بازگشت

جريان بزرگ اجتماعي


هنوز خبر مرگ معاويه به طور رسمي در كشور اسلامي منتشر نشده بود كه يزيد، حاكم بني اميه، در نامه اي محرمانه به وليد، فرمان دار مدينه، امام حسين (ع) را به بيعت با خويش فرا خواند. وليد براي بيعت گرفتن از امام و عده اي ديگر از سران و شخصيت ها تدابيري را انديشيد. وي شبانه و در جلسه اي محرمانه، موضوع بيعت را با امام حسين (ع) مطرح ساخت. امام نيز كه با تدبيرهاي خاص امنيتي در آن جلسه حضور يافته بود، بيعت را به بعد موكول كرده، از جلسه بيروت رفت. موضوع بيعت امام حسين (ع) از دو جنبه، داراي اهميت است. امام نيك مي دانست كه حزب حاكم، به سادگي ايشان را رها نخواهد ساخت و امنيت حضرت را در حرم رسول خدا به خطر خواهد افكند. از اين رو، تصميم گرفت كه پس از امتناع از بيعت، شبانه به صورت پنهاني، به همراهي كاروان خويش مدينه را ترك كند. خروج نا به هنگام حضرت، آن هم با ويژگي كاروان، به همراه زنان و كودكان و دلاوران بني هاشم، خبر مهم روز شده و در مدينه و بسياري از مناطق كشور اسلامي منتشر گرديد. از سويي امتناع از بيعت و نيز خروج حضرت از مدينه، حزب حاكم را سخت به وحشت افكند؛ زيرا بني اميه به اين نكته واقف بودند كه بزرگ ترين خطري كه تخت و تاج آنان را تهديد مي كند، مخالفت اهل بيت است و اينك يك حركت و جنبش بزرگ در حال شكل گيري بود. براي پديد آمدن اين جريان بزرگ اجتماعي، اطلاع رساني و آگاهي دادن به جامعه، نقش محوري دارد. از اين رو، تلاش امام بدين سو معطوف بود كه به سمت و سويي حركت كند و شيوه اي را برگزيند كه به بهترين شكل بتواند از يك سو، انحرافات حزب حاكم را بازگو كند و از سوي ديگر، اهداف خويش را براي مردم بيان كند. به همين علت، حضرت مكه را، كه محل رفت و آمد همه اقشار از سراسر كشور اسلامي است، انتخاب كرد؛ به ويژه كه حركت امام (ع) در آخر ماه رجب شكل گرفت و ماه هاي پر فضيلت شعبان و رمضان در پيش بود كه بيش تر از هر زمان ديگر، در اين ماه ها مردم مسلمان براي انجام عمره مفرده به مكه روي مي آورند. افزون بر اين، موسم حج نيز در پيش بود كه براي اطلاع رساني به سراسر مملكت اسلامي، بهترين فرصت را فراهم مي ساخت. امام (ع) در مدت اقامت حدود چهار ماهه خويش در مكه و نيز در بين راه، از همه فرصت ها بهره برد، در هر ملاقاتي با گروه يا سران احزاب، همواره عليه بني اميه افشاگري مي كرد و انگيزه هاي خويش را از اقدام عليه بني اميه مطرح مي ساخت. با انتخاب اين شيوه، بيش تر جهان اسلام، در مدتي كوتاه از حركت و اقدام امام حسين (ع) با خبر شدند؛ به ويژه كه سياست هاي ناشيانه حزب حاكم، حرم امن الهي را نيز بر حضرت ناامن ساخته بود و امام مجبور شد حج خويش را تبديل كرده و نا به هنگام در روز هشتم ذي الحجه، از مكه به سوي عراق خارج شود. مجموعه اين اقدام ها بخش مهمي از اهداف امام را در جهت اطلاع رساني تأمين كرد؛ زيرا با بازگشت حجاج به موطن خويش، حوادث مكه، سخن روز مردم جامعه شد و خروج نابهنگام حضرت از مدينه و روي آوردن ايشان به مكه و موضع گيري هاي شفاف امام در برابر حزب عثمانيه، به مردم كشور اسلامي هشدار داده و بسياري از نگاه ها را به سوي خود معطوف ساخت؛ به ويژه مردم عراق و كوفه، كه پايگاه تشيع علوي بود، بيش از مردم ديگر جاها در صدد فرصت سازي بودند. آنان در زمان معاويه نيز از امام حسين (ع) خواسته بودند كه با خلع معاويه، رهبري امت را به عهده گيرد. [1] اينك با فرصت فراهم شده، هنگامي كه از حركت امام با خبر شدند، نامه هاي فراواني به ايشان نگاشتند و از حضرت به طور جدي خواستند كه به سوي پايگاه علوي روي آورد. [2] .

