت، توجهي نكرد و مصمم حركت خود را به سوي كوفه ادامه داد. امام تا آخرين لحظه تلاش كرد كه خود را به كوفه برساند و حتي خبر شهادت يارانش در كوفه، ايشان را از رفتن بدان سو منصرف نساخت. تنها آن هنگام كه در محاصره سپاه سي هزار نفري عبيدالله قرار گرفت، از رسيدن به كوفه نااميد شد؛ زيرا در شيوه امام، توجه به خواسته ها و حمايت مردم، كه زمينه شكل گيري مديريت شايسته سالاري و مردم سالاري ديني است، يك اصل است. از سوي ديگر، گسيل سپاه عظيم سي يا چهل هزار نفر [4] از كوفه براي ستيز با امام حسين (ع) و ياران اندك ايشان گواه ديگري بر آماده بودن زمينه حركت اجتماعي امام است؛ زيرا تعداد سپاه امام حسين (ع) حدود دويست نفر بود كه بيش تر آنان زنان وكودكان بودند. چرا حزب عثمانيه سپاهي سي يا چهل هزار نفري را براي جنگ با امام حسين (ع) بسيج كرد؟ مگر براي از پاي درآوردن يك كاروان دويست نفري، چه تعداد نيرو و تجهيزات لازم است؟ بسيج اين تعداد نيرو، گواه بر اين است كه حزب عثمانيه، اينك با تسلط بر كوفه، مي خواهد از پيروان اهل بيت، زهر چشم بگيرد، مي خواهد يك نمايش قدرت نظامي به راه اندازد تا اعلام كند كه معارضه با حزب حاكم، چه پي آمدهايي ممكن است داشته باشد. هم چنين اين حزب، هنوز از حمايت پيروان اهل بيت از امام حسين (ع) نگران بود و هنوز اين خطر وجود داشت كه آن حضرت، با مردم كوفه ارتباط برقرار كند و در ميان آن جمعيت انبوه هوادار قرار گيرد كه در آن صورت، ديگر اوضاع را نمي شد كنترل كرد. به نظر مي رسدانگيزه بسيج اين سپاه عظيم، همين خطر پيروان اهل بيت بود كه هزاران نفر از آنان براي امام نامه نوشته و اينك در صدد حمايت از ايشان بودند. اين نكته، گواهي است بر اين كه پايگاه، نهضت و زمينه اجتماعي حركت امام حسين (ع) در سرتاسر كشور اسلامي، به ويژه در عراق و كوفه كاملاً فراهم بوده است. امام نيز هيچ گاه اين موضوع را ناديده نگرفت؛ زيرا زمينه موفقيت يك حركت اجتماعي را پشتيباني و هواخواهي مردم شكل مي دهد.


پاورقي

[1] رجال کشي، ص‏48.

[2] ارشاد، ج‏2، ص‏32.

[3] مروج الذهب، ج‏2، ص‏54؛ الامامة و السياسة، ج‏2، ج‏1، ص‏182؛ الاصابه، ج‏1، ص‏334.

[4] امالي مجلس، ج‏75، ص‏462؛ ينابيع الموده، ص‏394.