بازگشت

شهيد فرزند شهيد، حسين بن علي


تأليف عبدالرحمن امين المصري

چرخش كره ي زمين، و پيدايش سال، انبوه كثيري از گروههاي مسلمين را به ساحت پاك مسجد مي كشاند تا ياد عزيزي را گرامي داشته و احياء كنند. ياد محبوب قلبها، و آن تجديد خاطره، ميلاد سيدالشهداء، و مولانا اباعبدالله الحسين است. همو كه در راه خدا از روي اخلاص و صداقت، جهاد و نبرد كرد. و محبوبترين افراد در ژرفاي قلب رسول اكرم صلي الله عليه وآله وسلم بود.

وقتي سالگرد ميلاد او را جشن مي گيريم، در حقيقت باغي از گلستان بهشت را به نمايش مي گذاريم، و از بوي عطر آگين آن استشمام نموده، و بهره ور مي شويم، در زندگي انسانها، هيچ چيز روح و روان را پاك تر و قلب را مطمئن تر و آرام تر از ياد خدا، و رسول خدا، و ياد و ذكر اهل بيت رسول خدا عليهم السلام نمي سازد. پاك و منزه است خدايي كه فرمود: «همانا خداوند اراده فرموده تا از شما اهل بيت پيامبر پليدي و پلشتي را بزدايد، و شما را پاك و منزه گرداند». ام سلمه، همسر گرانقدر پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم مي گويد: اين آيه در خانه ي من نازل شد، و در اين خانه؛ علي و فاطمه و حسن و حسين نيز حضور داشتند، سپس رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم برخاست، و عباي خويش بر سر آنها افكند و فرمود:


(اللهم هؤلاء هم اهل بيتي و خاصتي فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا)

:خداوندا اينها اهل بيت و خاصان من هستند، از آنها رجس و پليدي را بزدا و ايشان را پاك و مطهر گردان.

حسين عليه السلام در سوم شعبان سال چهارم هجري متولد گرديد. از زماني بسيار دور مسلمين تصميم گرفتند كه سالگرد ميلاد حسين عليه السلام را در ماه ربيع الاول جشن بگيرند. و هدفشان اين بود كه اين بزرگداشت در ماهي كه ميلاد جدش مي باشد، انجام شود، تا نسيم بركات و رحمات در اين ماه پي در پي استمرار و ادامه داشته باشد.

از مطالعه ي سيره ي عطرآگين زندگي امام حسين عليه السلام چنين برمي آيد كه مدت حمل امام عليه السلام فقط شش ماه بوده، كه تا آن زمان چنين پديده اي سابقه نداشته است مگر يحيي بن زكريا عليه السلام كه ايشان نيز پس از شش ماه تولد يافت.

توجهي عميق و نگرش والا از طرف مقام نبوت به كودكي كه تازه تولد يافته مبذول مي شود، و آن هنگامي است كه اسماء بنت عميس بر پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم وارد مي شود، و حسين را كه در ملافه اي زردفام پيچيده شده بود، بلافاصله پس از ولادتش در دامان پيامبر مي گذارد، و پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم پوشش او را عوض مي كند و او را در پارچه اي سفيد رنگ مي پوشاند، و سرشك اشك از ديدگان مي بارد. اسما مي گويد: پدر و مادرم فدايت باد اي رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم گريه براي چه؟ پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم به او مي فرمايد: اين فرزندم بزودي «شهيد» خواهد شد، زيرا گروهي ياغي و ستمگر او را خواهند كشت، كه هرگز شفاعت من به آنها نخواهد رسيد. اي اسما اين خبر را به فاطمه مده كه از آن به شدت متأثر و غمگين خواهد شد. و اين براي حسين در فضل و كرامت و احترام از طرف مولي كافي است كه سيدالشهداء، و سرور جوانان اهل بهشت باشد. آنگاه پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم برخاست و در گوشش اذان و اقامه گفت، و سپس براي او آن چه مي خواست، دعا فرمود.

