بازگشت

وفاداري و استكبار


«وفاداري، مروت؛ و استكبار، خودستايي و خود محوري است».

مروت: كمال مردانگي است. و خودستايي و خود محوري: بي شرمي و وقاحت و دروغزني است. وفاداري، رساترين اثرات و سودمندترين آثار را در حيات فرد و گروه و جامعه دارد. اگر وفاداري به تعهدات و قراردادها و معاملات نمي بود، نظام زندگي مختل مي شد... و نيز اگر وفاداري و تعهد به وطن نمي بود هر آزمندي چشم طمع به چپاول كشور مي دوخت. وفاداري به مبدأ و ايمان، تمامي فضايل را جمع مي كند. به همين دليل است كه گفته اند: «من لا وفاء له لا دين له و لا ضمير»: كسي كه وفاداري و احساس تعهد ندارد، دين و وجدان ندارد.

استكبار ضد تواضع و فروتني است. تواضع اين است كه ارزش حقيقي خود را بداني، و آن را در مقامي كه شايسته است قرار دهي. نه بيش از آن علو و برتري يابي، و نه كمتر از آن كه فرود آيي. زيرا افراط و تفريط در هر حالت، تجاوز از حد و مرز عدالت است. و هر گاه چيزي از مرز خود گذشت. تبديل به ضدش خواهد شد «كل شيئي اذا يتجاوز عن حده ينعكس علي ضده».