بازگشت

انديشه استقرار دين


خطر دين زدايي از سوي حزب عثمانيه، بزرگ ترين خطر براي اسلام و امت اسلامي به شمار مي رفت. حزب عثمانيه، كه خاستگاه آن، جاهليت پيش از اسلام بود، با اساس دين در ستيز بود و بارها سران اين حزب، مانند ابوسفيان و معاويه سخن از مخالفت با دين به ميان آورده بودند. تلاش محوري عترت رسول خدا (ص) بر حمايت و دفاع از دين شكل گرفته بود و آنان جان خويش را سپر تهاجم عليه دين قرار دادند و راه خونين شهادت، با خون عترت، از اميرالمؤمنين تا امام عسكري (ع) هموار گشته است، همان انديشه شفاف و زلال، كه در گفتار علوي ظهور يافته است: «اذا حضرت بلية فاجعلوا اموالكم دون انفسكم و اذا نزلت نازلة فاجعلوا انفسكم دون دينكم؛ [1] .

اگر جان و آبروي شما را خطري تهديد كرد، مال خويش را سپر قرار دهيد و اگر دين شما را تهديد كرد، جان خود را سپر قرار دهيد». عترت از اين آزمون، به خوبي بيرون آمد و راه سرخ آنان گواه اين ادعا است. انديشه و رفتار امام حسين (ع) در دفاع از دين، ايثار و سپر بلاي دين قرار گرفتن است: «ان رسول الله قال: من رأي سلطاناً جائراً مستحلاً لحرم الله ناكثاً لعهد الله مخالفاً لسنة رسوله الله يعمل في عباد الله بالاثم و العدوان فلم يغيّر عليه بفعل و لا قولٍ كان حقاً علي الله ان يدخله مدخله. الا و ان هؤلاء لزموا طاعة الشيطان و تركوا طاعة الرحمن و اظهروا الفساد و عطلوا الحدود و استأثروا بالفي ء و احلوا حرام الله و حرموا حلاله و انا احق من غيّر؛ [2] .

رسول خدا فرمود: اگر كسي رفتار حاكم جابري را مشاهد كند كه حرام خدا را حلال مي پندارد و پيمان هاي الهي را نقض و بر خلاف راه و روش رسول خدا رفتار مي كند، با مردم رفتار ستمگرانه دارد و عليه وي اقدام نكند، مستحق عذاب الهي است. آگاه باشيد كه اينان (بني اميه) از شيطان پيروي مي كنند و به دستورهاي خدا پشت كرده اند و تباهي را رواج داده اند، حدود الهي را تعطيل ساخته و از بيت المال به سود خويش استفاده كرده و حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام مي پندارند و من سزاوارتر به دگرگون ساختن هستم. «ألا ترون ان الحق لما يعمل به و ان الباطل لا يتناهي عنه؛ [3] .

آيا مشاهده نمي كنيد كه به حق رفتار نمي شود و از باطل دوري گزيده نمي گردد». «انما خرجت لطلب الاصلاح في امة جدي و ان آمر بالمعروف و انهي عن المنكر؛ [4] .

من براي اصلاح اجتماعي و امر به معروف و نهي از منكر قيام كرده ام». «ان السنة قد اميتت و ان البدعة قد احييت؛ [5] .

مرگ سردي سنت هاي رسول خدا را فرا گرفته و بدعت دين سازي رواج يافته». كه اگر اين روش تداوم مي يافت، آن بر سر اسلام مي آمد كه بر مسيحيت آمد. «علي الاسلام السلام اذ قد بليت الامة براعٍ مثل يزيد». [6] .

بنابراين، تداوم دين رسول خدا مرهون ايثار و فداكاري عترتش است كه راه استقرار دين را با خون و شهادت، رنگين ساخت.


پاورقي

[1] وسائل الشيعه، ج‏11، ص‏451.

[2] تاريخ طبري، ج‏4، ص‏605.

[3] همان.

[4] فتوح البلدان، ج‏5، ص‏23.

[5] تاريخ طبري، ج‏4، ص‏565.

[6] فتوح البلدان، ج‏5، ص‏18.