بازگشت

تصوف در گمان و تصور من


كتاب قطوري تحت عنوان رابطه ميان تصوف و تشيع نوشته ي دكتر كامل مصطفي شيبي را مطالعه كردم. كتاب به طور كلي شايسته ي مطالعه، نقد و بررسي است، با اين كه اشتباهاتي دارد. ليكن خواندني است. هر چند كه مي دانيم آدمي در آن چه مي گويد و عمل مي كند و مي فهمد و قضاوت مي كند، نمي تواند عاري از خطا باشد.

به گمان من تصوف، ارتباطي با هيچ يك از اديان ندارد، و با هيچ علمي مرتبط نمي باشد. تصوف يك هنجار فردي - رواني و رفتاري است، مانند: جهاد عليه نفس اماره، و ايستادگي و ثبات در مقابل تحريكات و هوسها، و تقويت نيروي اراده و اصرار و ابرام بر تحقق عملي معتقدات، و هر گونه ايده آل و نمونه ي اعلايي كه مي تواند باشد. شرايط و نتايج هر چه مي خواهد باشد، فرق نمي كند. رويكرد تصوف عبارت است از: نفي عقلانيت فردي با تكيه بر دروغ مزورانه منطق عقل.

به هر حال من قصد تعريف مفهوم تصوف، و تبيين حدود آن از ساير مفاهيم را ندارم... و مدعي تخصص در اين زمينه نيستم صرفا مقصودم بيان قسمتي از نوشته هاي كتاب مورد مطالعه است كه در رابطه با اهل بيت عليه السلام مي باشد.