بازگشت

ويژگي هاي شيعه ي واقعي


صرف تدين و مذهبي بودن كافي نيست، و نيز دين داري با نام و كلام و شعار و ادعا تحقق پيدا نمي كند. با شناسنامه و انتساب نيز كسي نمي تواند ادعاي مسلماني كند، مسلمان بودن به كارهاي صالح و شايسته و انقلابي و منوط به عقيده است كه دين و مذهب را براي مدعي به اثبات رسانيده، و در انتساب به آن افتخار بوجود مي آورد.


ايمان و عمل صالح لازم و ملزوم يكديگرند. وجود هر يك منوط به حضور ديگري است. امام علي عليه السلام مي فرمايد: «ايمان بيانگر اعمال صالحه، و اعمال صالحه نشانگر ايمان است».

اهل بيت و معصومين عليهم السلام، مرز كادر تشيع و ولايت و مودت را در بسياري از اقوال خود تعيين فرموده اند. از آن جمله در قسمت دوم اصول كافي (صفحه 73 و پس از آن، چاپ 1388 ه) از امام باقر عليه السلام روايتي نقل مي كند كه بسيار آموزنده و جالب است:

«به خدا سوگند، كسي كه خدا را اطاعت نكند، از شيعيان ما محسوب نمي شود، و در نزد خدا به چيزي نخواهد رسيد جز با اطاعت از او... و اين كافي نيست كه شخص ادعاي اعتقاد به مذهب تشيع كند، و اظهار محبت به ما اهل بيت نمايد. به خدا سوگند شيعه ي ما نيست كسي جز آن كه از خداوند پروا داشته، و تقوي ورزد... بين ما و خدا هيچ گونه خويشاوندي و قرابتي وجود ندارد، و ما امان نامه اي از خدا مبني بر مصونيت از آتش دوزخ نگرفته ايم؛ و به او نزديكي و تقرب حاصل نمي كنيم، مگر به اطاعت و فرمانبري از او. خدا از هيچ كس هيچ عذري را نمي پذيرد، و هيچ كس بر خدا حجت ندارد! هر كس مطيع خدا باشد، همان كس دوستدار و پيرو ماست. و هر كس از فرمان خدا سرپيچي و عصيان ورزد، همان كس دشمن ماست. ولايت و دوستي ما فقط بواسطه ي عمل و تقوا و پروا پيشگي به دوستان مي رسد».

مرحوم كليني (ره) در اصول كافي نقل مي كند كه: «ابوالصباح كناني به امام صادق عليه السلام عرض كرد: درباره ي شما از مردم چه ها كه مي بينيم (چه زخم زبانها مي شنويم؟) امام فرمود: مگر درباره ي من از مردم چه مي بيني؟ گفت: هر گاه ميان من و شخصي سخني در مي گيرد، به من مي گويند: جعفري خبيث. فرمود: شما را به من سرزنش مي كنند؟ ابوالصباح گفت: آري. فرمود: به خدا كساني كه از شما پيرو جعفر مي باشند، چه اندازه كمند!! تنها اصحاب من كسي است كه ورع و تقوايش شديد باشد، و براي خالقش عمل كند، و به ثواب او اميدوار باشد. اينها اصحاب منند».

آيا بعد از اين همه دليل و برهان جايز است كه شخص عاقلي بگويد:


حسين عليه السلام به وسيله ي شيعه كشته شد؟ كه اگر چنين باشد بايد گفت بنابراين علي عليه السلام را هم شيعه كشت، و امام حسن را نيز شيعه مسموم ساخت، و حجر بن عدي و اصحابش را نيز همين طور... انسان دريافته است كه اگر به باطل سخن گويد، خودش به تنهايي مي فهمد كه باطل مي گويد. ولي نمي دانم چگونه و چرا بعضي در دروغ و كذب تعمد دارند، در حالي كه مي دانند كه مردم به طور يقين از كذب آنها آگاهند. پروردگارا مباد كه بر لسانمان كذب، و بر قلبمان نفاق جاري شود.

سؤالات

1- منافقين از نظر قرآن چه كساني هستند؟ آيه ي مربوطه را ذكر كنيد.

2- ناصبي از ديد امام صادق عليه السلام چه كسي است؟

3- امام باقر عليه السلام شيعيان را چگونه معرفي مي نمايد؟