بازگشت

وظيفه ي امام


وقتي پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم بسوي رفيق اعلي رحلت، فرمود و چهره در نقاب خاك كشيد، آبشار نزول وحي قطع شد. اما مكتب و رسالت نبي به همان حال باقي ماند، اگر چه نبوت مفخر موجودات، و سرور انبيا، محمد صلي الله عليه وآله وسلم خاتمه يافت؛ لكن واجب است كه آيين او براي تمامي بشريت وجود داشته باشد، و تا روز قيام همه ي انسانها از خاك و از درون زمين، استمرار يابد. چنان كه در حديث آمده است كه: «حلال محمد صلي الله عليه وآله وسلم تا روز رستاخيز حلال، و حرام او نيز تا قيام انسانها از خاك حرام خواهد بود...» و هر شريعت و رسالتي بايد با حضور نگهبان و حافظي محفوظ بماند، و به كشيدن كوله بار مسؤليت آن همت گمارد، در غير اين حالت از حضور آن رسالت و مكتب هيچ گونه نفع و اثري عايد نخواهد شد. به همين جهت است كه در عصر حاضر، ادامه و استمرار حيات سازمانها، با حضور و وجود يك هيأت اجرايي براي تضمين سير و حركت روند كارها در دولت، براساس اصول و مباني قانوني، شكل سازمان يافته اي به خود گرفته است.


شيعه براساس چنين نيازي برپايي و استقرار نظام اسلامي و مسؤليت هاي مكتبي را به نيابت از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم در وجود فردي بنام امام محقق و مجسم مي داند، كه اهم وظايف آن به شرح زير مي باشند:

1- امام تمام چيزهايي را كه پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم در حيات خود ابلاغ فرموده، به همه ي نسلها ابلاغ مي كند. و لذا واجب است كه به تمامي ابعاد دين و آيين الهي احاطه تام و كامل داشته باشد، درست مثل نبي؛ با اين تفاوت كه نبي علم را از خداوند دريافت مي كند، و امام علم را از نبي مي گيرد... همچنان كه ذات مقدس نبوي دخالت امري و يا نظري در وحي ندارد، و فقط ناقل و بيانگر وحي است؛ امام نيز هيچ گونه امر و نظري جز نقل از رسول خدا نمي تواند داشته باشد.

اين سخن به طور متواتر از ائمه اهل بيت عليهم السلام رسيده است كه حضرات بارها فرموده اند: ما جز حديثي كه جد ما پيامبر خدا صلي الله عليه وآله وسلم، فرموده، نمي گوييم. شخصي به امام صادق عليه السلام عرض كرد: اگر چيزي را چنين و چنان ديدي، در آن مورد چه مي گوييد؟ امام فرمود: در آن چيز آن چه به تو پاسخ مي گويم از خود رسول خدا است. ما براساس رأي و نظر خود در چيزي سخن نمي گوييم. يعني سخن ما رأي و نظريه در مورد سخن رسول خدا نيست. كه اين در شأن مجتهد است. بلكه سخن ما سخن خود پيامبر است. چنان كه سخن پيامبر عين كلام خداوند است، كه هيچ گونه رأي و نظر و اجتهاد از طرف پيغمبر در آن صورت نمي گيرد.

2- امام وظيفه حراست دين را بر عهده دارد، و آن را از دغل كاري ها و تحريف مصون مي دارد، و به حل مشكلات آن اقدام كرده، و بار سنگين مسؤليت حفظ آن را بر دوش دارد. و امور مردم را با جريان احكام، درست مانند رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم اداره مي كند.

مفهوم وجود امام در نظر شيعه ادامه و استمرار وجود نبي در حفظ و صيانت دين، و تبليغ و تعليم، و اجرا و پياده كردن آن است. و تأويل و باطني گري در وراي آن پنهان نيست. وصله هاي اتهامي چپ و راست و پنهانكاري در بطن آن راه ندارد. متوقع بوديم كوربن و امثال او اين حقيقت


را از لابلاي كتب شيعه دوازده امامي كه در اختيار همگان است، در مي يافتند؛ و باطنيه را به پيروانشان، يعني آنها كه چنين اعتقادي دارند، نسبت مي دادند، و بدعت را به آنان كه شايسته اند اسناد مي كردند... نه به كل مجموعه ي شيعه، كه در ميان آنان «اثني عشري» كه از نظر تعداد بيشتر، و از ساير مذاهب شيعي مشهورتر است، انتساب و اتهام اين گونه نسبت ها به همه ي شيعه، بي انصافي و پيشداوري عجولانه است.

به شيعه، افتراهاي گوناگون زده اند. از جمله، گناه غلات شيعه را بر ما تحميل كرده اند. و هم اكنون برخي از نويسندگان بارهاي سنگين گناهان و خرافات باطنيه را تحميل مي كنند. پيش از اينها نيز صاحب خطوط عريضه مي گفت: كه تشيع اهل بيت، يعني كمونيسم!... مسأله اي نيست، هر ياوه اي گفته و يا مي گويند بر ما جز قدرت و نيروي اعتقادي نمي افزايد، و جز صلابت و استواري در ولايت و دوستي پيامبر و خاندانش - كه از لبان پاك باد بر ايشان برترين درودها و پاكترين تحيات - نخواهد افزود. ليكن پس تكليف نقد و پژوهش و تحقيق عادلانه و منصفانه چه مي شود؟!

(لا تقف ما ليس لك به علم).

: از چيزي كه به آن علم نداري پيروي مكن (سخن مگو).