بازگشت

آغازگر جنگ


در برخورد دو سپاه، تلاش امام (ع) بر اين محور متمركز است كه از جنگ و خشونت دوري شود و همواره پيشنهادها و راه حل هاي ديگري را ارائه مي كرد. [1] از سوي ياران امام حسين (ع) در مراحل گوناگون، پيشنهاد تهاجم مي شد؛ اما امام اين پيشنهاد را نمي پذيرفت و مي فرمود كه ما آغاز گر جنگ نخواهيم بود. [2] اين در حالي بود كه سپاه حزب عثمانيه، بر جنگ پاي مي فشرد و فرمانده سپاه خشونت و خيانت، عمر بن سعد هنگامي كه تير آغازين را رها ساخت، ديگر ابلهان را بر آن گواه گرفت و بر اين رفتار غيرانساني خويش افتخارمي كرد! [3] .

كدام يك از دو شمشير، شمشير خشونت است؟ آن شمشيري كه زورمداري را نصب العين قرار داده و هيچ راه حلي را پذيرا نيست و تنها به زور شمشير مي نازد يا آن كه از جان خود و همراهانش دفاع مي كند؟ آيا اين دو شمشير، يكسانند؟ آيا هر دو، تيغ خشونتند؟ چگونه مي توان هر دو را يكسان دانست و اظهار كرد كه «خشونت كربلا نتيجه خشونت در بدر و... است» و «خشونت، خشونت مي آورد» و «خون را نبايد با خون شست»؟! آيا بين اين دو شمشير، قضاوتي نيست؟ آيا تيغ جراح حاذق، كه غده سرطان را برمي دارد، با تيغ قداره بند قاتل يكسان است؟ آيا هر دو، تيغ خشونت و از دايره رأفت و مهرباني بيرونند؟ يا تيغ جراح، مظهر عطوفت و مهرباني و ارمغانش سلامتي و سعادت است؟ كدام انسان انديشمند و عاقلي اين دو را يكسان ارزيابي مي كند؟ دين در هيچ ميداني، تيغ شرر و خشونت نكشيده است. حتي نبرد بدر نيز نبردي دفاعي بود، دفاع از آرمان و هويت، دفاع در برابر آنان كه ديگران را از ديار خويش رانده بودند. مگر سران جبهه كفر، كه در بدر كشته شدند، همان هايي نبودند كه رسول خدا و يارانش را از وطن خويش بدون ارتكاب هيچ جرمي رانده بودند: «و كايّن من قريةٍ هي اشد قوة من قريتك التي اخرجتك؛ [4] .

يعني بسياري از اماكن و آبادي هايي كه توان مندي آنان فزون تر از جايي بود كه تو را از آن جاراندند». پيامبر رحمت، در دفاع از حيثيت پيروان خود، در برابر سران خشونت و جاهليت، شمشير مي كشد، آنان كه سيزده سال ياران حضرت را زير طاقت فرساترين شكنجه ها آزردند و به شهادت رساندند، آنان كه وطن حضرت را براي وي و يارانش آن گونه ناامن ساختند كه مجبور به هجرت شدند. دفاع در برابر احزاب جاهلي، خشونت نيست، شفقت و مهرباني است بر اساس معيار «ادع الي سبيل ربك بالحكمة و الموعظة الحسنة؛ [5] .

يعني مردم را با حكمت و زيباترين وعظ به راه خداي خويش فرابخوان». پيامبر با يك دست، برهان و حكمت و با دست ديگر، وعظ و شفقت را به ارمغان آورد و با اين دو شيوه، مردم را به سوي خدا فراخواند. آيا مي توان عاشورا را تلافي نبرد بدر دانست؟ آري، دفاع امام حسين (ع) در عاشورا دفاع از همان آرمان هايي است كه رسول خدا در بدر از آن ها دفاع كرد. شمشير امام حسين با آن شمشير يكسان است، نه با شمشير ابوجهل و ابوسفيان و نه با شمشير سپاه عبيدالله. آري، خون را با خون نمي توان شست؛ اما با خون مي توان از ريختن خون ها جلوگيري كرد كه ريختن خون قاتل، براي قصاص او با ريختن خون مقتول مظلوم، بسيار متفاوت است. كدام انسان عاقل، اين تفاوت را ناديده مي نگارد؟


پاورقي

[1] همان، ج‏4، ص‏624؛ فتوح البلدان، ج‏5، ص‏97.

[2] همان، ج‏4، ص‏624؛ اخبار طوال، ص‏252.

[3] تاريخ طبري، ج‏4، ص‏627؛ ارشاد، ح 2، ص‏101.

[4] محمد، آيه‏13.

[5] نحل، آيه 125.