بازگشت

آفرين به چنين مردن


سابقه اشاره كرديم كه شهداء از نظر روحي و مقام و منزلت در هر زمان و مكان حالت واحد و يكساني دارند. شواهد در اين زمينه بسيار است، در اين جا يك نمونه را يادآوري مي شويم؛ و آن جريان كار «فرعون» و جادوگراني را كه او گرد آورده بود تا به مقابله با موسي بپردازد، مي باشد وقتي حق و حقيقت بر ساحران آشكار شد، اظهار داشتند: ما به پروردگار جهانيان كه پروردگار موسي و هارون است ايمان آورديم... اين جا فرعون آنها را تهديد به اعدام، و بريدن دست و پاها به طور معكوس نمود؛ در پاسخ اين طاغوت ستمگر گفتند: ما ترا بر آگاهي ها و دلايل روشن و بينات محكم و نيز بر آن كس كه ما را آفريده است ترجيح نمي دهيم، و هرگز تو را بر نخواهيم گزيد. درباره ي ما هر چه مي خواهي داوري كن، و آن چه مي خواهي كوتاهي مكن كه فقط همين چند روز حيات دنيوي را مي تواني قضاوت و حكومت كني. (طه / 72).

ساحران تلويحا اعلام كردند: باطل هرگز در وجود ما نفوذ و حضور نخواهد داشت، و فرعونها با ستم و سلطه هرگز نخواهند توانست كه شعله ي فروزنده ي ايمان را در ژرفاي وجود خاموش سازند. درود بر مرگي كه به دست ستم گرانه طاغوت ها بر ما تحميل شود. در راه مبارزه و نبرد با فرعونها، آغوشمان براي چنين مرگي باز است... و اين همان چيزي است كه ياران حسين عليه السلام پس از بيست قرن به طاغوت زمان خود، يزيد ستمگر


گفتند، و عينا همان معاني والا و ارزشهاي انساني را كه جادوگران به فرعون گفته بودند، بيان نمودند:

«اي يزيد ما ترا پس از وضوح دلايل و صراحت آيات مبني بر حقانيت خود و اهل بيت پيامبر، و پس از ثبوت فساد دستگاه خلافت و اين كه تو به راستي فاسد و باطل و ضد ارزشهاي الهي هستي! هرگز بر حسين عليه السلام ترجيح نخواهيم داد».

امام حسين عليه السلام تلاش بسيار نمود تا آنها سر خويش گيرند و راه خود روند، و او را تنها گذارند، تا حياتشان از گزند آسيب ها و مصيبتها در امان بماند، آنها نپذيرفتند، و جز مرگ در كنار او را برنگزيدند، تا به عهد خدا و رسولش وفادار مانده باشند.