و در روز هفتم ميلادش، پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم به ختنه ي ايشان دستور فرمود، و گوسفندي را براي عقيقه كرد، و پيش از ختنه و قرباني گوسفند، موهاي سر


او را تراشيد و هموزنش را با طلا صدقه داد. بنابراين تعجبي ندارد كه حسين عليه السلام چگونه و در دامان چه كسي پرورش يافته است. او محصول عنصر پاك و مطهر، و درخت پربركت كرامت است كه برخوردار از عشق و محبت پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم و رحمات نبوت بوده است كه خود ارزشي گرانبها و بهره اي است ما فوق همه ي ارزشها.

سلف و خلف همگي بر محبت مولايمان حسين عليه السلام و تعظيم و احترام او اجماع كرده اند. روزي عبدالله بن عمر در سايه ي كعبه نشسته بود كه حسين عليه السلام داخل مسجد شد، و با دست به سوي او اشاره اي كرد، و به اطرافيانش گفت: «اين شخص محبوبترين اهل زمين در نزد اهل آسمان است».

و ابوبكر براي حضرت زهرا عليهاالسلام مادر گرانقدر حسين عليه السلام سوگند ياد مي كند كه زهرا عليهاالسلام و فرزندانش بيشتر از آن چه خود به فرزندانش احترام مي گذارد، احترام مي نهد.

يكي ديگر از امتيازات مهم حسين عليه السلام از نظر شرف و افتخار و تكريم، پدر بزرگوارش، كه شمشير پيروزمند خدا، علي بن ابي طالب، اولين مؤمن نسل جوان به اسلام، و نخستين فدايي اسلام، و شجاعترين افراد جامعه صدر اسلام پس از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم در ميان تمام مردم است. و مادرش زهراي بتول، پاره ي تن پيامبر، و ميوه ي پربركت شجره ي رسالت است.

حسين عليه السلام، هيچ گاه به اين حسب و نسب در ميان مردم مباهات نكرد، بلكه او خود را بخشي از وجود پربركت پدر مي دانست كه با علم و آگاهي حق را به اجرا درآورد؟ و قرآن را تجسم عيني بخشيد و در حيات خصوصي و اجتماعي تطبيق داده است. روزها روزه مي داشت، و شبها به نماز ايستاده، و بيست و پنج بار پياده به حج مشرف شده در حالي كه اسب زين كرده و يراق براي او فراهم بوده است. و همواره به خشنودي خدا نظر داشت و رحمت او را مي طلبيد. حضرتش مصداق كامل فرمايش الهي است:


(انما يخشي الله من عباده العلماء).

: فقط بندگان دانشمند هستند كه از خداوند خشيت دارند.

قبل از جريان رحلت پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم ماهها و روزها سپري شد: تا پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم از حجة الوداع باز مي گردد. دردها و رنجها چنان متراكم گشت كه مرزي نمي شناخت، مصيبت ها وقتي فزوني يافت كه خبر رحلت پيامبر را اعلام مي كنند. فاطمه زهرا عليهاالسلام برمي خيزد و به سوي پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم كه در بستر بيماري است مي رود. حسن و حسين عليهماالسلام نيز همراه او هستند. زهرا عليهاالسلام به پدر مي گويد: اي رسول خدا اين دو، حسن و حسين فرزندان تو مي باشند، آيا چيزي به ارث بر آنها عطا خواهي فرمود؟ پيامبر از بستر بر مي خيزد، گويي از بيماري شفا يافته! حسنين را در آغوش مي گيرد و مي بوسد، آنگاه رو به دخترش مي كند و مي فرمايد: «اما به حسن، قدرت و سيادت و هيبت خود را، و به حسين بخشندگي و شجاعتم را به ارث مي گذارم».

