بازگشت

انگيزه فرهنگ سازي


انگيزه حزب عثمانيه از اين فرهنگ سازي، يعني واژگون جلوه دادن چهره عترت و چهره سازي مثبت براي آل ابوسفيان، مصداق سازي براي جانشيني رسول خدا (ص) بود. آنان مي خواستند با كتمان ده ها حديث درباره فضيلت عترت پيامبر و شأن نزول آيات فراوان درباره آنان، كه زبان به زبان در ميان امت مسلمان در گردش بود، مصاديق واقعي عترت را در هاله ابهام فرو برده و به جاي آنان فرزندان ابوسفيان را معرفي كنند تا تصاحب منصب هاي اجرايي رسول خدا (ص)، مانند رهبري جامعه، بر آنان آسان گردد. به ديگر سخن، همان انگيزه اي كه در بيان شايستگي هاي اهل بيت دنبال مي شود و آنان را برترين و پاك ترين انسان ها و خويشان رسول خدا (ص) معرفي مي كند و نگاه ها را به سوي آنان معطوف مي دارد و حتي دوستي مردم با اهل بيت را مزد رسالت قلمداد مي كند: «قل لا أسئلكم عليه اجراً الا المودة في القربي ؛ به مردم بگو: من مزد رسالت جز مودت خويشانم نمي خواهم.» همين انگيزه را بني اميه در فرهنگ سازي و مصداق آفريني دنبال مي كردند. آنان از آل ابوسفيان چهره اي ساختند كه مردم شام، خويشاني نزديك تر از بني اميه به رسول خدا (ص) نمي شناختند [1] و در اين پندار بودند كه در آينده نيز بني اميه، شايسته و سزاوارترين افراد براي جانشيني پيامبر و تصدي رهبري جامعه خواهند بود.


پاورقي

[1] شورا، آيه‏23.