بازگشت

از خود گذشتگي و فداكاري


انسان تا از خود نگذرد و به فراتر از خويش نرود، و حق را، و انسانيت را، و ارزشهاي والا و دين و مردم را بر خود مقدم ندارد، به امري قدسي، و اعتباري الهي دست نمي يابد، و به نيكوييهاي حقيقي واصل نمي شود.

(لن تنالوا البر حتي تنفقوا مما تحبون و ما تنفقوا من شي ء فان الله به عليم.) [1] .

هرگز به نيكوكاري نخواهيد رسيد تا از آنچه دوست داريد انفاق كنيد؛ و از هر چه انفاق كنيد قطعا خدا بدان داناست.

هر عملي و فعلي كه آدمي را به خدا نزديك سازد «بر» است و تقرب به حق جز با گذشتن از خود و دوري جستن از آنچه مبغوض اوست و گذشتن از آنچه حجاب ميان


انسان و خداست ميسر نمي شود؛ [2] و مدرسه ي حسيني، مدرسه ي تربيت براي گذشتن از محبوبترين تعلقات آدمي است در راه خدا و براي خدا و در جهت بر پا داشتن حق و عدل. حسين (ع) خود همه چيزش را فدا نمود تا حقيقت زنده بماند و عدالت رخ نمايد و مردم با عزت زندگي كنند و تن به ذلت ندهند.



لن تنالوا البر حتي تنفقوا

بعد از آن، مما تحبون گويد او



نيست اندر بزم آن والا نگار

از تو بهتر گوهري، بهر نثار



هر چه غير از اوست، سد راه من

آن بت است و غيرت من، بت شكن [3] .



حسين (ع) بناي قيام خود را بر فداكاري در راه حق گذاشت و از همان آغاز اين حقيقت را اعلام كرد و پيوسته بر آن تاكيد نمود، چنانكه در وصيتنامه ي خود به محمد بن حنفيه چنين نوشت:

«اني لم اخرج اشرا و لا بطرا، و لا مفسدا و لا ظالما، و انما خرجت لطلب الاصلاح في امه جدي محمد- صلي الله عليه و آله و سلم- اريد ان آمر بالمعروف و انهي عن المنكر، و اسير بسيره جدي محمد، و سيره ابي علي بن ابي طالب. فمن قبلني بقبول الحق، فالله اولي بالحق، و من رد علي هذا، اصبر حتي يقضي الله بيني و بين القوم (بالحق و يحكم بيني و بينهم) و هو خير الحاكمين.» [4] .

همانا من به منظور تباهگري و خودخواهي، و فساد و ستمگري قيام نكرده ام؛ و تنها براي اصلاح امت جدم محمد (ص) قيام كرده ام. من مي خواهم به خوبيها سفارش و از زشتيها جلوگيري كنم، و به سيره ي جدم محمد (ص) و سيره ي پدرم علي بن ابي طالب (ع) رفتار كنم. پس هر كه مرا و هدف مرا به حق و راستي پذيرا شود (و در اين راه فداكاري نمايد)، البته خداوند به حق و راستي سزاوارتر است، و هر كه راه مرا نپذيرد و مرا تنها گذارد، من به تنهايي با صبر و استقامت راه خود را پيش خواهم برد تا خداوند ميان من و اين چنين مردمان (به حق) داوري كند (و ميان من و آنان حكم نمايد) كه او بهترين حاكمان است.


راه حسين (ع) جز با فداكاري و از خود گذشتگي طي نمي شود و هر كه بخواهد در سلك حسينيان درآيد، بايد كه آماده ي فداكاري در راه حق و از خودگذشتگي در راه دين باشد، چنانكه شيخ عبدالله علايلي در توصيف اين وجه مدرسه ي حسيني سروده است:



اقدم جمعي دون مبدا شرعتي

و احمي حمي ديني و احبوا الي الهدي [5] .



همه ي عزيزانم را در برابر مذهبم تقديم مي دارم،

و بدين وسيله از دينم پشتيباني مي كنم و به سوي هدايت گام مي نهم. [6] .

اين منطق مدرسه ي حسيني است و دعوت حسين (ع) براي نجات انسان و جامعه انساني بر اين اصل استوار است. زماني كه حسين (ع) تصميم گرفت از مكه به سوي عراق حركت كند، پيش از حركت خطبه اي در ميان خاندان خود و بني هاشم و جمعي از شيعيان و ياران خود كه در مدت اقامت او در مكه به وي پيوسته بودند، ايراد كرد و در آن خطبه اين راه را بر آنان گشود و فرمود:

«من كان باذلا فينا مهجته، و موطنا علي لقاء الله نفسه، فليرحل معنا.» [7] .

اكنون هر يك از شما كه آماده است در راه ما از خون خويش بگذرد و جان خود را در راه لقاي خدا نثار كند، پس با ما همسفر شود.

اين دعوتي است فراتاريخي و فراجغرافيايي تا هر كس كه مي خواهد با حسين (ع) همسفر شود و تا قله ي انسانيت پيش رود، بداند كه بايد اهل فداكاري در راه خدا و دين او و جامعه ي انساني شود؛ و فداكاريهاي خاندان و ياران حسين (ع) نمونه هايي والا در اين جهت است براي درس گرفتن و تاسي كردن.


پاورقي

[1] قرآن، آل‏عمران/ 92.

[2] ن. ک: محيي‏الدين ابوعبدالله محمد بن علي المعروف بابن عربي، تفسير القرآن الکريم، تحقيق و تقديم مصطفي غالب، دارالاندلس، بيروت، ج 1، ص 201.

[3] گنجينه‏ي اسرار، ص 42.

[4] فتوح ابن اعثم، ج 5، صص 34 -33؛ مقتل الخوارزمي، ج 1، صص 189 -188؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 89؛ با مختصر اختلاف.

[5] سمو المعني في سمو الذات، ص 142.

[6] برترين هدف در برترين نهاد، ص 136.

[7] الملهوف، ص 126؛ کشف الغمة، ج 2، ص 29؛ احقاق الحق، ج 11، ص 599؛ بحارالانوار، ج 44، ص 367؛ نفس المهموم، ص 163.