و حسين به سوي دنياي جهاد و مبارزه مي شتابد در حالي كه دنيايي از بخشندگي و جرأت و شجاعت را كه ميراثي گرانبهاست، به همراه دارد. و تراث عظيمي از آثار پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم را در وجود خويش احساس مي كند. قيام مي كند در حالي كه همه ي مردم مي دانند كه شجاعت او در ابراز حق چگونه است، و همه آگاهند كه جهاد در راه خدا چيست؟ به سوي دنياي جهاد و مبارزه مي رود، و در راه خدا از سرزنش هيچ ملامتگري نمي هراسد، و از نيرو و قدرت هيچ ستمگري با هر هزينه و هر ميزان كه قرباني داشته باشد، بيم ندارد. كه مردان قهرمان اين چنينند. در راه خدا نبرد مي كنند، و مي كشند و كشته مي شوند. و حسين عليه السلام نيز به شهادت مي رسد و سر پاك و شريفش از بدن جدا مي شود و خونها به اذن پروردگارشان به تحرير نقش مي زند و در تاريخ مي نگارند كه اين خون حسين؛ سيدالشهداء است، و خداوند آن خونهاي به ناحق ريخته شده را كفايت مي كند و آن را بركت و عظمت مي بخشد كه او شنوا و داناست.

سخن از شهيد ميدان جنگ و نبرد، شيرين ترين سخن و گرانقدرترين داستان هاست. داستان فداكاري، داستاني است كه بزرگترين هنر قرباني دادن در آن موج مي زند.

«شهيد» ميدان نبرد با شهادت خود، ايثار را تحقق مي بخشد. همان


ايثاري كه باشكوه ترين پيروزي ها را براي دين حق تضمين مي كند. «شهيد» سخاوتمندانه خود را به خاطر حمايت و دفاع از عقيده و ايمان تقديم مي دارد، تا «دين» ريشه اي مستحكم يابد. خود را به خاطر جامعه، و عزت و شرف و افتخار و آزادي، هبه مي كند.

(و لله العزه و لرسوله و للمومنين منافقون / 8): و عزت مخصوص خدا و رسولش و نيز مومنين گرويده به آيين خدا است.

در كريمه ي شريفه ي ديگر مي فرمايد: «به آنهايي كه مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند، اجازه داده شده تا به قيام و جنگ برخيزند، كه خداوند بر نصرت و پيروزيشان بسيار توانا است همان كساني كه از خانه و كاشانه و سرزمين شان به ناحق رانده شدند.. و جرمشان فقط اين كه مي گفتند خداي ما پروردگار ماست. اگر خداوند شر و فساد و ستم گروهي را به وسيله ي گروهي ديگر پاسخ نمي داد كليساها و كنيسه ها و معابد و مساجدي كه در آن بسيار ياد خدا مي شود، از ميان مي رفت. محققا خداوند كسي كه او را ياري كند، نصرت و ياري خواهد داد، زيرا خداوند بسيار قوي و نيرومند و چيره است.».

اذن و اجازه در تحقق پيروزي براي عقيده نيز از همين جا ريشه مي گيرد. و با پيروزي عقيده و ايمان است كه وطن، و خانه و كاشانه و اهل و عشيره نصرت مي يابند. و براي حفظ و حراست از هر مكان و شعار مقدس، بايد نيروهاي مؤمن؛ به حركت و جنبش درآيند، و سلاح بر دوش گرفته تا مرز شهادت در راه خدا پيش روند.

جنگ و نبرد در راه خدا تا شهادت. زيرا اين فرمان از جانب پروردگار سبحان و بلند مرتبه و حكيم صادر شده است.

حضرت حق مي فرمايد: خدا از مومنان رزمنده، جانها و اموالشان را در مقابل بهشت خريداري فرموده است، آناني كه در راه خدا مي كشند و كشته مي شوند. اين وعده ي الهي براستي تحقق خواهد پذيرفت، و وعده اي است كه خداوند آن را در تورات و انجيل و قرآن بيان فرموده، و در ايفاي به عهد و پيمان چه كسي از خدا وفادارتر است؟! پس بر شما براي معامله اي كه با خدا مي كنيد بشارت باد، كه پيروزي كامل و وصول به هدف ايده آل همانست.

