بازگشت

شيعه و فلسفه ي اسلامي


در مجله ي مصري مقاله اي از دكتر عبدالرحمن بدوي تحت عنوان: «نگاهي نو به فلسفه ي اسلامي» خواندم كه بدوي در آن از كتاب تاريخ فلسفه ي اسلامي نوشته ي هانري كوربن، استاد مركز علمي در پژوهشهاي عالي دانشكده ادبيات «سوربن»، سخن مي گويد. و پس از تعريف و تمجيد از كتاب و صاحب آن مي گويد:

«چيز جديدي كه در اين كتاب با آن رو به رو شدم اين است كه: شيعه در فلسفه ي اسلامي سهم بزرگي دارد... ايشان در مورد مكاتب شيعي 111 صفحه، و در زمينه ي مكاتب و مذاهب اهل سنت فقط 26 صفحه نوشته اند... و نيز اهميت فراواني را به فلاسفه ي شيعي مانند ميرداماد، و ملا محسن فيض كاشاني، و عبدالرحمن لاهيجي، و قاضي سعيد قمي، و صدرالدين شيرازي (ملاصدرا)، و سيد حيدر آملي، و جلال رواني، و ابن كمونة، و محمود شبستري داده است.هانري كوربن آنان را در رديف نخبگان ممتاز و اعلام فلسفه ي اسلامي قرار داده است».

آن گاه دكتر بدوي با مهارت و تهذيب خاصي، مؤلف را مورد انتقاد قرار داده، و مي گويد: «روي سخن ما با آنهايي كه مي كوشند سهم شيعه را در فلسفه مهم جلوه دهند، و به آنها حقي را اعطا كنند كه در آن، نقش شيعه را


در حيات روحي و عقلي اسلام، مؤثر نشان دهند مي باشد. اين در صورتي مي تواند قابل قبول باشد كه نسبت به نقل اهل سنت، اجحاف نشود. او در ادامه ي اظهاراتش مي گويد: «گرچه در حقيقت آن چه گفته اند برتري شيعه را توجيه مي كند. در حالي كه قضيه عكس آن است، و بايد گفت كه اهل سنت و شيعه در سهم متساوي هستند.

مؤلف در تخصيص سهم بزرگ شيعه، در تنگنا قرار دارد، زيرا كه فلسفه ي اسلامي تاكنون حق شيعه را ادا و ايفا نكرده است. حق شيعه را در فلسفه ي اسلامي بايد رعايت نمود، ولي به شرط عدم اخلال در توازن و تساوي با فلاسفه ي سني».

كوربن از فلاسفه ي شيعه بيشتر از فلاسفه ي سني دفاع كرده، و نقش آنها را مؤثرتر از فلاسفه ي سني رقم زده است. اين جاست كه جناب دكتر بدوي، با حرارت و سوز و گدازي ملتهبانه، كوربن را مورد خطاب و عتاب قرار داده، و او را به اجحاف و عدم رعايت اصول انصاف متهم مي سازد!... قبلا نيز بدوي و ساير برادران اهل سنت معاصر و غير معاصر در اين موارد چيزها نوشته، و دهها كتاب در زمينه ي فلسفه ي اسلامي تأليف كرده اند، و بارها در حق شيعه و فلاسفه ي آن اجحاف نموده، و حق آنها را ادا نكرده اند. كه جاي بسي تأسف است ولي با اين حال در اين گونه موارد ساكت مانده، و خود را به تجاهل زده اند! اما به هر حال از جناب دكتر بدوي به خاطر اشاره اي كه فرموده اند به اين كه: «كتابهاي تاريخ فلسفه ي اسلامي حق شيعه را تاكنون ادا و ايفاء نكرده اند»، سپاسگزاريم.