بازگشت

عالم را دو نشانه است


يكي از نشانه هاي عالم، نقد از سخن خود و وارسي مقولات خويش و دانش و آگاهي به حقايق و دقايق فنون نظري و علمي است. و هر كس از خود رأيي و خود محوري بپرهيزد، چاره انديشي ها و حزم او را بيدار و آگاه سازد، كه مفتاح آن رفق و مداراست.

امام براي عالم دو نشانه ذكر مي كند: يكي، اظهار نظر و داوري و نظر سنجي بر سبيل محاسبات و تقريب، و اعلام احتمال اشتباه از طرف خود، و نقد پذيري با رويي باز و گشاده.

با مطالعه دقيق و پيگيري اقوال علما، دريافتم كه وقتي انسان، افق بينش و دانشش گسترش مي يابد، دايره ي تعصبش تنگ تر و سرانجام متلاشي و نابود مي شود. و از گفتن تعبير «اين درست و حق است نه غير آن» پرهيز مي كند، و به هر تقدير او را پروا پيشه مي سازد، و مي گويد: شايد اين جور، يا اين طور باشد... و به ميزان كاهش علم و كثرت جهلش، اصرار و ابرام در تحميل رأي و نظر و جانب داري از انديشه ي خود مي ورزد.

نشانه دوم عالم، علم او به حقايق فنون، و ديدگاههاي او ژرف و عميق است. يعني شناخت او از حقايق گوناگون، و تعيين عيار كامل حقيقت، و شناخت تحليلي آن حقايق به مقتضاي آن علم است. بنابراين در امور مذهبي بر نصوص كتاب و سنت استدلال مي كند، و در حقايق طبيعي با مشاهده و تجربه، و در حقايق فلسفي با ديد و كشف ذهني به استدلال مي پردازد... اگر حقيقت بر او پيچيده و پوشيده بود، و بصيرت و بينش در آن نيافت، در اين جا بايد از حكم و فتوي و اظهار نظر، خودداري و پرهيز نمايد. در غير اين صورت مرگ عقلانيت و درك خويش را امضا كرده است.

يك واعظ اهل عمل گويد: اگر بگويي نمي دانم، ترا عالم و دانا خواهند دانست؛ و اگر بگويي مي دانم، به تو مي خندند.