اي مومناني كه به خدا ايمان محكم و اعتماد كامل داريد، و اي شهيدان


سعادتمند در بستر وعده هاي الهي، و اي كساني كه در اين معامله ي عظيم سود برده ايد، رنج و سود شما بهشتي است كه پهناي آن آسمانها و زمين است.

و نيز مي فرمايد: هرگز مپنداريد آنها كه در راه خدا شهيد شده اند مرده اند، (اين طور نيست) بلكه آنها زنده اند و نزد پروردگارشان از رزق و روزي خاصي برخوردارند. آنها به آن چه كه خداوند از فضل و كرمش عطا مي فرمايد خوشحال و مسرورند، و به آنهايي كه در حيات دنيوي هستند و هنوز به آنها ملحق نشده اند، بشارت و مژده مي دهند كه هيچ گونه ترس و اندوهي نداشته باشند. به نعمت ها و فضل و كرم خدا مژده مي دهند، و بشارت مي دهند كه خداوند هرگز پاداش نيكوكاران رزمنده را تباه و ضايع نخواهد كرد.

ابن ماجه روايت مي كند كه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم مي فرمود: «روز قيامت سه دسته مي توانند شفاعت كنند: پيامبران، علما، آنگاه شهيدان».

ابوداوود و ترمذي از ابودردا نقل مي كنند كه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم مي فرمايد: «شهيد مي تواند هفتاد نفر از اهل بيت خود را شفاعت كند».

«شهيد» با نور نافذ ديدگان، و با پرتو عميق بينش خود مي داند كه بعد از هدايتش به سمت جهاد و نبردي كه منتهي به شهادت خواهد شد، به سوي پروردگارش خواهد رفت.

اما راه پيروزي و نصرت حق بايد به وسيله ي مرداني صادق و بازواني كوبنده و اراده هايي پولادين و انعطاف ناپذير، و چشماني بيدار و آگاه هموار گردد. مجموعه ي اين ويژگيها در وفاداري به عقيده، و عشق و محبت به خدا و رسولش، جمع شده است و انسان سعادتمند كسي است كه جان خويش و آن چه كه دوست دارد، و اهل و عيال و قوم و خويش را در يك كفه، و شهادت براي سربلندي دين و عقيده را در كفه ي ديگر قرار دهد، تا كفه ي شهادت با صبر و استقامت و پايمردي و فداكاري و وفاداري برتر و سنگين تر، و دين و عقيده و ايمان به «الله» ابدي و جاويد گردد.

اي مسلمانها! اي جوانان عزيز!

خون «حسين» پسر دختر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم بيهوده و عبث بر زمين كربلا نريخت. خون پاك او موجب تأسي و تذكار، و يادآوري و درس آموزي است تا همه ي مردم بدانند كه در اين هستي چيزي بالاتر و والاتر از خدا، و بزرگتر و


عزيزتر از خداوند وجود ندارد. و فدا كردن روح و جان و خون در راه معبود بسيار ارزشمندتر از تمامي تعلقات آدمي است.

اي برادران!

اسلام با اسم و كنيه، و ايمان با تمنا و آرزو شكل نمي گيرد. ايمان همان باوري است كه در قلب تثبيت شده و از آن ريشه مي گيرد، و عمل، آن را تصديق مي كند، و جوهر ايمان، صبر و استقامت، و اوج شكوه آن، جهاد و نبرد در راه خداست. و شهادت در راه او، نهايت اوج، و غايت وصول، و منتهاي اين تجلي است. و براي چنين كسي فردوس را كه عالي ترين مكان بهشت است به پاداش گذاشته اند. در آن جا شهيدان با پيامبران و صديقين و ابرار و صالحين همراه اند، و آنان چه همراهان و رفقاي خوبي هستند.

