بازگشت

عزت در لغت


اصل واژه عزّت در كلام عرب به معناي سخت، محكم و استوار بودن مي باشد كه همگي آنان معناي واژه صُلب مي باشد. اين واژه در آغاز در توصيف جمادات به كار مي رفت، چنانكه مي گفتند: «اَرْضٌ عزاز» [1] يعني زمين محكم و استوار. چنانچه مشاهده مي شود اين معنا يك معناي ايجابي است، اما بعضي از واژه شناسان عرب بعدها اين واژه را با نوعي تعريف سلبي معرفي كردند، چنانچه راغب در تعريف آن مي گويد: «العزّة حالة مانعة للانسان من ان يغلب»؛ [2] .

عزّت حالتي است كه باعث مي شود تا كسي نتواند بر انسان غلبه كند. و زجاج در تعريف عزيز مي گويد: «هو الممتنع فلا يغلبه شي ء» [3] ؛ عزيز كسي است كه چيزي بر او غلبه نمي كند. اما به نظر مي رسد با توجه به ريشه اصلي لغوي آن واژه گزيني اثباتي در تعريف آن مناسب تر باشد، چنانچه بعضي آن را با واژه هايي چون رفعت، قوّت، غلبه و شدّت معنا كرده اند. [4] .

اين واژه در اين معنا نوعي واژه ارزش محسوب شده و بيانگر حالت و صفتي پسنديده در يك موجود مي باشد.


پاورقي

[1] معجم مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهاني، تحقيق نديم مرعشلي، بيروت، دارالکتاب العربي، ص‏344.

[2] همان.

[3] لسان العرب، ابن منظور، تحقيق علي شيري، چاپ اوّل، بيروت، 1408ق، ج‏9، ص‏185.

[4] همان.