بازگشت

الهام از نهضت حسيني و رهايي از استبداد جهاني


بي شك انقلاب اسلامي ايران با الهام از نهضت حسين بن علي (ع) به رهبري حضرت امام خميني (ره) با انگيزه «احياي دين خدا» و نيز «بر چيدن بساط نظام استبدادي رژيم پهلوي و استعمار غرب به ويژه امريكا» به وقوع پيوست. هر كسي كه كمترين حضوري در اين نهضت داشت، اين حقيقت را به خوبي درك كرده است، حماسه عاشورا و حركت آزادي خواهانه امام حسين (ع) بركات فراواني در تاريخ مسلمين و حتي ملل ديگر عالم داشته و يكي از بركات آن در عصر اخير نهضت اسلامي ملت ايران و استقرار نظام اسلامي در اين كشور است. بي شك راز و رمز تداوم نظام مقدس جمهوري اسلامي در داخل و نشر وگسترش پيام آن در عرصه بين المللي نيز در گرو الهام گرفتن از قيام آزادي بخش حسيني است. در بعد داخلي زنده نگاه داشتن اهداف قيام حسيني (يعني احياي دين و حاكميت قوانين اسلامي، شايسته سالاري به معناي واقعي در همه شئون حكومت، تلاش براي تأمين حقوق و آزاديهاي اجتماعي مردم، حركت به سمت عدالت اجتماعي و كوتاه شدن دست غارتگران اموال عمومي و مبارزه پيگير با تبعيض و بي عدالتي و...)تنها راه بقاي نظام اسلامي است. در بعد جهاني نيز امروزه تحت پوشش عناوين فريبنده دموكراسي، جهاني شدن، مبارزه با تروريسم، حقوق بشر و امثال آن استبدادي بسيار خشن حاكم گشته و هيچ حدّ و مرزي براي تضييع حقوق ملتها به رسميت شناخته نمي شود. «اگر در گذشته استعمار كهنه، سرزمين ها را تسخير و منابع و ثروتهاي ملتها را غارت مي كرد و خود آنان را به بيگاري وا مي داشت و در مرحله بعد استعمار نو بدون تسخير سرزمينها با صدور فرهنگ و ايدئولوژي و تربيت دولتمردان دست نشانده و تسلط بر افكار نخبگان و روشنفكران، ملتها را به انقياد در مي آورد، امروزه از اين مراحل گذشته و با ارائه انديشه جهاني سازي، هم سرزمينها و ثروتهاي ملي و هم افكار و مغزها را با دستهاي نامرئي در اختيارمي گيرد». [1] .

گرچه اين واقعيت به قدري عريان و آشكار است كه نيازي به ذكر شواهد و قرائني نيست، اما فقط به عنوان نمونه، اظهار نظر دبيركل سابق سازمان ملل متحد را در اين باره نقل مي كنيم كه بي نياز از هرگونه توضيحي است. مربوط به سالها پيش است. وي مي گويد: بزرگترين دل مشغولي من آينده دموكراسي است. خطر واقعي كه جهان را تهديد مي كند، همين است. آيا سكان هدايت جهاني شدن را نظامي مطلق گرا به دست خواهد گرفت يا نظامي دموكراسي؟ ما به منشور و طرحي جهاني براي پيشرفت دموكراسي نيازمنديم. اين امر تمام كشورهاي عضو سازمان ملل و روابط دروني آنها را با يكديگر در بر مي گيرد....چه سودي خواهد داشت اگر در بعضي از كشورها از دموكراسي دفاع گردد ولي نظم جهاني به وسيله سيستم اقتدارگرا كه معمولاً تكنو كراتها در رأس آن قرار دارند، رهبري شود؟» [2] .

در دو سال اخير پس از واقعه يازدهم سپتامبر در امريكا حركت جهان به سمت حاكميت استبدادي بسيار خشن و سلب هرگونه استقلال و حاكميت از دولتها و ملتها و فرهنگهاي ديگر شتاب مضاعفي پيدا كرده است. راهي كه امام خميني با الهام از نهضت حسيني در پيش گرفت و كارآمدي آن در ايران به اثبات رسيد، تنها راه برون رفت از وضعيت اسفبار جهاني است. امروز استبدادي كه در عرصه جهاني درتعامل با كشورها، ملتها و فرهنگهاي ديگر اعمال مي شود، به مراتب گسترده تر، وحشيانه تر از استبدادي است كه حاكمان مستبد بر يك ملت و كشور تحميل كرده و مي كنند. اگر استبداد در درون كشوري به زنجير كشيدن يك ملت در داخل مرزهاي آن كشور است، استبداد در عرصه جهاني به زنجير كشيدن و سلب آزادي و استقلال از همه ملتهاست. حاكميت اقليتي صاحب نفوذ، قدرت و ثروت در جهان در عرصه هاي مختلف، اكثريت مردم جهان را تحت سلطه خود دارد، سلطه اي به معناي واقعي كلمه استبدادي، بدون آنكه كمترين حقّي براي اكثريت به رسميت شناخته شود. شايد سر اينكه در اين ايام «دموكراسي و حاكميت اكثريت» توسط مدافعان سر سخت آن مورد نقد قرار مي گيرد و بيش از آنكه بر آن اصرار شود، بر مباني ليبراليسم تأكيد مي شود، در همين نكته نهفته باشد. به هر حال در اين وضعيت بيشترين فشار بر گرده مسلمانان سنگيني مي كند، چرا كه از مكتبي برخوردارند كه با تمسك به تعاليم آن ميتوان در برابر اين استبداد ايستاد. به نظر مي رسد كه تنها راه مقابله با استبداد جهاني پيروي از سرور آزادگان، حسين بن علي (ع) است و بس،و چه كساني بيش از مسلمانان به الهام گيري از اين نهضت رهايي بخش سزاوارترند؟


پاورقي

[1] هانس پيتر مارتين و هارلدشومن، دام جهاني شدن، تهاجم بر دموکراسي و رفاه، ترجمه، حميد رضا شهميرزادي، مقدمه، ص‏30 - 31، مؤسسه دانش و انديشه معاصر.

[2] همان، ص‏327.