در مدت اقامت امام در مكه، تحولات بس مهمي روي داد كه اين فراخواني مردم كوفه،بزرگ ترين آن ها به شمار مي رفت، همان كه حزب حاكم از شكل گيري آن، سخت در هراس بود. امام پس از دريافت نامه هاي مردم عراق، ارتباط خويش را با آنان افزون ساخته و حتي به شهرهاي ديگر، مانند بصره نامه نگاشت و اهدافي را كه از قيام خويش دنبال مي كرده است به آگاهي سران احزاب و سران و اقوام شيعه رساند. [3] امام در رابطه با فراخواني مردم كوفه، اقدامي زودرس انجام نمي داد، بلكه با تدبيري حكيمانه، فرد زيرك و هوشمند و اميني چون مسلم بن عقيل را به سوي كوفه، براي بررسي اوضاع از نزديك اعزام داشت و به مردم هم نوشت كه اگر مسلم خواسته ها و پاي بندي آنان را تأييد كند، به سوي آنان خواهد رفت. [4] .

طبيعي است كه امام بايد در مكه اقامت داشته باشد تا از اوضاع كوفه خبري موثق و دقيق به دست آورد، كه نامه هاي متعددي را به همراه نامه نماينده خويش، مسلم دريافت مي كند كه مردم از صميم قلب خواهان رهبري شما هستند و دست بيعت با شما را مي فشرند. بنابراين، به سوي كوفه حركت نما. [5] .

از سوي ديگر، طرح ترور امام (ع) در حرم امن الهي، از سوي حزب حاكم طراحي شد و امام همام با آگاهي از اين توطئه و با توجه به فراخواني گسترده مردم عراق و تأييد آن از سوي نماينده خويش، نابه هنگام (روز هشتم ذي حجه) از مكه به سوي عراق حركت مي كند. بدين گونه مشاهده مي شود كه حضرت بهترين زمان را انتخاب كرده و بزرگ ترين پايگاه اطلاع رساني را در اختيار گرفت و اهداف خويش را به همه جا اعلام كرد و از ظرفيت ها و توانمندي هاي اجتماعي ياري طلبيد. طبيعي است كه با توجه به اوضاع نابسامان جامعه و با توجه به مرگ معاويه، كه به تازگي اتفاق افتاده بود، زمينه اجتماعي نهضت امام حسين (ع) كاملاً فراهم بود. امام در اين فرصت، از پشتيباني مردم، به ويژه مردم عراق، به خوبي آگاه و مطمئن شد و به اين امر مهم، كه در پديد آمدن جرياني اجتماعي و بزرگ نقش مهمي ايفا مي كرد، بيش تر توجه را داشت. در پديدار شدن اين حركت اجتماعي، ظرفيت، فرهنگ و حمايت آگاهانه مردمي، نقش مهمي بر عهده دارد و امام فرزانگان هيچ گاه اين مهم را از نگاه خود دور نداشت و انتخاب عراق، به مركزيت كوفه، بهترين گواه بر اين نكته است؛ زيرا امام از پشتيباني گسترده مردم عراق اطمينان حاصل كرد و از اين رو، با هيچ پيشنهادي كه امام را از رفتن به عراق منصرف سازد، موافقت نكرد، با اين كه از ايشان فراوان خواستند كه به سوي عراق نرود. اگر جريان اجتماعي، آن گونه كه پيش بيني مي شد، به پيش مي رفت و امام (ع) در جمع ياران خود در كوفه قرار مي گرفت، آن گاه اوضاع به هيچ وجه براي حزب عثمانيه قابل كنترل نبود و خطر جدي اقتدار سياسي آنان را تهديد مي كرد. به همين علت، حزب عثمانيه همه تلاش خود را به كار گرفت تا از رسيدن امام حسين (ع) به كوفه جلوگيري كند؛ زيرا بهترين زمينه براي حركت اجتماعي امام، در كوفه شكل گرفته بود.


پاورقي

[1] ارشاد، ج‏2، ص‏32.

[2] اخبار الطوال، ص‏229؛ مقاتل الطالبيين، ص‏99.

[3] اخبار الطوال، ص‏231؛ تاريخ طبري ج‏4، ص‏564.

[4] وقعه طف، ص‏96؛ تاريخ طبري، ج‏4، ص‏561.

[5] تاريخ طبري، ج‏4، 580.