بازگشت

مقدمه


نهضت اصلاحي امام حسين (ع) يك جريان بزرگ اجتماعي است كه در تداوم جريان هاي پيش از آن، پديدار شده است. اين حركت اجتماعي، نه در زمان امام حسين (ع) آغاز شده و نه با شهادت آن حضرت پايان پذيرفته است، بلكه حلقه اي درخشان از حركت عترت آل رسول (ص) است كه پيش از امام حسين (ع) توسط دو امام همام، يعني امام علي (ع) و امام حسن (ع) آغاز گرديد و بعد از امام حسين (ع) نيز با تلاش امامان بعدي با شيوه هاي گوناگون ادامه يافت. انگيزه اصلي امام حسين (ع) از برپايي اين نهضت، رويا رويي با طرفندهاي خطرآفرين «حزب عثمانيه» [1] بود كه بنيان دين و امت اسلامي را تهديد مي كرد. هنگامي كه دين، نقشي محوري در ابعاد گوناگون اعتقادي، اخلاقي و رفتاري، بر اساس داده هاي فطري و نيز شؤون اجتماعي، سياسي و حكومت داري و هويت دادن به جامعه را بر عهده دارد، مخالفان دين ستيز نيز در مصاف با همين آرمان ها در ستيز خواهند بود. بر اين اساس، عترت رسول خدا (ص) محور استقرار دين الهي، تداوم راه و سيره آن حضرت، محور اصلي تشكيل جامعه ديني و قطب حركت بالنده اجتماعي است. به همين علت نيز همواره هدف تهاجم دشمنان و منحرفان، به ويژه بني اميه قرار گرفته است. اگر عترت نقش محوري خود را در جريان هاي اجتماعي و معادلات سياسي بعد از رسول خدا (ص) ايفا نمي كرد، هيچ گاه تا اين اندازه مورد غيض و غضب مخالفان قرار نمي گرفت. هم چنين به علت همگون بودن انديشه و رفتار عترت، بنيادهاي انديشه هاي اصلاحي امام حسين (ع) نيز با انديشه هاي علوي هماهنگ بوده و در تقابل با ناهنجاري هاي دوران امام حسين (ع) و پيش از آن مي باشد. به ديگر سخن، بنياد انديشه هاي اصلاحي، با نابه ساماني ها و دشمني هاي جبهه مقابل، پيوند دارد. از اين رو، آشنايي با اين نابه ساماني ها، در شفاف سازي و تبيين انديشه هاي اصلاحي تأثير به سزايي دارد. بررسي انديشه هاي امام (ع) با زمينه هاي ناهنجاري بني اميه - كه در اين نوشتار از آنان با عنوان «حزب عثمانيه» ياد مي شود و بعد از رسول خدا (ص) به صورت يك جريان و تشكل اجتماعي پديدار شد - همراه است. اين جبهه مخالف در زمينه هاي گوناگون فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، سياسي، حكومت داري و دين زدايي، با عترت به مخالفت برخاست و جبهه نيرومندي را شكل داده و موفقيت هايي را نيز به دست آورد، گرچه انديشه زلال و رفتارهاي مدبرانه عترت، آنان را در دست يابي به همه اهداف كلان خويش، يعني دين زدايي ناكام ساخت. سرانجام، با انديشه هاي اصلاحي عترت، ترفندهاي حزب عثمانيه رسوا شد و زمينه سقوط آنان فراهم آمد، به گونه اي كه اين حزب، حتي يك قرن هم نتوانست در ميدان حكومت داري جولان دهد و به بركت تلاش هاي عترت آل رسول (ص) و پيروان ايشان از پاي درآمد. هدف اين نوشتار، بررسي يكي از حلقه هاي اصلي انديشه ها و رفتارهاي عترت در اين راه است كه در زمان امام حسين (ع) پديد آمده است. البته بررسي زمينه هاي اين انديشه ها، خود موضوعي مستقل است كه در نوشتاري ديگر در دفتر اول ويژه نامه با عنوان «نقش فشارهاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي بني اميه در پيدايش نهضت»، بدان پرداخته شده است، گرچه براي آماده شدن فضاي سخن، اشاره به آن محورها ضروري مي نمايد. اين نوشتار، در دو بخش انديشه ها و شيوه ها تنظيم و تقديم مي گردد.


پاورقي

[1] منظور از «حزب عثمانيه» تشکلي اجتماعي است که از سوي بني ‏اميه، عليه پيروان اهل ‏بيت (ع) شکل گرفت.