بازگشت

معقول و غير معقول


در نخستين ماه سال 1975، «دار الشروق» كتاب ديگري از او در زمينه ي ميراث معقول و غير معقول به چاپ رساند كه از اولين كتاب او پس از بيداري او ضخيم تر و مفصل تر بود. در مقدمه ي كتابش مي گويد: «با اين كتاب مي خواهم در جنب اسلاف و پيشينيان خود قرارگيرم... آنگاه درست مانند يك زائر در گوشه اي ساكت و خموش نشسته، و به آنها گوش فرا دهم، و سكوت كنم تا ببينم، آنها درباره ي چه گفت و گو مي كنند، و سپس با نظر و رأي خود من نيز اشاره اي كنم».

اين دكتر شنونده و نظر دهنده، اشارات زيادي در مورد فرقه ها و گروهها؛ مانند خوارج و اشاعره و معتزله و اخوان الصفا، و افرادي مانند ابوحيان توحيدي و غزالي و ابن جني و ابن راوندي و بسياري ديگر دارد. او خطوط اوليه تفكر و انديشه هاي عقلي و خرافي آنها را به وضوح نشان مي دهد، و تحت دو عنوان «معقول و غير معقول» بررسي مي كند. نامبرده، اين خطوط را چنان كه ديده و احساس كرده، بدون سمت گيري سودا گرانه، يا با تعصب و جانبداري از يك عقيده، يا الهام از يك نظام تربيتي و وراثتي ترسيم نموده است.


چنان كه در صفحه ي 27 همين كتاب صريحا مي گويد: اين صفحات را آن گونه كه مورخين نوشته اند، نمي نگارم... بلكه چونان اديبي كه از حوادث اطراف خود اثر پذير و منفعل مي شود، و سپس براي مردم آن چه را كه از رهگذر شعور آگاهانه احساس كرده، بيان مي كند، مي نويسم.

اولي مطلبي كه با آن برخورد مي كند و در مقابل آن توقف مي نمايد، مسأله درگيري و نبردي است كه ميان علي بن ابي طالب عليه السلام و معاوية بن ابي سفيان رخ داده است.

اين شخصيت اديب و آگاه و آزاد انديش و صريح، از نهج البلاغه و واقعه ي جمل، صفين و جنگ نهروان سخن به ميان مي آورد.

صداقت او در اين جا به ميزان علم و آگاهي او، و جرأت و گستاخي او به اندازه ي نزاهت و پاكي اوست.

در زير قسمتي از اظهارات او پيرامون نهج البلاغه و اصحاب جمل، و معركه ي صفين - اين انگيزه ي فتنه ها، و منشاء همه ي مصيبت ها و رنجها و فجايعي كه بر سر اسلام آمد - و از فاجعه ي كربلا كه پي آمد تمرد قاسطين، و محصول نبرد صفين است، تشريح مي كنيم.