در روايتي از پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم آمده است كه: «ان ابواب الجنة تحت ضلال السيوف»: درهاي بهشت زير سايه ي شمشيرهاست.

و در يكي از احاديث صحيح السند كه از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم روايت شده، چنين آمده است: «خداوند متعال شهيدان را به پنج كرامت افتخار بخشيده كه از اين پنج كرامت هيچ يك از پيامبران داراي آن نبوده اند، گفتند: و حتي شما اي رسول خدا! پيامبر فرمود: حتي من... و آنگاه فرمود: اول: تمام پيامبران به وسيله ي ملك الموت قبض روح شده اند، و همو به زودي مرا قبض روح خواهد كرد؛ اما شهيدان را خداوند سبحان، خود با قدرت خويش قبض روح خواهد فرمود... دوم: تمام پيامبران پس از مرگ غسل داده خواهند شد، و من نيز پس از رحلت غسل داده خواهم شد... و شهيدان غسل نخواهند داشت، زيرا آنها به آب دنيا نيازي ندارند. سوم: تمام پيامبران پس از مرگ در كفن پوشيده خواهند شد، و من نيز پس از مرگ چنين خواهم شد، ولي شهيدان در كفن پيچيده نخواهند شد، بلكه با همان لباسشان دفن خواهند گرديد... چهارم: وقتي پيامبران رحلت مي كنند مي گويند آنها مرده اند، و من نيز وقتي وفات كنم خواهند گفت رحلت كرد، و شهيدان را مرده نخوانند، بلكه خواهند گفت آنان زنده اند... پنجم: به پيامبران در روز قيامت مقام شفاعت اعطا خواهد شد.. و هم چنين در آن روز به من نيز مقام شفاعت داده خواهد شد، اما شهيدان هر روز در مورد


هر كس كه بخواهند به فرمان خدا، و هر طور كه مي خواهند، مي توانند شفاعت نمايند.»

وقتي پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم با اين حديث انقلابي افاضه فرمودند، و سپس آيات جهاد و شهادت در مدينه پي در پي نازل شد، انصار و مهاجر با شتاب به سوي رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم آمدند و مال و ثروت خود را به پاي حضرت ريخته و با سرعت هر چه تمامتر خود را به صفوف مقدم جبهه مي رساندند. اين اقبال عظيم هيچ گونه شگفتي ندارد، چرا كه آنها با خدا بر سر جان و روح خويش پيمان و تعهد بسته اند، و پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم را بر اين سوداي پر سود گواه گرفته اند.

«خداوند تبارك و تعالي» مي فرمايد: اي پيامبر هرگز مردمي را كه ايمان به خدا و روز قيامت آورده اند، چنين نخواهي يافت كه با دشمنان خدا و رسول دوستي كنند، هر چند كه آن دشمنان پدران يا فرزندان و برادران و خويشان آنها باشند. اين چنين مردم، پايدار و استوارند، كه خداوند بر دلهاشان نور ايمان را تثبيت ساخته، و به روح قدس الهي مؤيد و منصور گردانيده، و در قيامت به بهشتي داخل كند كه نهرهاي مصفي زير درختانش جاريست، و جاودان در آن متنعم خواهند بود، و چه بالاتر از خشنودي خداست كه خداوند از آنها خشنود، و آنها هم از خدا خشنودند. اينان به راستي در زمره ي «حزب خدا» هستند، و آگاه باشيد اهل ايمان «حزب خدا» و پيروز و رستگارند.

سؤالات

1- جريان ولادت امام حسين عليه السلام را به طور كامل توضيح دهيد.

2- حضرت فاطمه عليهاالسلام براي حسنين چه چيز از پيامبر طلب مي كند؟ در پاسخ چه مي شنود؟

3- خداوند در مورد كساني كه مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند چه فرموده و چه اجازه اي به ايشان داده است؟