بازگشت

شهادت قيس بن مسهر


از طرف ديگر وقتي كه عبيدالله بن زياد از حركت امام عليه السلام به سوي كوفه، آگاه شد، حصين بن نمير، رئيس شرطه ها را براي مقابله با وي فرستاد. حصين حركت كرد تا به قادسيه رسيد و نيروهايش را از قادسيه تا خفان و از سوي ديگر تا قطقطانه و تا كوه هاي لعلع مستقر كرد تا راه هاي اصلي و فرعي را مسدود كنند تا اينكه در يكي از روزها قيس بن مسهر صيداوي را دستگير كردند. امام عليه السلام قيس را با نامه اي به سوي جمعي از شيعيانش در كوفه فرستاده بود تا به آنها اعلام كند كه از مكه خارج شده و به سوي كوفه در حال حركت است.

مأموران او را نزد حصين بردند و او دستور داد كه قيس را بازرسي بدني كنند. در اين حال قيس به سرعت نامه اي را كه به همراه داشت پاره پاره كرد تا قابل خواندن نباشد.

حصين، قيس را پيش ابن زياد كه در مسجد كوفه بود برد و او را از جريان كار مطلع ساخت.

ابن زياد از قيس پرسيد: كه هستي؟

قيس جواب داد: يكي از شيعيان أميرالمؤمنين، علي بن ابيطالب و پسرش، حسين بن علي عليه السلام هستم.

ابن زياد پرسيد: چرا نامه را پاره كردي؟

قيص جواب داد: تا ندانيد كه متن آن چيست؟

ابن زياد پرسيد: نامه از چه كسي و براي چه كسي بوده است؟

قيس جواب داد: از حسين بن علي عليه السلام به عده اي از اهل كوفه بوده است، پرسيد: آنها


چه كساني هستند؟

جواب داد: اسم آنها را نمي دانم.

ابن زياد خشمگين شد و گفت: تو را رها نمي كنم تا وقتي كه اسم اين اشخاص را بگويي و يا اينكه بالاي اين منبر بروي و حسين و برادر و پدرش را لعنت كني!

قيس گفت:

اسم اين افراد را نمي دانم، اما حاضرم بر بالاي منبر بروم.

ابن زياد گفت: بر منبر برو و كذاب بن كذاب، حسين بن علي را لعنت كن!

قيس بالاي منبر رفت و پس از حمد و ثناي الهي گفت: اي مردم، حسن و حسين والدين نها، علي و فاطمه از اصحاب كساء هستند كه خداوند هر گونه پليدي و ناپاكي را از آنها دور كرده است.

خدايا، كذاب بن كذاب، عبيدالله بن زياد و پدرش و گردنكشان بني اميه و ياران و انصار ايشان را لعنت كن!

اي مردم، حسين بن علي عليه السلام بهترين مخلوق خدا و فرزند فاطمه ي زهرا، دختر رسول الله صلي الله عليه و آله است. او مرا به سوي شما فرستاده است و اكنون به منطقه ي حاجر رسيده است، دعوت او را لبيك بگوييد!

صداي همهمه فضاي مسجد را فراگرفت و ابن زياد كه به شدت عصباني شده بود، دستور داد كه او را از بالاي منبر دارالاماره به پايين پرتاب كنند و بدين ترتيب قيس به شهادت رسيد.